جوان آنلاین: حسن باویر در کانال تلگرامی خود نوشت: در سالهای اخیر، اینستاگرام به بستری تبدیل شده که بسیاری از افراد، بدون داشتن تخصص واقعی یا تجربه معتبر، خود را به عنوان نخبه یا فردی برجسته در حوزههای مختلف معرفی میکنند. این پدیده به چند دلیل شکل گرفته است:
۱) دسترسی آسان به مخاطب: اینستاگرام به دلیل سهولت استفاده و گستره مخاطبانش، فضایی را فراهم کرده که هر فردی بتواند بدون نیاز به صلاحیت حرفهای خود را مطرح کند. برخی با استفاده از ابزارهای بصری و تبلیغات جذاب، تصوری از تخصص یا موفقیت ایجاد میکنند.
۲) فرهنگ نمایش: در جامعهای که مصرفگرایی و توجه به ظاهر اهمیت بیشتری پیدا کرده، افراد تمایل دارند به جای عمق به سطح توجه کنند. این باعث شده «نمایش» به جای «واقعیت» اولویت یابد و برخی نخبگان بدلی از این فرصت برای جلب توجه بهرهبرداری کنند.
۳) کاهش اعتماد عمومی به نخبگان واقعی: در نتیجه این پدیده، اعتماد عمومی به نخبگان واقعی که برای رسیدن به جایگاه خود تلاش و تخصص واقعی داشتهاند، کاهش یافته است. تشخیص بین نخبه واقعی و بدلی برای عموم مردم دشوار شده است.
۴) تأثیر الگوریتمهای شبکههای اجتماعی: الگوریتمهای اینستاگرام محتواهایی را که بیشتر پسندیده و بازنشر میشوند، در اولویت قرار میدهند. این امر باعث میشود افراد با تاکتیکهایی مانند استفاده از محتوای جنجالی یا جذابیتهای بصری، بیشتر دیده شوند، حتی اگر محتوای آنها بیمحتوا یا غیرعلمی باشد.
پیامدهای اجتماعی و سیاسی، این مسئله به شرح ذیل است:
- تحریف دانش و آگاهی: انتشار اطلاعات غلط یا سطحی از سوی نخبگان بدلی باعث میشود درک عمومی از مسائل پیچیده کاهش یابد.
- تضعیف اعتماد به متخصصان: این موضوع میتواند تأثیرات منفی بر سیاستگذاریهای عمومی داشته باشد، زیرا افراد به جای متخصصان واقعی، به این چهرهها رجوع میکنند.
- تغییر ارزشها: جامعهای که در آن «ظاهر» مهمتر از «محتوا» شود، به سمت سطحینگری حرکت میکند.
راهکارها:
- تقویت سواد رسانهای: آموزش مردم برای تفکیک اطلاعات معتبر از غیرمعتبر.
- نظارت بر محتوا: ایجاد قوانینی برای جلوگیری از ادعاهای کذب یا گمراهکننده در شبکههای اجتماعی.
- ترویج ارزشهای واقعی: برجستهسازی تلاشها و موفقیتهای نخبگان واقعی در رسانهها.
به طور کلی این پدیده بازتابی از تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی است که نیاز به بررسی و مدیریت دارد تا جوامع از تبعات منفی آن مصون بمانند.