کد خبر: 1115917
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۰
فاطمه صبور

دو مرد جوان که متهم هستند در جریان یک نزاع چشم دوستشان را کور کرده‌اند، روز گذشته محاکمه شدند.
اردیبهشت ماه امسال، درگیری چند مرد جوان در پارک شقایق تهران، مأموران پلیس را به محل کشاند و در بررسی‌های اولیه معلوم شد مرد جوانی به نام اکبر از ناحیه چشم مجروح و راهی بیمارستان شده‌است. همچنین مشخص شد دو مرد جوانی که در آن درگیری حاضر بودند، از محل فرار کرده‌اند.
تحقیقات در این‌باره ادامه داشت که خبر رسید یکی از چشمان اکبر بر اثر شدت جراحات تخلیه شده است. او بعد از ترخیص از بیمارستان به اداره پلیس رفت و از آن دو مرد به نام‌های شاهرخ و شاهین شکایت کرد. او آن‌ها را عامل کوری چشمش معرفی کرد و از پلیس خواست آن‌ها را دستگیر کند.
با طرح این شکایت دو مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفتند و سرانجام چند روز بعد شناسایی و بازداشت شدند. متهمان ابتدا جرمشان را انکار کردند، اما در روند بازجویی‌ها بالاخره به کوری چشم شاکی اعتراف کردند و گفتند ناخواسته مرتکب جرم شده‌اند.
با اقرار متهمان، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و در طرح شکایش گفت: «روز حادثه از پارک عبور می‌کردم که دو متهم را دیدم. آن‌ها بی‌دلیل به طرفم آمدند و شاهرخ شروع به فحاشی کرد. به او اعتراض کردم که گفت اگر دعوا داری به محل دیگری برویم. عصبانی شدم و جوابش را دادم، اما یکباره همراه دوستش شاهین به من حمله کردند. من تنها بودم و کسی ما را از هم جدا نکرد، به همین خاطر نتوانستم از خودم دفاع کنم. همان موقع آن‌ها دست‌هایم را از پشت سر گرفتند و کاملاً بی‌دفاع شدم. ناگهان شاهرخ با مشت چند ضربه به چشم و صورتم زد سپس رهایم کردند. دستم را روی صورتم گرفتم که خونین شد. وقتی به بیمارستان رفتم، پزشکان خیلی تلاش کردند تا چشم چپم تخلیه نشود، اما آن‌ها به این نتیجه رسیدند اگر الان این کار انجام نشود، چشم راستم نیز آسیب خواهد دید. برای متهم درخواست قصاص چشم دارم.»
در ادامه شاهرخ به جایگاه رفت و با انکار جرمش گفت: «قبول دارم با شاکی درگیر شدم، ولی خودش هم مقصر بود و به من فحاشی کرد، اما ضربه‌ای به صورتش نزدم. او بود که دست‌های مرا گرفت و چند بار مرا به دیوار کوبید. طوری که فکر کردم می‌خواهد مرا از دیوار پارک به پایین پرتاب کند.» دیگر متهم نیز به جایگاه رفت و گفت ضربه‌ای به صورت شاکی نزده‌است.
با انکار متهمان قاضی به اعترافات اولیه آن‌ها اشاره کرد و گفت: چرا قبلاً به درگیری و کور کردن چشم شاکی اعتراف کرده بودید؟
در جواب این سؤال شاهین گفت: «من کلماتی را که در دادسرا از من سؤال می‌شد، به خوبی نمی‌دانستم و آن موقع تحت فشار‌های بازجویی اتهامم را قبول کردم. باور کنید هیچ ضربه‌ای به صورت شاکی نزده‌ام و او خودش هم می‌گوید شاهرخ به او ضربه زده‌است.»
سپس شاهرخ به جایگاه رفت و در پاسخ ادعای دوستش گفت: «در این مدت خیلی کنجکاوی کردم تا فهمیدم شاکی برای اینکه بتواند به خواسته‌اش برسد، تلاش می‌کند این اتهام را گردن من بیندازد، به همین‌خاطر با شاهین تبانی کرده‌است تا مرا محکوم کنند.
حالا شاهدی دارم که گواهی می‌دهد بی‌گناه هستم. با این ادعا شاهد حادثه به دستور ریاست دادگاه به جایگاه رفت و گفت: «آن روز من در پارک بودم که متوجه درگیری شدم. جلو رفتم که این سه نفر را دیدم. آن‌ها را می‌شناختم، ولی وارد درگیری نشدم و وساطت نکردم، چون خیلی عصبانی بودند و ترسیدم به من آسیبی برسد. شاهرخ راست می‌گوید او هیچ ضربه‌ای به شاکی نزد و این اکبر بود که او را محکم به دیوار کوبید. او وقتی شاهرخ را رها کرد، چوبی به سرش خورد و گیج روی زمین افتاد. باور کنید شاهرخ بی‌گناه است.»
در پایان هیئت قضایی با اعلام ختم جلسه وارد شور شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار