مردمتهم که جوانی را به خاطر رابطه پنهانی با همسرش به قتل رساندهاست، در جلسه محاکمه اظهار پشیمانی و درخواست گذشت کرد.
۲۹ دی ماه سال قبل، مأموران پلیس تهران از کشف جسد مرد جوانی در باغ گیاهشناسی باخبر شدند. با اعلام این گزارش، مأموران به محل حادثه رفتند و در آنجا با جسد مردی ۳۴ ساله به نام آرین روبهرو شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدهبود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان حادثه به جریان افتاد که بررسی تلفنهمراه مقتول به عنوان اولین سرنخ نشان داد، آرین مدتی قبل با زنی جوان رابطه پنهانی داشته و آخرینبار هم با شوهر آن زن به نام ارسلان قرار ملاقات گذاشتهبود.
به این ترتیب قتل با انگیزه ناموسی قوت گرفت و با تلاش کارآگاهان پلیس، ارسلان شناسایی و بازداشت شد. او از سوی بازپرس پرونده مورد تحقیق قرار گرفت و در حالی که سعی داشت خودش را بیگناه معرفی کند، اما در بازجوییهای فنی به قتل اعتراف کرد. وی گفت: «چند سال قبل من و فرشته زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. در این سالها از او گلایهای نشنیدهبودم و فکر میکردم رابطه خوبی داریم، اما از مدتی قبل به رفتارهایش مشکوک شدم. وقتی تحقیق کردم، فهمیدم با مردی غریبه رابطه دارد و برای اینکه مطمئن شوم با او صحبت کردم، اما طفره رفت. سعی کردم این موضوع را فراموش کنم و خودم را قانع کنم که اشتباه میکنم، اما روزی پیامک آرین را در تلفن همراهش دیدم که مطمئن شدم موضوع جدی است. هر کاری که میتوانستم انجام دادم، ولی نتوانستم مشکل را حل کنم و اینقدر درگیر این موضوع بودم که به فکرم نرسید قانونی آن را حل کنم. بالاخره شماره آرین را از روی گوشی همسرم پیدا کردم و با او تماس گرفتم.»
متهم ادامه داد: «فکر میکردم بتوانم آرین را متقاعد کنم، اما وقتی شماره او را گرفتم، بدون هیچ مقدمهای از او خواستم از زندگی من دست بردارد. به او گفتم همسرم و زندگیام را دوست دارم. توقع داشتم آرین قبول کند و نرم جوابم را بدهد، اما او با قلدری گفت این موضوع به من ارتباطی ندارد و هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد! این جواب مثل پتکی به سرم کوبیده شد. همانجا تصمیم گرفتم حضوری همدیگر را ببینیم تا حرف آخر را بزنم. به همین خاطر با آرین در باغ گیاهشناسی قرار گذاشتم. نمیخواستم این مشکل سر باز کند و همه بفهمند. میخواستم بین خودمان حل شود تا آبرویمان نرود.»
متهم در خصوص روز حادثه گفت: «می دانستم آرین قوی هیکل است. فکر کردم شاید در ملاقات حضوری به من حمله کند و خطری برایم داشته باشد. این شد که یک چاقو همراه خودم بردم تا اگر لازم شد، استفاده کنم. وقتی سر قرار رسیدم، او سوار ماشینم شد. همان جا با هم صحبت کردیم و از او خواهش کردم زندگی مرا نابود نکند و برای اینکه آبروریزی نشود، از این رابطه کثیف دست بردارد، ولی او حرفهای نامربوطی زد و گفت عاشق همسرم شده و نمیتواند او را فراموش کند. حرفهای او عقل را از سرم برد و دستم به سمت چاقو رفت و چند ضربه به او زدم. به خودم آمدم که دیدم جسد آرین روی دستم ماندهاست. نمیدانستم چکار کنم. از ترس همان جا جسد را رها کردم و چاقو را نیز داخل جوی آب انداختم. میخواستم به خانه برگردم که متوجه شدم ماشینم در گِل افتادهاست. از ماشین پیاده شدم سپس از یکی از اهالی محل کمک گرفتم.»
بعد از اقرارهای متهم وی راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در شعبه دهم دادگاه پای میز محاکمه رفت و بعد از درخواست قصاص از سوی اولیایدم و تفهیم اتهام از سوی ریاست دادگاه، ادعا کرد برای دفاع از خودش مرتکب قتل شدهاست. او در دفاع از خود گفت: «همه تلاشم را کردم تا زندگیام تباه نشود. بارها با همسرم صحبت کردم و حتی پیش مشاوره هم رفتیم، اما آرین دست بردار نبود. نگران آبرویم بودم و نمیخواستم کسی متوجه شود. این شد که قرار حضوری گذاشتم تا با هم صحبت کنیم، اما کار به درگیری کشید و آرین با چاقو حمله کرد. چارهای جز دفاع نداشتم و چند ضربه به او زدم. باور کنید اگر آن ضربات را نمیزدم، خودم کشته میشدم. آرین داشت زندگی مرا تباه میکرد، ولی راضی به مرگش نبودم. او جوان بود و حق زندگی داشت، اما در آن درگیری خودش مقصر بود. نمیخواستم پایان کار این طور رقم بخورد. حالا درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.