فؤاد مصطفی
روزهای منتهی به ۲۲ بهمن ماه شرایط خاصی در ایران حاکم بود. درهای زندانها باز و بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شدند. فؤاد مصطفیسلطانی، مؤسس حزب کومله یکی از همین زندانیهای سیاسی بود که سال ۱۳۵۳ توسط ساواک به زندان افتاد و سال ۱۳۵۷ در حالی که باقی مانده محکومیتش را در سنندج میگذراند، از زندان آزاد شد و بلافاصله همراه برخی از دوستانش گروهک کومله را تشکیل دادند. در دکترین این گروهک، خشونت جایگاه خاصی داشت. آنها در مقابل حزب دموکرات که سابقه چندده ساله داشت، نوپا بودند و برای اینکه زودتر خود را جا بیندازند، از همان ابتدا مبارزات مسلحانه آن هم با تندترین مواضع را در پیش گرفتند. هر چند فؤاد مصطفی فرصت زیادی پیدا نکرد تا تفکرات تند خود را پیش ببرد، اما حزب کومله بعد از کشته شدن فؤاد در تیرماه ۱۳۵۸ به وجود منحوس خود ادامه داد.
۳۰ بهمن ۱۳۵۷
یکی از اولین اقداماتی که جداییطلبها در کردستان علیه انقلاب انجام دادند، حمله به پادگان مهاباد و خلع سلاح آنجا به فاصله دو هفته پس از پیروزی انقلاب بود. مهاباد پایتخت سنتی حزب دموکرات به شمار میرفت. آنها در دهه ۲۰ خورشیدی جمهوری مهاباد را تشکیل داده بودند که پس از خروج ارتش سرخ شوروی فروپاشید و در خفی به موجودیت خود ادامه داد. بعد از پیروزی انقلاب و ۳۰ بهمن ماه در حالی که هیئتی از تهران قصد حضور در کردستان را داشت، پادگان مهاباد توسط ایادی حزب دموکرات و عدهای از نظامیها که به این پادگان نفوذ کرده بودند، سقوط کرد و خلع سلاح شد؛ واقعهای که حتی در خاطرات شهید چمران بازتاب یافت.
جنگ ۱۵ ساله
اگر از ابتدای سال ۱۳۵۸ تا اوایل دهه ۷۰ را که همچنان رزمندگان با چهرههایی نظیر شهید احمد کاظمی درگیر وقایع کردستان بودند به حساب آوریم، این خطه از کشورمان یک جنگ حدوداً ۱۵ ساله را شاهد بود. اوج این جنگ از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ یعنی قریب ۹ الی ۱۰ سال طول کشید؛ زمانی که کشورمان مورد هجوم بعثیها نیز قرار گرفت و به این ترتیب، رزمندگان هم باید با بعثیها میجنگیدند و هم با ضدانقلاب که خود را به شکل مردم درمیآوردند و به نیروهای خودی ضربه میزدند.
استراتژی ترور
یکی از فعالیتهای ناجوانمردانهای که ضدانقلاب همواره در طول حیات خود خصوصاً در کردستان دنبال کردند، چنگ زدن به استراتژی ترور بود. آنها از اولین ماههای فعالیت خود در بعد از پیروزی انقلاب تا همین اواخر که هرازگاهی شاهد ترور یکی از رزمندگان یا مردم توسط آنها هستیم، همواره استراتژی ترور را در کنار برخی اقدامات نظیر شبیخون و کمین دنبال میکنند. برخی رزمندگان بومی کردستان در همان دوران جنگ و دور از خط مقدم توسط ضدانقلاب در شهر یا روستایشان به شهادت رسیدند. گروهکها حتی این رزمندهها را سالها پس از دفاع مقدس نیز تعقیب کردند و برخی از آنها را در خلال دهههای ۷۰ و ۸۰ ترور کردند. کاک جلال بارنامه یکی از شهدای شهیر خطه کردستان است که در کسوت پاسداری به درجه سرداری نیز نائل آمده بود. او خرداد سال ۱۳۸۳ در راه مزرعهاش توسط ضدانقلاب ترور شد. این ترورهای ناجوانمردانه تا الان نیز ادامه دارد. اما هیچگاه باعث نشده مردم و رزمندگان مقابل تهدیدهای دشمن تسلیم شوند و اقوام کرد همچنان در خط انقلاب و کنار دیگر اقوام ایرانی در مقابل دشمن ایستادهاند.