مردی که به عنوان میانجی وارد دعوا شده و دستش با ضربه قمه قطع شده بود، درخواست قصاص کرد.
به گزارش «جوان» تحقیقات پلیس تهران دو سال قبل با درگیری دستهجمعی در منطقه یافتآباد به جریان افتاد. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رفتند، بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت در آن درگیری مرد میانجی به نام عماد بر اثر ضربات قمه از ناحیه دست چپ مجروح و راهی بیمارستان شده است. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه خبر رسید دست عماد بر اثر شدت جراحات از ناحیه بازو قطع شده است. به این ترتیب عماد بعد از بهبود نسبی از ضارب که سپهر ۳۷ ساله بود شکایت کرد و گفت او با ضربات قمه باعث قطع شدن دستش شده است.
سپهر که بعد از حادثه متواری بود، تحت تعقیب قرار گرفت و شناسایی شد. او بعد از دستگیری تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به جرمش راهی زندان شد. پرونده نیز با کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه هشتم دادگاه قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه شاکی در جایگاه ایستاد و گفت: «از آن حادثه دو سال میگذرد و با قطع شدن دستم زندگی عادی ندارم. من در این مدت کارم را نیز از دست دادهام، به همین خاطر افسرده شدهام و حالت عادی ندارم. برای متهم درخواست قصاص دارم تا همین بلا سرش بیاید و بداند چقدر سخت است و من چه زجری میکشم.»
شاکی درباره علت درگیری نیز گفت: «سپهر از دوستانم بود و همدیگر را میشناختیم. آن شب همراه او و دیگر دوستانم مشروب خورده بودیم و همگی مست بودیم که در آن شرایط او شروع به شوخی کرد و مدام سر به سر من و سایر دوستانم میگذاشت. سپهر خیلی شوخطبع نبود و تا آن موقع چنین رفتاری از او ندیده بودم، اما آن شب شوخیهای او باعث شد با یکی از دوستانم درگیر شود. وقتی درگیری آنها بالا گرفت، برای میانجیگری وارد درگیری شدم و به سپهر اعتراض کردم و گفتم تو باعث شروع این درگیری شدی. او با شنیدن این حرف اعتراض و شروع به عربدهکشی کرد، سپس با قمهای که همراه داشت به طرفم حمله کرد. دوستانم سعی کردند جلوی او را بگیرند، اما نتوانستند. آنجا بود که او چهار ضربه به دست و بازوی من زد. وقتی به بیمارستان رفتم، زخمها آنقدر عمیق بودند که پزشکان نتوانستند آن را درمان کنند و همین باعث شد دستم از بازو قطع شود. حاضر به گذشت نیستم و درخواست قصاص دارم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش گفت: «قبول دارم آن شب مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم، اما هیچ خصومتی با شاکی نداشتم و نمیخواستم به او آسیب برسانم. باور کنید من در مصرف مشروب زیادهروی کرده بودم و اختیاری از خودم نداشتم، حتی لحظه درگیری را نیز به خاطر ندارم. درگیری بدون هیچ دلیلی شروع شد و ناخواسته این اتفاق رقم خورد. حالا شرمندهام و از شاکی درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی با اعلام ختم جلسه جهت صدور رأی وارد شور شد.