محمود صادقی، از اعضای جبهه اصلاحات ایران در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا خواستار «ایجاد ائتلاف فراگیر» در فضای سیاسی کنونی کشور شده و منظورش، آنچنان که خود بیان کرده، ائتلاف میان «نیروهای سیاسی راندهشده از راست میانه تا اصلاحطلبان و نیروهای ملی-مذهبی» است. او توضیح داده که «جریانهایی که قائل به حرکت مسالمتآمیز و حضور در انتخابات هستند، ولی عرصه برای حضور آنها تنگ شده است. دغدغه و درد مشترک میتواند آنها را کنار هم قرار دهد.»
۲۴ سال پیش و در دوران دولت اصلاحات، همین حرفهای محمود صادقی در قالب شعارها و مواضعی، از جمله «ایران برای همه ایرانیان» و برای ورود امثال ملی - مذهبیها به قدرت مطرح شد. در مجلس ششم و شوراهای دوم هم نهایت خدمت به آنان را کردند و به خاطر آنان مقابل نظام ایستادند، در حالی که از طرد آنان توسط امام خمینی مطلع بودند و هشدارها و توصیههای چندباره رهبری انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای برای مرزبندی با آنان را شنیده بودند و حالا محمود صادقی پس از شکستهای متعدد اصلاح طلبان در دستیابی به قدرت، میخواهد همان موضع و اقدام قدیمی را به عنوان یک حرف جدید بفروشد. در حالی که خود اصلاح طلبان هم نظر او را رد میکنند.
روزنامه شرق سخنان صادقی را دستمایه نوشتن گزارشی با یک تیتر سؤالی کرده است: «ائتلاف اصلاحطلبان و ملی- مذهبیها؟» در این گزارش، نظریه صادقی مورد خدشه قرار گرفته و روزنامه شرق آن را دارای «ایراد» دانسته است. ایراداتی که شرق برای این نظریه ذکر میکند، یکی جمع شدن اصلاح طلبان «صرفاً برای توفیق انتخاباتی» است. در واقع آنچه شرق نوشته، محترمانه همان «ائتلاف برای کسب قدرت» است. همان چیزی که احمد زیدآبادی در مصاحبه با روزنامه صبح نو، صریحاً در مورد نخبگان اصلاح طلب بیان میکند که «اصلاً نگاهشان این نیست که انرژی جامعه است که در نهایت قدرت تولید میکند؛ بلکه فقط حضور در نهادهای قدرت را سیاست میدانند.»زیدآبادی در ادامه از اصلاح طلبان خواسته دغدغه بازگشت به قدرت را کنار بگذارند «تا بتوانند درست بیندیشند» و اضافه میکند «تا مادامی که بازگشت به قدرت دغدغه اصلی اصلاحطلبان باشد، نمیتوانند کار درست انجام بدهند.»
روزنامه شرق در ادامه گزارش خود، ایراد بعدی ائتلاف با ملی- مذهبیها را بیان میکند؛ اینکه اصلاح طلبان خود یک مجموعه واحد نیستند و در خودشان طیفهای متعددی وجود دارد که «علاوهبر اختلاف نظر درباره چگونگی ورود به موضوعات سیاسی روز مانند انتخابات، در حوزههای نظری مانند نوع نگاه به اقتصاد تفاوت دیدگاههای واضحی دارند؛ چه رسد به ائتلاف نیروهای ملی- مذهبی با راست میانه.»
شرق میگوید چنین ائتلافی حتی باعث به قدرت رسیدن اصلاح طلبان هم نمیشود: «حتی اگر قرار باشد چنین ائتلافی باز هم اصلاحطلبان را به قدرت برساند، نقضغرضی رخ خواهد داد، زیرا نیروهای نهضت آزادی در تمام این سالها از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت میشدند؛ بنابراین اگر منظور از ائتلاف اصلاحطلبان، راستگرایان میانه و ملی-مذهبیها، پیروزی در انتخابات است، حتماً چنین هدفی محقق نمیشود، زیرا زمینه ردصلاحیت گستردهتر اصلاحطلبان فراهم میشود» شرق حتی چنین ائتلافی را باعث جلب نظر بیشتر مردم هم نمیداند: «زیرا اولاً مردم خاطره خوشی از ائتلافهای اصلاحطلبان در ذهن ندارند، ثانیاً دغدغه امروز مردم ایران دیگر بحثهای سیاسی نیست و اقتصاد جایگزین همهچیز شده است و شاید مانند میانه دهه ۷۰ برای مردم مهم نباشد که نیروهای راندهشده از قدرت دور هم جمع شوند یا خیر.»
شرق در نهایت با رد نظریه محمود صادقی مینویسد: «در شرایط کنونی به نظر میرسد مهمترین نیاز جبهه اصلاحات بازگرداندن اعتماد ازدسترفته عمومی باشد نه طراحی ائتلافهای احتمالی آینده» اعتمادی که به گفته شرق آنقدر از دست رفته که «دیگر حتی سیدمحمد خاتمی نیز نمیتواند سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان را متحد کند که شاهد مثالش دو دعوت او در انتخاباتهای مجلس ۹۸ و شوراهای ۱۴۰۰ و البته دعوت نیمبند او برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ است.»
اصلاح طلبان میدانند مشکل ائتلاف با این و آن نیست؛ اما محمود صادقی گویا هنوز در دهه ۷۰ سیر میکند!