کد خبر: 1057585
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰

پرستار میانسال وقتی شوهرش درخواست طلاق داد برای اینکه او را به زندگی برگرداند با مشاور حقوقی مشورت کرد، اما به‌دست همان مشاور به قتل رسید.
به گزارش جوان، روز چهارشنبه سی‌ام تیرماه امسال زن جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم‌شدن ناگهانی خواهر ۴۹‌ساله‌اش به نام شیما شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: خواهرم پرستار یکی از بیمارستان‌های تهران است و همراه یک‌دختر ۱۱‌ساله و پسر و دختر دوقلوی خردسالش زندگی می‌کند. او مدتی است با شوهرش اختلاف دارد و الان هم در آستانه جدایی هستند. البته خواهرم خیلی تلاش می‌کند به خاطر فرزندانش با شوهرش کنار بیاید، اما شوهرش راضی به ادامه زندگی با او نیست. چند روز قبل خواهرم گفت که دادگاه درخواست طلاق شوهرش را تأیید کرده و پستچی هم رأی دادگاه را تحویل او داده است. خواهرم به خاطر همین موضوع خیلی ناراحت بود تا اینکه دیروز از خانه به محل کارش رفت و دیگر بازنگشت. وقتی نگرانش شدیم با محل کارش تماس گرفتیم که همکارانش اعلام کردند او به بیمارستان نرفته‌است و از طرفی هم تلفن همراهش خاموش است که احتمال می‌دهیم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد که به اداره پلیس آمدیم تا کمک کنید خواهرم را پیدا کنیم و فرزندانش را از نگرانی نجات دهیم.
ردپای مشاور حقوقی
با شکایت زن جوان پرونده به دستور قاضی حبیب‌الله صادقی، بازپرس شعبه‌چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره‌یازدهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.
نخستین بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد پرستار میانسال خودروی پژو‌۲۰۷ دارد که چند روزی است در اختیارش نبوده‌است.
در حالی که مأموران پلیس هیچ ردی از زن گمشده پیدا نکردند شماره پلاک خودرو وی را در اختیار مأموران گشت پلیس قرار دادند تا اینکه چند روز قبل مأموران پلیس تهران خودروی‌پژو‌۲۰۷ زن گمشده را‌که در اختیار مرد جوانی به نام پژمان بود متوقف کردند.
پژمان که لیسانس حقوق دارد و مشاور حقوقی است در تحقیقات پلیسی خودش را شوهر دوست شیما معرفی کرد و با ارائه قولنامه‌ای مدعی شد که خوروی‌پژو‌۲۰۷ را از زن گمشده خریده‌است. وی همچنین ادعا کرد که از سرنوشت زن گمشده بی‌خبر است.
پس از این مأموران پلیس دست به تحقیقات تخصصی زدند که دریافتند قولنامه‌ای که پژمان به پلیس ارائه کرده تقلبی است، چون پس از گمشدن زن جوان تنظیم شده است. همین سرنخ کافی بود که مأموران پلیس به پژمان مظنون شوند و وی را به دستور بازپرس جنایی بازداشت کرده و مورد تحقیق قرار دهند.
متهم در بازجویی‌های ابتدایی با تناقض‌گویی قصد فریب مأموران پلیس را داشت و همان اظهارات قبلی‌اش را تکرار می‌کرد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد صبح دیروز مقابل قاضی پرونده به قتل پرستار میانسال اعتراف کرد.
حکم طلاق
وی با اظهار پشیمانی در توضیح ماجرای خونین گفت: همسرم پرستار است و با شیما در یک بیمارستان مشغول به کار بودند و رابطه دوستانه‌ای داشتند. مدتی قبل همسرم گفت که دوستش شیما با شوهرش اختلاف پیدا کرده‌است و از من خواست به او مشاوره حقوقی و خانوادگی بدهم و مشکلش را حل کنم.
من چند جلسه‌ای با شیما صحبت کردم که او از من خواست شوهرش را راضی کنم به زندگی‌اش برگردد. شیما می‌گفت به خاطر فرزندانش دوست ندارد از شوهرش جدا شود و از طرفی هم مدعی بود که شوهرش را دوست دارد، اما می‌گفت که شوهرش تصمیم خودش را گرفته است و در دادگاه هم درخواست جدایی داده است.
قرار شد من مشکل او را حل کنم و کاری کنم که شوهرش او را طلاق ندهد و در صورتی هم که او اصرار به جدایی داشته باشد رأی طلاق را نقض کنم و در مقابل هم شیما به عنوان دستمزد خودروی‌پژو‌۲۰۷ خودش را به من بدهد. پس از این من خیلی تلاش کردم و او هم خودرواش را در اختیار من قرار داد و قرار شد پس از جلسه دادگاه خودرو را به نام من بزند، اما چند روز قبل از حادثه متوجه شدم که دادگاه حکم طلاق را صادر کرده و برای شیما فرستاده است.
حق الزحمه خونین
همان روزی که حکم طلاق به دست شیما رسید، او با من تماس گرفت و گفت تلاش‌های من نتیجه‌ای نداده است و شوهرش بالاخره او را طلاق داده‌است و باید طبق حکم دادگاه به زودی به دفترخانه ازدواج و طلاق برود. او گفت که من نتوانسته‌ام شوهرش را به زندگی برگردانم و باید هر چه زودتر خودرواش را پس دهم، اما من به او گفتم که طبق قرار خودرو را من به عنوان دستمزد برمی‌دارم.
وی ادامه داد: او چندباری با من تماس گرفت و من قول دادم که رأی دادگاه را باطل می‌کنم تا اینکه روز حادثه با من تماس گرفت و گفت کاری از دست من ساخته نیست و باید خودرواش را به او پس دهم. به او گفتم که برای انجام کاری به حوالی شهر پرند آمده‌ام که قرار شد به آنجا بیاید و با هم صحبت کنیم. ساعتی بعد او به پرند آمد و سوار خودرو شد و از من خواست سوئیچ را تحویل بدهم. هر چقدر اصرار کردم که رأی دادگاه را باطل می‌کنم، قبول نکرد و از طرفی هم من اصرار می‌کردم که خودرواش دستمزد من است. او شروع به داد و فریاد کرد که با هم درگیر شدیم و او را با دستانم خفه کردم. بعد از اینکه خفه شد اثرانگشتش را روی قولنامه‌ای که از قبل تهیه کرده‌بودیم، زدم و بعد هم جسد او را در بیابان‌های اطراف پرند دفن کردم و به تهران برگشتم.
متهم پس از اعتراف به قتل به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.
مأموران پلیس همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه به بیابان‌های اطراف شهر پرند رفتند و با نشانی که متهم داده‌بود جسد پرستار میانسال را کشف و برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی منتقل کردند.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۴:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۲
0
0
واژه کثیف حق مطلب را ادا نمی کند
اما واژه دیگری نمی یابم
کثیف
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار