سرويس جامعه جوان آنلاين: تبلیغات میتواند در همه زمینهها برای کسب مشتری مشتاق و مؤثر باشد. این یک دکترین جهانی در دو قرن اخیر است کهتوانسته نهتنها صنعت و اقتصاد را پویا نماید بلکه سیاست را نیز رشد دهد تا در دامنه آن متحول شود.
امروز بوق تبلیغات یکی از حربههای فعال و مؤثر کشورهایی است که میتوانند در پناه آن به اهداف خود برسند. وسعت دامنه آن پدیده که در قرن بیستم رشد تصاعدی پیدا کرده در عقبماندهترین نقاط دنیا و پشت درهای بسته که به دلایل سیاسی و جغرافیایی دسترسی به آنها آسان نیست. اگر هیچچیز تازهای از تمدن یافت نشود، اما جای پای این نوآوری بهخوبی واضح و آشکارمیباشد.
پیدایش مبحث پروپاگاندا در کشورهای پیشرفته از آنجا شروع شد که خود را غرق در رکود و عقبگرد میدیدند و نیاز به جرقهای داشتند تا به برونرفت از آنها کمک کرده و متحرک شوند. ورود تبلیغات که در آغاز بیشتر به یک بازارگرمی شباهت داشت و توانست جوابگوی فروش و عرضه کالاهای مختلف و بخصوص اقلام نباتی ازجمله میوه، سبزی و درنهایت لبنیات باشد.
بهزودی توسعه یافت تا سر از اعلامیههای چاپی و بلندگوهای دستی بدون برق و باطری با نام بوق درآورد و روزبهروز بروسعت آن افزوده شود تا رشته تخصصی آن به واحدی پر متقاضی در دانشگاههای جهان تبدیل گردد که این روزها رستههای متعدد دارد و هرکدام از مراکز علمی جهان سعی میکنند بیزینس منهای نوظهوری را به بازار اقتصاد عرضه نمایند تا ضمن استفاده از استعدادهای درونی، آموزشهای لازم حرفهای را نیز کسب کرده و یکشبه ره صدساله را به پشتوانه تبلیغات گسترده و تأثیرگذار طی کنند که از نمونههای بارز آن میتوان به «بیل گیتس» اشاره نمود، به صورتی که امروزه دیگر هیچ مؤسسه کوچک و بزرگی بدون داشتن بخشی برای این منظور و با برند گیتس نمیتواند دوام چندانی داشته باشد همانگونه که ژاپن با هر ترفندی برای ایجاد یک واژه تازه و جا انداختن آن در جوامع جهانی بیش از هشتاد درصد از سرمایه اولیه را صرف تبلیغات میکند.
اما مهم شناخت مبحث تبلیغات برای هر نوع کالا و خدمات در زمینههای مختلف است که قطعاً باید با یکدیگر
متفاوت باشند، زیرا نمیشود تیزر عرضه خمیردندان را حتی برای مسواک یا بالعکس استفاده نمود.
حال اگر دستگاهی بخواهد تبلیغات سیاسی و بزرگنماییهای اجتماعی که مستلزم نوعی اصول و ادبیات خاص میباشد از طریق اعزام تیمهای ورزشی که بالطبع در برخوردها از جملات و کلمات بهظاهر نامربوط بخصوص در استادیومها استفاده میشود، عرضه کند قطعاً با دوگانگیهایی روبرو میگردد که هرکدام از این رفتارهای نیازمند روشهای خاص خود میباشند!.
موقعیتشناسی در حضورهای جهانی هم برای خود جایگاهی دارد، زیرا قطعاً نمیتوان پذیرفت کشوری که با چالشی بزرگ درزمینه اقتصاد و بخصوص نقصان ارز روبرو بوده و شدیداً گرفتار مصائب ویروس کرونا میباشد که اولویت در تأمین واکسن، دارو و دیگر نیازهای مبارزه با آن است، ارقام فراوانای از سرمایه ارزی خود را صرف اعزام تیمهای مختلف به المپیک و دیگر مسابقات جهانی کند تا سازمان برنامهوبودجه و بانک مرکزی را ناچار به کم گذاشتن از دیگر برنامههای ضروری نماید!
اگرچه نهاد برگزارکننده المپیک هر چهار سال یکبار موظف است مشعل این رویداد بزرگ ورزشی را از مبدأ آن یونان به کشور میزبان حمل نماید که سال گذشته به دلیل بحران کووید ۱۹ عملی نشد و امسال به اصرار ژاپن که هزینههای کلانی برای المپیک۲۰۲۰ نموده است، با فشار سرمایهگذاری در زمینههای مختلف ازجمله هتلها و ایرلاینها ناچار شدند تا ضمن رعایت محدودیتها پیرامون عدم حضور تماشاگران به انجام مسابقات بپردازد!
اما این دلیل بر پذیرفتن و تکمیل کشورهایی، چون ایران نیست تا تنها ۱۸ میلیارد تومان صرف هزینه ایابوذهاب بیش از یکصد و ده نفر بازیکن و کادر منتخب نمایند و میلیاردها نیز برای پرداخت پاداشهای کلان به بازیکنان کنار بگذارند درحالیکه میدانند عدم برگزاری این رویداد بهعنوان فوقبرنامه کوچکترین خللی در روند کار ایجاد نخواهد کرد بلکه معضلات و مشکلات موجود را افزایش میدهد، زیرا با همین بودجه ارزی میتوان کمک بزرگی به رفع چالش کمآبی در جنوب کشور نمود!
شاید سازمان برنامهوبودجه که طی این هشت سال حواسش را کاملاً جمع کرده بود تا نقش منجی را با تخصیص اعتبار برای طرحهای بلندمدت که نتایج آنها در دولتهای بعدی هویدا میشود بازی کنند، زمان خریده و آنها را به وقتی دیگر موکول نماید، اما بهخوبی دیدیم چگونه در این ماههای پایانی تهمانده خزانه را صرف کارهایی میکنند که نتایج بهروز بوده و جامعه همین حالا شاهد روند آن باشند اگرچه طی ۸ سال گذشته بیشترین فشار را بر سهم رسانههای مکتوب از یارانه وارد تا با حداقلهای ممکن به کار خود ادامه دهند درحالیکه تأمین ارز یکی از پیچیدهترین معضلات موجود برای رفع تنگناهای بهداشتی و سلامتی بوده و میطلبد تا بر اساس ضربالمثل معروف «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن» محدودیتها را تحمل نماییم و نهتنها زیر بار اینگونه هزینههای کمرشکن ارزی نرویم بلکه با آیندهنگری و جستجو در دیگر متون بودجه سال ۱۴۰۰ و با تصویب مجلس به جابجایی و حذف موارد زائد که منافع آن به خارج از کشور میرود، بپردازیم تا با صرفهجویی به جبران کمبودهای گذشته ازجمله کمک برای دوام رسانهها بپردازیم!