سرویس جوان آنلاین: انتشار توئیتی از سوی صفحه منتسب به مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص مصائب مقالهنویسی در دانشگاهها موجب گپوگفت فعالان توئیتری در خصوص این آسیب و تجربههای خود از آن شد. مرکز پژوهشها ذیل آسیبشناسی آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی، نوشته است: «از آسیبهای فعلی آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی، توجه بیش از حد به انتشار مقالات علمی بوده که موجب شده تمرکز اساتید بهجای حل مسائل کشور بر انتشار مقاله باشد و شاهد کمتوجهی به اولویتها و نیازهایی باشیم که با عملکرد دانشگاهها و اساتید در ارتباط است.» کاربران این آسیب را جدی دانسته و آن را مانعی جدی در برابر نقشآفرینی دانشگاه در حل مسائل کشور قلمداد کردند. در ادامه بخشهایی از واکنشهای کاربران آمده است.
رضا پورحسین:
اجبار برای انتشار مقالات خارجی به عنوان مقالات وتویی، یعنی اگر چند مقاله خارجی در پرونده نباشد، بقیه اعمال! اساتید محاسبه نمیشود. اصل، مقالات wos است.
کاظم فتحاللهی:
در مجمع اسلامی دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران، مطرح کردم، وزارتخانهها و سازمانها و شرکتها در یک سامانه واحد و شفاف، مشکلات و موارد پژوهشی را ثبت کنند، استادان و دانشجویان ارشد و دکتری و محققان، پژوهش کنند و به میزان عملیاتی بودن راهکارشان، پاداش و امتیاز بگیرند.
سعید مزرعه:
اگر بر فرض محال ارتقای اعضای هیئت علمی صرفاً مبتنی بر حل مسائل کشور باشد، آیا مسئولان و صنعت و... برای حل این مسائل به دانشگاه رجوع میکنند؟ گویی دانشگاه بیمارستان است و مسائل بیمار، که به جای رجوع بیمار به بیمارستان باید بیمارستان بر بالین بیمار حاضر شود!
عباس قبادی:
کاش اونقدری که بر مقالات علمی هیئت علمی و اساتید دانشگاهها تأکید داشتند روی نحوه آموزش دانشجویان هم تأکید داشتند! هستند اساتیدی با مقالات و سطح علمی بالا، ولی نحوه انتقال اون علوم رو به دانشجویانشون ندارند و زیر بار هیچ انتقادی نمیروند دانشجویان بسیاری متضرر شده یا کلاً انصراف دادهاند. نحوه آموزش و انتقال مفاهیم بسیار ضعیف است، در برخی رشتهها بهویژه رشتههای فنی مهندسی.
محمدصادق عبداللهی:
واقعاً مقالهنویسی اجباری یکی از اصلیترین آفتهای نظام دانشگاهی است. در روزنامه جوان چند مصاحبه درباره این آفت گرفته بودم و حتی برخی اساتید معتقد بودند به دلیل گردشهای مالی سنگین، احتمال وجود لابیهای اقتصادی پشت پرده وجود دارد.
حسین حسینی:
بارها و بارها درباره این مصیبت گفتهایم و گفتهاند، اما گوش شنوایی نیست که نیست!