سرویس تاریخ جوان آنلاین: اثری که هم اینک درباره آن سخن میرود، در زمره آثار تاریخ شفاهی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران است که طی مجلداتی، به تاریخ پژوهان عرضه شده است. در این مجلد دکتر حسین خطیبی کارگزار فرهنگی و سیاسی دوره پهلوی دوم، در گفتوشنود با مرتضی رسولیپور پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به بیان بخشهایی از خاطرات خویش پرداخته است. مصاحبهکننده در دیباچه خویش بر این کتاب، ویژگیهای مصاحبه شونده و نکات مورد بحث را به شرح ذیل تشریح کرده است: «نام دکتر حسین خطیبی برای بسیاری از رجال سیاسی و همچنین پژوهشگران حوزه ادب فارسی معاصر، نامی آشناست. او در کار تدریس در دانشگاه، نخست دانشیار و سپس استاد کرسی سبک شناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. پیش از او، ملکالشعرای بهار استاد این کرسی بود و پس از درگذشت بهار، کرسی استادی وی به دکتر خطیبی واگذار گردید. دکتر خطیبی از باقیماندگان نسلی بود که بعد از استادان شناخته شدهای چون: محمدتقی بهار، بدیعالزمان فروزانفر، جلالالدین همایی و نظایر آن به تدریس پرداخت و شاگردان بیشماری- که هم اکنون هر کدام استادان سرشناسی در داخل و خارج کشور هستند- در کلاس درس او حاضر میشدند. علاوه بر مسئولیتهای سیاسی و مشاغل مختلفی که در مدت کما بیش ۴۰ سال به عهده داشت، از قبیل معاونت و سپس ریاست روزنامه رسمی وابسته به مجلس شورای ملی، ریاست کل دفتر نخستوزیر در زمان دکتر محمد مصدق، نمایندگی چهار دوره ۲۱، ۲۲، ۲۳ و ۲۴ مجلس شورای ملی و نیابت ریاست مجلس از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ و همچنین مدیریت عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ (هلال احمر فعلی) - در مدت بیش از ۳۰ سال- مصاحبهگر را بر آن داشت تا طی جلساتی متعدد، با او به گفتگو بنشیند. بیتردید اظهارت نامبرده با توجه به حافظه بسیار خوب، داشتن عمر نسبتاً طولانی، نکتهسنجی و تأمل در موضوعات متنوع، کسب تجربههای مستقیم در مشاغل و مسئولیتهای مهم، دقت و احتیاط در مشاهدات و سر و کار داشتن با رجال سرشناس و مصاحبت با آنان در مدت بیش از نیم قرن در زمینههای علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، ذهن و فکر او را چنان پرورده بود که اظهاراتش میتواند به تشریح اوضاع سیاسی- اجتماعی و روشن ساختن جریان کارها کمک کند. تشریح و توصیف احوال کسانی که به هر تقدیر با او در ارتباط بودند و نیز بیان روابطی که میان نخستوزیران، وزیران و شخصیتهای مختلف وجود داشت، بخش معتنابهی از اظهارات او را در بر گرفته است و منبع معتبری از خلقیات و روحیات گوناگون رجال عصر را به دست میدهد. وی حالات روحی و دماغی رجال پیشین را چنان پیگیری کرده که از لابهلای سخنان او میتوان علاوه بر شناخت منش و روحیات مصاحبه شونده، وقوف کافیاش را نسبت به احوال زمانه و جزر و مد آن جستوجو نمود. از اینرو اظهارات نامبرده برای نسل حاضر و نسلهای آینده، مغتنم و عبرتآموز خواهد بود. خواننده محترم از لابهلای صحبتهای وی، به طور آشکار فرمایشی بودن انتخابات، اطاعت محض و گماردگی بسیاری از رجال فن سالار نوخاسته و روند شکلگیری خودکامگی شاه را درمییابد و با گوشههایی از شخصیت واقعی چهرههایی همچون: جعفر شریف امامی، عبدالله ریاضی، امیرعباس هویدا، غلامرضا پهلوی، علینقی سعید انصاری، شمس و اشرف پهلوی و... آشنا میشود. با این همه به یادماندههای او بسیار بیشتر از آنچه در این مصاحبه مطالعه میشود، بود و بنا بر دلایل و ملاحظات شخصی، مایل نبود از آنها یاد کند.»