کد خبر: 1304648
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مصطفی قربانی

با اعلام توقف جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی پس از ۱۲ روز جنگ، اکنون این پرسش مطرح می‌شود که بازنده اصلی این جنگ چه کسی است؟ در پاسخ باید گفت در هر جنگی بازنده کسی است که قادر به تأمین اهداف و مقاصد خود نباشد. در یک نگاه اجمالی نیز باید گفت رژیم صهیونیستی و حامیانش به‌ویژه امریکا در قبال تحولات ایران از مجموعه‌ای از موضوعات هراس دارند و غلبه آنها بر ایران منوط به رفع این هراس‌ها است. حال باید بررسی کرد که آیا با این جنگ هراس آنها در قبال ایران برطرف شده یا نه؟ به‌طور کلی، هراس‌های بنیادین امریکا و رژیم صهیونیستی در قبال ایران در چند حوزه خلاصه می‌شود که عبارتند از:
۱. رشد قابلیت‌های هسته‌ای ایران: بر این اساس، آنها خواهان عدم‌غنی‌سازی اورانیوم در ایران و برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران و خارج کردن اورانیوم غنی شده از ایران هستند. 
۲. قابلیت‌های دفاعی ایران به‌ویژه در حوزه موشکی: در این حوزه آنها به‌نوعی درصدد خلع سلاح موشکی ایران هستند، به‌گونه‌ای که محدودیت‌هایی در حوزه ساخت و برد موشک‌ها بر ایران تحمیل کنند. 
۳. حضور و نفوذ منطقه‌ای ایران: در حوزه منطقه‌ای آنها ضمن تلاش برای برچیدن بازوان منطقه‌ای ایران، درصدد هستند شرایط را به گونه‌ای رقم بزنند که ایران عملاً نتواند از محور مقاومت در منطقه حمایت کند. 
۴. همبستگی و انسجام ملی در ایران: با جنگ شناختی نیز درصدد هستند ضمن دوقطبی‌سازی میان راهبرد‌ها و سیاست‌های نظام با منافع و معیشت مردم، افکار عمومی را مقابل نظام قرار دهند و سیاست‌های نظام را با مکانیسم‌های درونی در جامعه ایران، یعنی قرار دادن قدرت اجتماعی در برابر قدرت سیاسی، کنترل کنند. 
۵. اعتماد و اتکا به ظرفیت‌های داخلی برای حل مشکلات کشور: بدین ترتیب که افکار عمومی و نخبگانی در ایران به جای جست‌وجوی راه‌حل مشکلات کشور در داخل و در سایه اتکا به ظرفیت‌های درونی، آن را در خارج و در دامن امریکا و غرب جست‌و‌جو کند. 
۶. نقش‌آفرینی ایران در محور قدرت‌های شرقی: در اینجا نیز درصدد هستند مانع از اتصال و ارتباط ایران با محور چین و روسیه شوند. درواقع، نگرانی آنها در این زمینه آن است که ایران در همکاری با کشور‌های شرقی، نقش تعیین‌کننده‌ای در نظم نوین بین‌المللی ایفا کند؛ نظمی که با توجه به روند‌های نوظهور در نظام بین‌الملل، دیگر غرب‌محور نخواهد بود. 
۷. و فراتر از اینها، محوریت رهبر معظم انقلاب به‌عنوان مظهر اقتدار و وحدت ملی: در این زمینه نیز دشمن درصدد است با جنگ شناختی، ضمن اعتبارزدایی از شخصیت، راهبرد‌ها و سیاست‌های رهبر معظم انقلاب، مانع از نقش‌آفرینی‌های خطیر ایشان در راستای تحقق ایران قوی شود. 
حال با توجه به تأثیرات جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، به‌ویژه تأثیرات شناختی - معرفتی آن، به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از این حوزه‌های هراس رژیم صهیونیستی و حامیانش به‌ویژه امریکا در قبال دولت و ملت ایران، نه تنها برطرف نشده است، بلکه از این به بعد، بر هراس آنها در قبال ایران افزوده خواهد شد، بدین ترتیب که قابلیت‌های هسته‌ای، دفاعی، حضور و نفوذ منطقه‌ای، انسجام ملی، اتکا به ظرفیت‌های داخلی برای حل مشکلات، توسعه مناسبات با کشور‌های شرقی و نقش‌آفرینی‌های قدرت‌آفرین و وحدت‌بخش رهبر معظم انقلاب بیش از پیش تداوم خواهد یافت. با این توضیح که اگر پیش از این بخشی از افکار عمومی با تداوم سیاست‌ها در برخی از این حوزه‌ها چندان موافق نبود، اما اکنون در زمینه تداوم این سیاست‌ها و اتخاذ راهبرد‌ها و سیاست‌های مستحکم‌تر مطالبه جدی دارد. به بیان دیگر، قدرت اجتماعی که پیش از این دشمن تلاش می‌کرد با دوقطبی‌سازی‌های کاذب آن را مقابل نظام قرار دهد و مانع از پیشبرد راهبرد‌ها و سیاست‌های نظام شود، اکنون به‌عنوان یک نیرو محرکه تعیین‌کننده حامی و پیشبرنده راهبرد‌ها و سیاست‌های نظام است؛ راهبرد‌ها و سیاست‌هایی که برای دشمنان هراس‌آفرین است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار