سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: رمانتیسم عماد و طوبی با اینکه فضایی به دور از کلیشههای مرسوم دارد، اما در ژانرپذیری ناکارآمد است و در تعلیق ژانری دست و پا میزند.
با اینکه موقعیتهای فانتزی در بهوجود آمدن فضاهای عاشقانه لحظه خلق کرده است، اما این لحظههای رئالیستی در بعضی مقاطع مخاطب را از فیلم دور میکند و ما با اثری طرفیم که راوی دارد و چه ساده که این راوی میتواند به سادگی قصه را به جلو ببرد، قرار است فیلم عاشقانه باشد، اما این عشق فقط در دیالوگ گفتن خلاصه میشود و فرض کنید که با فیلمی آموزشی طرف هستیم. اینکه طوبی و عماد چگونه باهم آشنا شدند و در ادامه در زندگی و رابطهشان چه فراز و فرودهایی دارند، قبلاً در اثر اول کارگردان دیدهایم.
ایجاد قصه رمانتیک و عاشقانه نیاز به چارچوب و ساختار روانشناختی دارد. اینکه دو کاراکتر فیلم در ایجاد رابطه عاشقانه به دیالوگ پناه ببرند و قربان صدقه هم بروند، قطعاً نمیتواند کارکردی برای ساخت درام عاشقانه باشد، فیلمساز در ایجاد نگرش عاشقانه و رمانتیک نباید به سطحیترین نکات بسنده کند، خانه وسط جنگل پدر طوبی و خودِ پدر طوبی چه کارکردی دارند؟
فکر کنید که خانه پدر در مرکز شهر بود، اتفاقی رخ میداد؟ خیر، حتی شیوه آشنایی عماد و طوبی هم منطقی به نظر نمیرسد؛ به طور اتفاقی همدیگر را در کافیشاپ میبینند و بعد عاشق و دلباخته هم میشوند. سکانس کافیشاپ به ابتداییترین شکل ممکن پرداخت شده است.
اگرچه تِم اثر فانتزی است، اما جهان فیلم باید با منطق جلو برود، اینکه راوی از گذشته شخصیتها میگوید کافی نیست، طوبی بازیگر است و عماد کارگردان سینما، اما فقط آنها را در دو سه پلان میبینیم که مشغول این کار هستند، یا عماد چگونه از تیزرسازی توانست به فیلمسازی برسد و سیمرغ بگیرد، اینها میتواند وصلههایی به فیلم باشد، اما بدون منطق! فیلمساز بیشتر درگیر مسئلههای خانوادگی و تربیتی بوده است.
این شکل منسوخ شده از یک فیلم عاشقانه که در اول همه چیز گل و بلبل است، اما لجبازیهای زن و شوهری باعث خلل در روابط میشود، حداقل در این فیلم جواب نمیدهد؛ فیلمی دیالوگمحور که قصد دارد به زن و شوهرها روابط محبتآمیز یاد بدهد، اما نمیتواند در این سطح باشد چراکه فیلمنامه آن قدر کمجان و لاغر است که در بیان و طرح موضوع و رسیدگی به آن کم میآورد و فیلمساز صلاح میداند به جای ریشهیابی دعوای بین طوبی و عماد که باعث ترک عماد از خانه میشود، در چند سکانس جلوتر پشیمانی آنها را نشان بدهد.
این شکل از روابط عاطفی و اینکه عماد چگونه به این سرعت متحول میشود به شدت اغراقآمیز است و نیز انتهای فیلم که کلیشهترین پایان میتواند باشد، از نکات موفق فیلم فیلمبرداری و بازی الناز حبیبی و حسام محمودی است؛ فیلمی که در اکران مردمی مخاطب محدودی خواهد داشت.