مقوله سیاست خارجی در دوره بایدن یکی از چالشهای جدی وی در چهار سال آینده است، ولی از ابزارهای فشار و چانهزنی که ترامپ در تعامل با محیطهای ژئوپلتیک یا قدرتهای جهانی تولید کرده نیز صرفنظر نخواهد کرد. اینکه با همان آهنگ دوره ترامپ سیاستهای گذشته ادامه یابد یا مسیرهای جدیدی که متناسب با شاکله رفتاری حزب دموکرات امریکاست، ترکیبی جدید ساخته و پرداخته و به اجرا درآید، در تجربه عملی حکومتهای هر دو حزب نسبت به یکدیگر را درگذشته شاهد بودهایم. بایدن بهخوبی میداند نمیتواند در جنگ اقتصادی و گمرکی با چین ادامه مسیر دهد، ولی تلاش خواهد کرد قطبهای اقتصادی در جهان را در تعامل با چین کند کرده یا در اولویت قرار دهد. این تدبیر در قبال چین برای بایدن کافی نیست و نمیتواند در «مفهوم مهار» این تهدید رشد یابنده، به روشهای مستقیم گذشته اکتفا نماید؛ لذا دو مقوله حقوق بشری و فرسایش نیابتی در محیط پیرامونی چین یا در مسیرهای هدفگذاری شده چینیها، اولویت تکمیلی در سیاست بایدن خواهد بود. یعنی باید یک دوره تنشسازیهای غیرمستقیم و نیابتی در محیط پیرامونی را شاهد باشیم تا پتانسیلهای ملی این قدرت غیرقابل کنترل، بهنحوی فرسایش یابند تا برای امریکا فرصتهای احتمالی در بازسازی قدرت اقتصادی و حفظ هژمونی را میسر نماید. در ابزارهای اقتصادی، فرصتهای محدودی برای بایدن وجود دارد و حتی اروپاییها در هفتههای گذشته بزرگترین قراردادهای خود را با چینیها ثبت کردند و منتظر بایدن نماندند؛ لذا بایدن باید در مسیر شبکهسازی جهانی چینیها و جاده ابریشم آنها به قارههای گوناگون، در مسیرهای آبراهی یا خشکی، امکان مدیریت را برای خود فراهم کند. چینیها بر خلاف سالهای گذشته در قبال شانتاژهای ناوگان امریکایی یا شاید در قبال تحریکات تنشساز، با انگیزه و دستورکار روشنتری، فرمانهای نظامی را صادر کردهاند که آسیبپذیری برای امریکا را افزایش خواهد داد.
بایدن در قبال روسیه نیز از ظرفیتهای انرژی، جغرافیای وسیع و تسلیحات و توانمندیهای غیرکلاسیک نگران است و بر آنها متمرکز شده تا امکان مهار تهدیدات روسیه را در دست داشته باشند. امریکاییها موتور محرک بخشهای تسلیحاتی یا حفظ انسجام ملی و سرزمینی را در درآمدهای اقتصاد انرژی ارزیابی میکنند و لذا با تمامی توان برای حذف روابط انرژی روسیه با اروپا حرکت خواهند کرد و اروپا را با وعده هاب انرژی شرق مدیترانه و نقش رژیم صهیونیستی تشویق میکنند که معلوم نیست توفیق کامل و فوری در این تلاش داشته باشند. امریکاییها برای مؤلفههای تسلیحاتی و غیرکلاسیک نیز با سرعت به تمدید پیمان سالت روی آوردهاند تا در اسفندماه آن را به امضا برسانند. نکته مهم دیگر این است که ظرفیتهای جغرافیایی روسیه از نگاه مقامات فعلی و حتی استراتژیستهایی مثل برژینسکی و کیسینجر، تنها از طریق کوچکسازی و تجزیه قابل مهار کردن است که بخشی از این راهبرد توسط رویکرد ناتو به شرق در مرزهای روسیه دنبال میشود و مهمتر از آن، باید در محیطهای امنیت پیرامونی یا خارج نزدیک در مرزهای غربی روسیه، شاهد تحریکات و تنشسازیهای فعالتر از دوره ترامپ باشیم که مرزهای اوکراین و حوزه بالتیک از فوریترین اولویتهای بایدن خواهند بود. تصویر کلی این است که سختی تعامل بایدن با روسیه و چین، مسیر کاهش یا ثابت ماندن تنش را طی نخواهد کرد و مؤلفههای امنیتی، اقتصادی، انرژی و همکاریهای ژئوپلتیکی و بینالمللی، عناوین اصلی برای ایران در دوره بایدن است که برای روسیه و چین نیز در تعامل با ایران، جذابیت خواهد داشت.