سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: وزارت بهداشت همچون سپاهی است که در مقابله با دشمنی همچون کرونا وارد جنگ شده است و مدیران ارشد کشور باید بدانند برای شکست دشمنی مثل کرونا استفاده از یک سپاه به خطا رفتن است. وزارت بهداشت از ارتش قوی و با پشتوانه مردمی بالا و قابلقبولی همچون طب سنتی چشمپوشی کرد، در حالی که از همان ابتدا ما گفتیم وقتی با یک بیماری ناشناخته مواجهیم که طب سنتی و طب کلاسیک در برابر آن در یک سطح قرار دارند، به جای اینکه مردم را با داروهای ناشناخته و جدید تست کنیم، از داروهایی که سالهای متمادی از آنها استفاده شده است، بهره بگیریم. در حالی که بدنه وزارت بهداشت، مدیریت اصلی وزارت بهداشت، یعنی شخص وزیر و معاونان وی، نسبت به طب سنتی دید مثبتی دارند، اما مدیران میانی یا به سبب نادانی یا به سبب اینکه منافع خود را در خطر دیدهاند، با این مسئله مخالفت کردند.
برخی پزشکان به دلیل غرور بیجا و شاید به دلیل منافع اقتصادی، لشکر عظیم طب سنتی را کنار گذاشتند و با یک سپاه ناقص وارد جنگ با کرونا شدند. به همین خاطر بعد از ۱۰ ماه شاهد شکست این ارتش تنها در میدان مبارزه با کرونا هستیم. من متخصص طب سنتی نیستم بلکه متخصص تب عفونی هستم و از همان ابتدا و در هفته اول اسفند ماه، توصیه کردم که برای درمان کرونا از طب سنتی استفاده کنیم، اما از ابتدای شیوع، بایکوت و جوسازی علیه طب سنتی اتفاق افتاد. در حالی که میشد از همان ابتدا در کنار توصیههای طب کلاسیک همچون استفاده از ماسک و شستن دستها، توصیههای طب سنتی را هم به طور رسمی در بین این توصیهها گنجاند. مثلاً به مردم میگفتند حلق و بینیتان را با آب نمک بشویید.
بیماری کرونا طبق نظر متخصصان طب سنتی سردیست پس باید به مردم توصیه میشد ماست، خیار، هندوانه و غذای سرد را از رژیم غذایی خود حذف کنند و زنجبیل، دارچین، آویشن یا هر چیز دیگری که به آنها سازگار است را مصرف کنند، اما وزارت بهداشت ظرفیت عظیم و بالقوه طب سنتی را انکار کرد و این باعث شد این وزارت از جامعه جدا بیفتد. حالا پزشک متخصص ما داروی چند میلیونی را برای بیمار تجویز میکند، اما در نهایت بیمار فوت میشود. حالا بعد از چند ماه معلوم شده داروهای گرانقیمتی که وزارت بهداشت تجویز آنها را توصیه کرده بود، هیچ کدام روی درمان کووید ۱۹ اثر نداشتند.
این مسئله اعتماد مردم به پزشکان را هم خدشهدار کرده است. از همه مهمتر اینکه وزارت بهداشت باید پاسخ دهد که چرا بدون هیچگونه پشتوانه علمی یکسری داروی بیخاصیت را وارد جامعه کرده است، در صورتی که پشتوانه کتابهای قدیمی طب سنتی و سالها فعالیت متخصصان طب سنتی میتوانست در این زمینه راهگشا باشد، اما کنار گذاشته شد.
بیراهه رفتن وزارت بهداشت، غرور بیجا و منافعشان باعث شد ارتش عظیم طب سنتی را که در بین مردم جایگاه مهمی داشت، کنار بگذارند در حالی که توانایی طب سنتی در درمان کرونا موجب شده تا اعتماد مردم به طب سنتی نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته باشد. این باعث شد تا وزارت بهداشت مجبور شود تعدادی از داروهای گیاهی را که در حال حاضر استفاده میشود و مقداری هم وابستگی سیاسی و اقتصادی به سیستم وزارت بهداشت داشتند، بپذیرد. اما خیلی دیر است و ۹ ماه متخصصان طب سنتی به خاطر اینکه حرف متفاوتی از حرفهای وزارت بهداشت میزدند، تنبیه و مجبور شدند تا روشهای درمانی طب سنتی برای کرونا را به شکل سینه به سینه در کلیپهای فضای مجازی به مردم ارائه دهند. از سوی دیگر هم بسیاری از پزشکان زحمتکش طب کلاسیک از درمان کرونا مستأصل شدهاند و نمیدانند باید چه دارویی به مریض بدهند؛ داروهای آنتیبیوتیک متعدد مثل آزیترومایسین یا سایر داروهای آنتیبیوتیک که موجب بروز مقاومت دارویی در جامعه شده است.
بحث کارآزمایی بالینی و رتبه نخست ایران در این کارآزمایی و رد شدن اثر تمام این داروها ابهامات فراوانی را پیش روی مردم قرار میدهد. مردم دائم از ما میپرسند که چرا وزارت بهداشت ما را موش آزمایشگاهی کرده است و فلان دارو را برای ما تجویز کردند که اثر نداشت. رسانهها باید این پرسش را ایجاد بکنند تا وزارت بهداشت مجبور شود پاسخ دهد.
وزارت بهداشت و مدیرانی که مردم را در این ماجرا دچار بحران کردند، باید پاسخگو باشند که سودشان در چه بود و چه دلیلی داشتند که این داروها را وارد کردند؟ این داروها را از کدام کشور وارد کردهاند؟ پول این داروها در جیب چه کسی رفت؟
اگر یک عضو ستاد ملی مقابله با کرونا طب سنتی را شیادی میداند ما به ایشان پاسخ میدهیم: شیادی این است که یک داروی ناشناخته را روی مردم آزمایش کنیم و نتایج این آزمایش را برای کشورهای دیگر بفرستیم. حتی آن دارو را هم از کشورهای دیگر بگیریم. اگر خودمان این دارو را تولید کرده بودیم و آزمایش میکردیم شاید اینقدر این همه ناراحتکننده نبود. اما ما دارویی را خریده و پول آن را هم دادهایم در حالی که تحت آزمایش بودیم. در صورتی که در طب سنتی مرامنامهای داریم که وقتی پزشکی میخواهد دارویی گیاهی را روی بیماران آزمایش کند که ببیند در موردی مثل کرونا مؤثر است یا نه، آن دارو را به صورت رایگان در اختیار بیماران قرار میدهد.
اما دارویی که ساخت کشور دیگری است و بابت آن مقدار زیادی ارز خارج شد و پشتوانه علمی هم نداشت، مورد آزمایش قرار گرفت. در حالی که هیچ شواهد علمی وجود ندارد که داروی هپاتیت ب یا مالاریا کرونا را درمان میکند. تنها بر اساس فرضیهای که در وزارت بهداشت شکل میگرفت یا به خاطر همکاری با سازمانهای خارجی، دارو را از کشورهای خارجی میخریدند و آن را به مردم تحمیل میکردند و در نهایت هم میگفتند این داروها اثر نداشته است و مردم ما به عنوان موش آزمایشگاهی این تحقیقات بودند.
درست است که کرونا پیش از این نبوده، اما سایر بیماریهای مشابه مانند آنفلوآنزا بوده و از همین اطلاعات میتوانستند برای درمان کرونا استفاده کنند. به جای آنکه داروی هپاتیت سی یا مالاریا را به بیمار بدهند، میتوانستند از داروهایی در طب سنتی که اثربخشی آن برای بیماریهای ریوی اثبات شده و علائم بیماری را بهبود بخشیده است، استفاده کنند.
داروهای طب سنتی نسبت به داروهای شیمیایی در دسترستر و بسیار ارزانتر است و عوارض و طریقه مصرف آن را مردم میدانند. اگر ما بتوانیم پزشک و بیمار را هم از لحاظ درمان و هم از لحاظ تغذیه به هم ارتباط بدهیم، صددرصد موفقیت ایجاد میشود. البته همین که وزارت بهداشت اذعان کرد که داروهای گیاهی در درمان کرونا مؤثر است، خیلی از پزشکانی که دوست داشتند از این درمان استفاده کنند، اما میترسیدند، وارد این عرصه شدهاند. اما ما نمیتوانیم صبر کنیم تا شش ماه دیگر تعداد مرگ و میرها بالاتر برود و همین الان باید ورود قاطعتر به طب سنتی را جدی بگیریم.
متخصص بیماریهای عفونی و نوپدید
محقق طب ایرانی- اسلامی