سرویس حوادث جوان آنلاین: ۵آذرسال۹۷، مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در بیمارستان مفتح شهرستان ورامین باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به کامبیز ۲۸ساله بود که در درگیری مسلحانه با شلیک گلوله و ضربات قمه زخمی و بعد از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت خونریزیها فوت کردهبود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، دوست کامبیز به نام داریوش که در آن درگیری بر اثر شلیک گلوله چشم چپ خود را از دست دادهبود، مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت شب حادثه چهار مرد جوان به نامهای مهدی، ساسان، ایرج و محسن با اسلحه و قمه به من و کامبیز حمله کردهاند.
با ثبت این اطلاعات چهار مرد جوان شناسایی و دستگیر شدند. متهمان تحت بازجویی قرار گرفتند و یکی از آنها به نام مهدی که عامل شلیک گلوله بود در شرح ماجرا گفت: «کامبیز در اینستاگرام کریخوانی میکرد. من و او مدتها قبل با هم اختلاف حساب داشتیم. کامبیز بدهیاش را پرداخت نمیکرد و هر بار طفره میرفت. این شد که از دوستانم خواستم با او صحبت کنند، اما بیفایده بود. این گذشت تا اینکه متوجه شدم کامبیز چند بار در لایو اینستاگرامش کریخوانی کرده است و آخرین بار هم یکی از دوستانش گفت قرار است، همراه چندنفر دیگر به پیشوا بیاید تا در مورد اختلافمان صحبت کنیم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «قبل از رفتن سر قرار یک اسلحه وینچستر تهیه کردم و آن شب همراه دوستانم آنرا با خودم بردم تا شاید برای گرفتن طلبم بتوانم کامبیز و دوستانش را بترسانم. وقتی با کامبیز و دوستانش روبهرو شدم آنها به ما حمله کردند و همین بهانه درگیری شد. وقتی درگیری بالا گرفت با اسلحه دو تیر هوایی شلیک کردم که یکی از گلولهها به پای مقتول خورد. بعد از آن دوستانم نیز با قمه به مقتول ضربه زدند. باور کنید تیرها را هوایی شلیک کردم و نمیدانم چطور گلوله دیگر به چشم داریوش برخورد کرد. من با داریوش خصومتی نداشتم و او را نمیشناختم.»
با تأیید این توضیحات از سوی دیگر متهمان، چهار مردجوان به اتهام مشارکت در قتل راهی زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
پرونده در اولین جلسه محاکمه روی میز هیئت قضایی شعبهدهم به ریاست قاضی متین راسخ قرار گرفت.
بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیایدم درخواست قصاص کردند، سپس داریوش در جایگاه ایستاد و برای از دست دادن یکی از چشمانش درخواست دیه کرد.
در ادامه مهدی درجایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: «وقتی دو تیر هوایی شلیک کردم یکی از آنها ناخواسته به چشم داریوش و دیگری به پای مقتول برخورد کرد. این گلوله نمیتوانست کشنده باشد به همین خاطر قتل را قبول ندارم.»
سپس دیگر متهم نیز گفت: «من با قمه به دست مقتول ضربه زدم و دیگر دوستانم نیز قمه داشتند. نمیدانم چه کسی ضربه کاری را زدهاست. قتل عمد را قبول ندارم.»
بعد از دفاع دو متهم، جلسه دادگاه به خاطر غیبت دیگر متهمان به تاریخ دیگری موکول شد تا دو متهم دیگر نیز از خودشان دفاع کنند.