سرویس اقتصاد جوان آنلاین: همهچیز در بازار سرمایه به هم ریخته است. سهامها با افت شدید ارزش مواجه شدهاند و سهامدارانی که داغ مالی دیدهاند، نگاهشان به آینده است. هفته گذشته دستورالعملی از سوی رئیس قوهقضائیه برای این تسریع در پروندههای بورسی صادر شد که تأثیر تقریباً مثبتی بر بازار داشت و شاخص کل با افت کمتری نسبت به روزهای قبلش همراه شد. شاخص کل بورس در روز شنبه با ۳۸هزار و ۳۰۵ واحد کاهش، رقم یک میلیون و ۲۷۴ هزار واحد را ثبت کرد. در روز دوشنبه شاخص کل ۳۷ هزار و ۴۷۰ واحد کاهش یافت و در رقم یک میلیون و ۳۳۶ هزار واحد ایستاد. روز سه شنبه و چهارشنبه نیز به ترتیب با ۳۴هزار و ۸۴۸ واحد کاهش و ۱۳ هزار و ۸۳۵ واحد کاهش، در رقمهای یک میلیون و ۳۰۱ هزار و یک میلیون و ۲۸۸ هزار واحد ایستاد. کارشناسان دلایل مختلفی را برای سقوط بورس برشمردند، از جمله تأثیر شایعات افزایش نرخ سپردههای بانکی، قیمتگذاری دستوری در بورس کالا، انتخابات امریکا، رفتار هیجانی تازهواردها، از بین رفتن اعتماد مردم و... البته در حالی که برخی هیچ پیشبینی درمورد اینکه کف سقوط شاخص کجاست، ندارند و برخی دیگر بر این باورند که بورس دوباره محلی برای جمعآوری سرمایههای سرگردان میشود.
احیای بورس در راه است
در همینباره محمد ماهیدشتی، تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با مهر در خصوص چشمانداز بازار سهام گفت: «شواهد آشکارشده نشان میدهد حتی با وجود سقوط اخیر در ۵/۲ سال گذشته بازدهی بازار سهام از تمامی سرمایهگذاریهای دیگر بیشتر بوده است. زمانی که قیمت دلار ۱۰ هزار تومان بود، شاخص بورس تهران ۱۰۰هزار واحد بود و امروز که قیمت دلار حدود ۳۰هزار تومان است، شاخص باید ۳۰۰ هزار واحد میبود، این در حالی است که با وجود ریزشهای اخیر، هنوز شاخص یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است و بنابراین توانسته ۱۰ مرتبه بیشتر بازدهی ایجاد کند.» ماهیدشتی ادامه داد: «اگر تحت سناریوی تقویت ریال، قیمت انتظاری دلار را ۲۰هزار تومان هم در نظر بگیریم، شاخص کل به زودی سقف تاریخی خود را پس خواهد گرفت.»
وی خاطرنشان کرد: «در مقطع فعلی چالش اصلی بازار سهام، تورم است؛ تورمی که به نوعی نشانه رونق بود و حاشیه سود را افزایش میداد اکنون آنقدر افزایش داشته که آسیبهای اجتماعی در پی خواهد داشت. بدین ترتیب، در حالی که بانک مرکزی میگوید سیاست افزایش نرخ سود بانکی را دنبال نمیکند، اما به نظر میرسد این بانک اجازه تسهیل پولی و افزایش سقف اعتبارات را هم نمیدهد، چراکه تورم مصرفکننده بالاست و این تورم بالا، بازار بدهی را منقبض کرده و منجر به سقوط بازار سهام شده است.»
تحلیل نوسانگیرها
علی شهیدی، دیگر کارشناس بازار سرمایه در خصوص رفتار حقوقیها در بازار نیز خاطرنشان کرد: «از زمانی که شاخص شروع به افت کرد تا به حال، حقوقیها و سهامداران بزرگ دائماً خرید و فروش میکنند و استراتژی که در پیش گرفتهاند، نوسانگیری است؛ یعنی در قیمت کف میخرند و وقتی نرخ سهام خریداری شده کمی بالاتر میرود، سهم را میفروشند و به این امید نمیآیند که کاملاً نگاه پرسود و بلندمدت به سهام خریداری شده داشته باشند.» وی اظهار داشت: «اینکه بزرگان بازار در کدام نقطه میخواهند سهام را بخرند که نگه دارند و نفروشند، طی ایام آتی مشخص خواهد شد؛ همانطور که بعد از عبور شاخص از عدد ۲ میلیون واحد به بالا، حقوقی در یک حرکت سنگین، سهام خود را فروختند؛ بنابراین اکنون و در کف قیمتی نیز تا زمانی که خریدهای جدی و پررنگی به صورت دسته جمعی وجود نداشته باشند، کفسازی اتفاق نخواهد افتاد.»
عاقبت عجله
بهروز خدارحمی یکی دیگر از کارشناسان بورسی نیز به تسنیم گفت: «پیش واکنشی که سهامداران در مقابل روند بازار دارند برای بازار سرمایه نگرانکننده است. بسیاری از سهمها به ارزش ذاتی خود نزدیکتر شدند، اما مردم نگران تعبیرهایی، چون آب شدن سرمایههایشان هستند به همین دلیل با عجله تصمیم میگیرند.» خدارحمی ادامه داد: «سهامدار باید بداند اگر سهامی پنج برابر سایر سهامها سود میکند، همین سهام ممکن است با سرعت بیشتری نسبت به سایر سهامها ریزش داشته باشد.»
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه ریسک پذیرترین افراد، حرفه ایترین هستند، گفت: «افراد باید متناسب با طاقت خود سهام را انتخاب کنند ضمن اینکه در زمان خرید به این نکته توجه کنند که آیا طاقت افت سهام را دارند؟» خدارحمی افزود: «عدهای از افراد که سرد و گرم بازار سرمایه را چشیدهاند با پولهای مازاد خود وارد بازار شدند و به همین دلیل با افتهای بازار ناراحت نمیشوند، چون به این امر واقف هستند که نوسان ذات بازار سرمایه است.» وی افزود: «در بازار سرمایه افراد باید بدانند که اگر فروشنده نباشند و سهام را نگه دارند تا سهام را با قیمت مناسب بفروشد قیمتها بیدلیل پایین نمیآید.»
این کارشناس سرمایه با اشاره به اینکه سهامدار باید به ارزندگی سهم باور داشته باشد، ادامه داد: «بزرگترین ویژگی بازار سرمایه نقدشوندگی است با وجود اینکه حقوقیها نقش جدیتری در بازار دارند، اما اگر حقیقیها به این نتیجه برسند که زمان مناسبی برای فروش نیست، حقوقیها نمیتوانند دخالت کنند.»