سرویس جامعه جوان آنلاین: این نخستین باری نیست که مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام آموزش و پرورش درباره پدیده نفوذ و اجرای سند ۲۰۳۰ در بخشهایی از این وزارتخانه هشدار میدهند. این در حالی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سندی بومی است که باید معیار و زیربنای موضوع آموزش و پرورش در کشورمان باشد و ما با وجود این سند نیازی به سندی غیر بومی و غیر همخوان با اصول و ارزشهای ایرانی- اسلامی نداریم. ولی همچنان ۲۰۳۰ بیسر و صدا در برخی مدارس در حال اجراست و این مسئله هشدارهای پیاپی مقام معظم رهبری را در پی داشته است. اما موانع اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چیست و چرا باید مطالبه این مهم به یکی از مطالبات رهبری در همه دیدارهایشان با مسئولان آموزش و پرورش و معلمان تبدیل شود؟ برای پاسخ به این سؤال سراغ حسین احمدی، معاون اسبق آموزش عمومی وزارت آموزش و پرورش میرویم.
وی در پاسخ به این سؤال که دلیل بیتوجهی به سند تحول و جایگزینی عملی آن با ۲۰۳۰ چیست و چه پشت پردههایی دارد به «جوان» میگوید: «وقتی سند تحول آموزش و پرورش نوشته شد وزیر آموزش و پرورش وقت این سند را با مسائل ایدئولوژی، اعتقادی و مذهبی ترمیم کردند. این نگاه ایدئولوژیک سند به مذاق برخی دوستان در آموزش و پرورش که خیلی نمیخواهند آموزش و پرورش جهتگیری مذهبی داشته باشد، خوش نیامد. بنابراین از سال ۹۱ که سند رونمایی شد مورد بیمهری قرار گرفت و مسئولان چندان همتی برای اجرای آن نداشتند. به خصوص اینکه دولت هم آنچنان که باید و شاید اعتقادی به موارد ایدئولوژیک تحول نداشت.»
وی با اشاره به اینکه سازمانهای بینالمللی از کانالهای مختلف نظیر صندوق بینالمللی پول، یونسکو، یونیسف و سازمان بهداشت جهانی از ابتدا در مدارس ما دخالت داشتند، میافزاید: «این سازمانها تلاش میکردند تا برخی مسائلی که فرهنگ ما با آنها چندان سنخیتی ندارد را عادی جلوه دهند. بر همین اساس و با مداخلات سازمانهای جهانی سند ۲۰۳۰ از آموزش و پرورش ما سر در آورد. از آن جایی که دولت هم با سند تحول چندان همراهی نداشت، با همراهی کارگروههایی در وزارت علوم، وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش و پس از چند ماه حرکت چراغ خاموش، به یکباره سند ۲۰۳۰ را در سال ۹۵ و ۹۶ رونمایی کردند، اما بعد از اعتراضات مردمی و فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با دخالت بیگانگان و در قالب این سندها، اجرای سند ۲۰۳۰ مقداری کنار گذاشته شد. با وجود این بسیاری از افکار و رسوبات افکاری که در این سند وجود داشت در میان برخی مسئولان و کسانی که طراح ۲۰۳۰ بودند، موجب شد تا این سند دوباره اجرایی شود.»
تدوین نشدن آیین نامه اجرایی سند تحول
معاون اسبق آموزش عمومی وزارت آموزش و پرورش تصریح میکند: «من کسانی را میشناسم که در زمان تدوین سند ۲۰۳۰ به دنبال اجرایی کردن این سند بودند و همین افراد در حال حاضر در آموزش و پرورش ما مسئولیتهای کلان دارند.» از نگاه وی وقتی این افراد در آموزش و پرورش نفوذ دارند، سندی مثل سند تحول را سندی ایدئولوژیک میدانند و معتقدند نباید نگاه ایدئولوژی در مدارس داشت و با افکار تسامح و تساهل و لیبرال دموکراسی غربیگرایی، مانع از این شدند که آموزش و پرورش سند تحول را دنبال کند. بنابراین زیرنظامهایی را طراحی کردند که این زیرنظامها با سند تحول مطابقت نداشت. وی معتقد است زیرنظامهای سند تحول همچون زیر نظام تربیت معلم یا زیر نظام تخصیص منابع با سند تحول زاویه دارد. احمدی در این باره میافزاید: «سند تحول شش زیر نظام دارد، اما زیرنظامهایی که تصویب شده است با خود سند تحول در یک مسیر نیست و زاویه دارد. بنابراین در حال حاضر سند تحول نتوانسته است به بار بنشیند به همین دلیل هم رهبری هر سال در این زمینه به خاطر اجرایی نشدن سند تحول گلایه دارند.»
به گفته وی سال ۹۵ مقام معظم رهبری هشدار دادند تنها ۱۰درصد سند تحول پیاده شده است، در حالی که باید حداقل ۸۰ درصد آن پیاده شده باشد، اما هنوز هم برخی آقایان دلبسته سند ۲۰۳۰ هستند و این افراد در ردههای بالای آموزش و پرورش حضور دارند و همچنان معتقدند ۲۰۳۰ سند خوبی است. کسانی که ۲۰۳۰ را سند خوبی میدانند مسلماً از سند تحول دل کندهاند و همین موجب شده است آنها نتوانند برای سند تحول راهکار ارائه بدهند و معلمان را با آن آشنا کنند. احمدی تصریح میکند: «بنابراین نکته دیگری که مانع از اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شده این است که باید سند به زبان مدرسه طراحی شود. ما قبول داریم که سند مقداری آرمانی و شامل کلیات است. بههمین دلیل لازم است سند به زبان اجرایی دربیاید و مفاهیم کلی و ارزشی آن تبیین و برای آن آیین نامه اجرایی تدوین شود.»
بازنگری نشدن سند تحول پس از ۱۰ سال
به گفته احمدی اکنون آییننامه اجرایی برای اجرای سند تحول تدوین نشده است. این نقص طی سالهای اخیر باقیمانده و مشکل اینجاست که طبق توصیه اساسی که در پایان سند آمده است، این سند باید هر پنج سال مورد بازبینی قرار بگیرد. در حالی که از سال ۹۰ تاکنون ۱۰ سال سپری شده و این بازبینی اتفاق نیفتاده است. این در شرایطی است که در آن زمان فضای مجازی اینترنت و شبکههای اجتماعی یکصدم اکنون نبود. در حال حاضر اینترنت و موبایل صدها کاربرد دارد. یا در بحث اقتصاد، ما شاهد تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متعدد هستیم. بنابراین لازم است با بازنگری سند، تمامی تحولات در این سند اعمال شود، اما این کار هم انجام نشد.
نفوذ مدیران غربزده در بدنه نظام آموزشی
اکبری در پاسخ به این سؤال که مقصر عدم بازبینی سند و تدوین نشدن آییننامه اجرایی آن کیست؟ میگوید: «هم شورای عالی انقلاب فرهنگی و هم شورای عالی آموزش و پرورش در این زمینه قصور کردهاند. شورای عالی آموزش و پرورش باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارش میداد که کجا سند اجرایی شده است کجا اجرایی نشده و دلیل آن چه بوده است.» وی تصریح میکند: «شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در این باره حساسیتی نشان نداده است. بنابراین سند تصویب شده است، اما نه راهکار اجرایی برای آن تدوین شده و نه مورد بازبینی قرار گرفته است. حضرت آقا هم به موضوع بازنگری اشاره داشتند.
بر همین اساس هم شاهد خلئی هستیم که موجب شده است به جای سند تحول شاهد اجرایی شدن سند ۲۰۳۰ باشیم.»
اکبری معتقد است برخی سردمداران آموزش و پرورش تحصیلکردگان و افرادی هستند که از آبشخور غربی تغذیه میشوند و چندان باوری به مسائل اعتقادی ندارند و معتقدند نباید مسائل اعتقادی و مذهبی را وارد آموزش و پرورش کرد و باید در مسائل آموزش و پرورش از فرهنگ و تجربههای غربی استفاده نمود.