جوان آنلاین: در صفحه ۳۶۹ کتاب «اتاق حوادث» میخوانیم: ترامپ صبح روز بعد اذعان کرد که توییتهای او عالی بودند و گفت: «تهران هم مثل همینجاست و آدمها در اتاقها جلسه میگذارند و درباره این موضوعات صحبت میکنند.» این یکی دیگر از تصویرسازیهای خیالی ترامپ بود که همه را قیاس به خود میکرد. او درباره اشتیاق ایرانیها به مذاکره هم همین تصویرهای خیالی را داشت که ما بعداً متوجه آن شدیم و فهمیدیم او به رند پال برای مذاکره با ایرانیها نیابت داده است.
وقتی روز شنبه این اخبار را به پمپئو منتقل کردم او خیلی ساده و رک به اخبار واکنش نشان داد و گفت اگر این فقط یک کار حساس بود که ترامپ آن را به پال واگذار کرده، تعجبآور بود چه برسد به اینکه این کار سرنوشت ریاست جمهوری ترامپ را تعیین میکند. من به پمپئو گفتم که روز یکشنبه جلسهای با نتانیاهو در اورشلیم خواهم داشت و اگر همه چیز آنطور که در ذهنم برنامهریزی کردهام، پیش برود نتایج فوقالعادهای خواهد داشت و بعد از این به احتمال خیلی زیاد کار من به عنوان مشاور امنیتی ملی به پایان خواهد رسید. پمپئو با لحن شوخی گفت: «پس یک بازی دو سر برد است.»
بعد از چندین گفتوگویی که در روزهای جمعه با پمپئو داشتم احساس کردم که او چندان هم این حرف را به شوخی نزد و کاملاً جدی بود. اگر او مایل بود و ما دو نفر همزمان استعفا میدادیم، حسابی غافلگیرکننده بود. ما نسبت به هر زمانی در گذشته به هم نزدیکتر شده بودیم، اما استعفای همزمان بعید به نظر میرسید.
خبرنگاران از ترامپ درباره من سؤال میکردند و او در آستانه سفر به کمپ دیوید در روز شنبه بود که در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگارها گفت: «من با جان بولتون اختلافات بسیاری دارم... جان بولتون کارهای خیلی خوبی کرده است، اما در کل مواضع و کنشهای سرسختانهای دارد... افرادی هستند که نمیتوانند این مواضع و کنشها را تحمل کنند، اما به هر حال تنها کسی که مهم است، من هستم.» با این پاسخ ترامپ باید هر چه زودتر به این سؤال پاسخ میدادم که چقدر دیگر باید در جایگاهم بمانم.