کسانی بودند که با برجام رؤیای توافقی برد- برد داشتند، به این معنا که برجام منافع تمام طرفها چه ایران و چه گروه ۱+۵ را برآورده کرده و همانطور که تضمینهای کافی به این گروه در مورد صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران داده، تحریمها را از ایران برمیدارد و حتی منافع اقتصادی برای ایران دارد. این رؤیای آنها حتی با خروج امریکا از برجام در ۸ مه ۲۰۱۸ هم ادامه پیدا کرد و فقط نقش آلمان، فرانسه و بریتانیا مشهور به تروئیکای اروپایی در این رؤیا پررنگتر شد، به این امید که تروئیکا در مقابل فشار و تهدید امریکا و به خصوص رئیسجمهور آن دونالد ترامپ ایستادگی خواهد کرد یا دستکم زمینهای را فراهم خواهد کرد تا دور جدید تحریمهای امریکا تأثیر چندانی روی ایران نگذارد و ماجرای ابزار حمایت از مبادلات تجاری مشهور به اینستکس این تصور رؤیایی را تقویت میکرد. حالا سؤال اینجا است: تا کی باید در این رؤیا بود و آیا حالا وقت بیدار شدن از آن نیست؟
برای کسی که برجام مهمترین دستاورد یا دستکم یکی از مهمترین دستاوردهای حیات سیاسی او است، شاید ماندن در این رؤیا قابل توجیه باشد، اما جدای از چنین تعلق خاطری، واقعیت برجام بعد از اتفاقات اخیر به خصوص در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بیانیه بعدی تروئیکای اروپایی حکایت از چیز دیگری دارد. تروئیکا با ارائه قطعنامهای در شورای حکام برای نخستین بار بعد از هشت سال علیه ایران دست به اقدام زد و حتی در این کار از امریکای ترامپ هم پیشی گرفت. نکته قابل توجه در این است که قطعنامه تروئیکا و درخواست این سه کشور مبتنی بر ادعاهایی است که از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شدهاند و در دوره دبیرکل سابق یوکیا آمانو به عنوان یافتههای جدید تلقی نشدند، اما حالا هر سه کشور اروپایی به صورتی هماهنگ و با ارائه این قطعنامه و تلاش برای تصویب آن در شورای حکام، در عمل به اقدامات آژانس در زمان دبیرکل سابق بیاعتنایی کرده و این شورا را مبدل به عرصه عملیاتی امریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران کردهاند. علاوه بر این، تروئیکای اروپایی بعد از تصویب قطعنامه خود بیانیهای برای توجیه کارشان صادر کردند که باید گفت این بیانیه در حکم عذر بدتر از گناه است.
با یک نگاه کلی میتوان دریافت که بند بند بیانیه تروئیکای اروپایی ادعاهای خلاف واقع است و بدتر از همه اینکه ابزار به شدت ناکارآمد ابزار حمایت از مبادلات تجاری مشهور به اینستکس را به عنوان «اقداماتی فراتر از توافق در راستای حمایت از آن» معرفی کردهاند. به این ترتیب، تروئیکای اروپایی نهتنها به هیچ کدام از تعهدات خود در برجام عمل نکردند بلکه اینستکس خود را به نحوی معرفی میکنند که گویا منتی بر ایران گذاشته و بیش از تعهداتشان عمل کردهاند. علاوه بر این موارد، مسئله تحریم تسلیحات متعارف سازمان ملل علیه ایران و لغو آن در ۱۸ اکتبر آینده عرصه دیگری بود تا تروئیکای اروپایی نشان بدهد حاضر به انجام تعهداتش نیست و قصد دارد در این مورد هم نقض عهد کند. در واقع، این موضوع تنها نتیجه عملی است که میتوان از برجام گرفت و امریکا از یکی دو ماه قبل با جدیت به دنبال تمدید تحریمها در بعد از ۱۸ اکتبر بود و انتظار میرفت که تروئیکای اروپایی دستکم در این یک مورد مقابل امریکا بایستند تا برد- برد معنای حداقلی خود را برای برجام داشته باشد. بیانیه تروئیکای اروپایی خلاف این است و حالا این سه کشور با امریکا برای تمدید تحریمها همصدا شدهاند. روشن است که تروئیکای اروپایی مثل گذشته برای نقض عهد خود به دنبال بهانهجویی است و برای مثال، مدعی شده که تحریم تسلیحات را تا سه سال دیگر یعنی ۲۰۲۳ حفظ میکند، اما مسئله در بدعهدی و نقض تعهدات و ادامه همان رویهای است که آنها پیش از این هم در مورد پیمان سعدآباد مرتکب شدند و حالا به بهانههای دیگر آن را تکرار میکنند. در این صورت، دیگر نمیتوان گفت که برجام توافقی برد- برد بوده بلکه باید از این رؤیا بیدار شد و واقعیت روایت غربی را دید که تنها به دنبال برد خود و باخت ایران در تمام زمینهها است.