کد خبر: 1005054
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۷
پرونده زن و مردی که هنگام برگزاری مهمانی پس از سقوط از طبقه‌چهارم ساختمان مسکونی به کام مرگ رفته‌بودند با بازجویی از صاحبخانه وارد مرحله تازه‌ای شد.
سرویس حوادث جوان آنلاین: شامگاه دوشنبه پنجم خرداد قاضی واحدی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری‌۱۳۳ شهرزیبا از سقوط مرگبار زن و مرد جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد و زن ۳۵ و ۳۳‌ساله‌ای به نام‌های شروین و آرزو روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت از طبقه چهارم ساختمان مسکونی به طرز مرموزی سقوط کرده‌اند.
بررسی‌ها نشان داد شروین و نامزدش فریبا در طبقه چهارم این ساختمان زندگی می‌کردند و آرزو هم مهمان آن‌ها بوده‌است. بنابراین مأموران راهی طبقه چهارم شدند تا از فریبا تحقیق کنند که متوجه شدند این زن در را از پشت قفل کرده‌است. در حالی که قرار بود به دستور بازپرس در تخریب شود، فریبا در را باز کرد و مدعی شد پس از سقوط نامزدش از ترس در را قفل کرده است.
فریبا در بازجویی‌های اولیه مدعی شد که همراه نامزدش مهمانی گرفته که دقایقی قبل ناگهان متوجه می‌شود نامزدش و آرزو از بالکن خانه‌اش به پایین سقوط کرده و جان باخته‌اند. پس از این مهمان‌ها همه فرار می‌کنند و او هم از ترس در را روی خودش قفل می‌کند.
بررسی‌های مأموران نشان داد آرزو اهل یکی از شهر‌های جنوبی کشور است و در پانسیونی در تهران زندگی می‌کرده که شب حادثه از هم اتاقی‌اش می‌خواهد آخر شب با خودرواش به‌دنبال او بیاید و او را از مهمانی به پانسیون منتقل کند تا اینکه هم اتاقی آرزو برای بردن دوستش به محل حادثه می‌آید و با این صحنه روبه‌رو می‌شود.
مأموران پلیس در ادامه خانواده آرزو را شناسایی کردند که دریافتند آرزو در تهران نامزد دارد. صبح دیروز فریبا برای تحقیق به دادسرای امور جنایی منتقل شد. وی این بار در ادعایی جدید گفت: شب حادثه من و نامزدم شش‌نفر از دوستانمان را برای مهمانی دعوت کرده بودیم. در حال برگزاری جشن بودیم که سه مأمور پلیس وارد خانه ما شدند. آن‌ها ما را دو نفر دو نفر در اتاقی حبس کردند که ناگهان متوجه صدای مهیبی شدیم و بعد فهمیدیم که نامزدم و آرزو که در یک اتاق حبس شده بودند به پایین سقوط کرده‌اند. پس از این مأموران از خانه ما بیرون رفتند و مهمانان هم از ترس فرار کردند.
نامزد آرزو هم که به دادسرا احضار شده‌بود، گفت: من دانشجوی سال آخر پزشکی هستم و هفت‌سال قبل هم در دانشگاه با آرزو آشنا شدم و قرار شد با هم ازدواج کنیم. من کافه‌ای دارم که آرزو آنجا کار می‌کرد، اما به خاطر کرونا بسته شد و آرزو هم به شهرشان رفت. آرزو چند روز قبل به تهران آمده بود و در پانسیونی زندگی می‌کرد، اما من خبر نداشتم.
تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار