سرویس حوادث جوان آنلاین: چند شب قبل مأموران کلانتری تجریش قتل پسر جوانی را به قاضی ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع دادند. مأموران کلانتری گفتند ساعتی قبل پسر جوانی که با چاقو زخمی و برای درمان به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بود به خاطر خونریزی شدید به کام مرگ رفت.
با اعلام این خبر بازپرس همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی در بیمارستان حاضر شد. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول، حامد نام دارد که ساعتی قبل دختر و پسری ناشناس پیکر زخمی او را به بیمارستان منتقل شد و از بیمارستان فرار میکنند. یکی از کارکنان بیمارستان گفت: ساعتی قبل خودروی پژو ۲۰۶ که دختر و پسر جوانی سرنشین آن بودند به جلو در بیمارستان آمدند. در صندلی عقب خودروی پژو ۲۰۶پسر زخمی بود که راننده مدعی شد یکی از دوستانش است که در حادثهای زخمی شده و به همین خاطر برای درمان او را به بیمارستان منتقل کردهاست. پس از این در را باز کردیم و خودرو وارد بیمارستان شد و پسر زخمی هم برای درمان به اورژانس منتقل شد. در حالی که دقایقی از ورود خودروی پژو ۲۰۶ به بیمارستان گذشته بود و ما هم موضوع را به مأموران پلیس خبر دادهبودیم، ناگهان متوجه شدیم راننده همراه دختر جوان به صورت مخفیانه از بیمارستان خارج شده و فرار کردهاند.
مأموران در تحقیقات بعدی دریافتند دختر و پسر فراری خودروی پژو۲۰۶ خودشان را از ترس در بیمارستان جا گذاشته و با پای پیاده فرار کردهاند. بدین ترتیب کارآگاهان پلیس آگاهی شماره پلاک خودرو پژو را از سامانه پلیس استعلام گرفتند که مشخص شد خودرو متعلق به زن جوانی به نام رؤیا است. رؤیا پس از احضار به اداره پلیس مدعی شد که خودرواش در اختیار پسر جوانش به نام امیر بودهاست و شب حادثه هم قرار بوده همراه دختر مورد علاقهاش برای تفریح به خیابان بروند. رؤیا پس از دیدن عکسهای دوربین مداربسته تأیید کرد که پسر فراری امیر است، اما مدعی شد دختر جوان را نمیشناسد و احتمال داد او همان دختر مورد علاقه پسرش باشد.
کورس مرگبار دو خودرو
همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی مأموران پلیس برای برملا کردن راز قتل حامد دست به تحقیقات میدانی زدند. بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیق از شاهدان حکایت از این داشت امیر و دختر مورد علاقهاش با خودروی مادرش در یکی از خیابانهای شمالی تهران در حال دور دور بودن که با مقتول که او هم با خودرواش رانندگی میکرده روبهرو میشوند. امیر و مقتول تصمیم میگیرند، داخل خیابان با هم کورس بگذارند. مسابقه آنها از چند خیابان آنطرفتر از محل حادثه آغاز میشود و دو راننده بدون اینکه بدانند در خط پایان این مسابقه چه در انتظار آنها است روی پدال خودروهایشان فشار میدهند تا شاید دیگری را جا بگذارند و برنده مسابقه شوند تا اینکه دقایقی بعد دو راننده به خاطر همین مسابقه با هم مشاجر لفظی میکنند. مشاجره لفظی آنها در نزدیکی بیمارستان شدت پیدا میکند که با هم قرار میگذارند برای درگیری به داخل کوچهای خلوت در آن نزدیکی بروند. امیر و حامد هر دو از خودرو پیاده میشوند و با هم درگیری خونینی را رقم میزنند که در جریان آن امیر با چاقو حامد را زخمی میکند. وقتی حامد غرق در خون نقش بر زمین میشود، امیر برای نجات جانش او را سوار خودروی خودش میکند و به بیمارستان تجریش میبرد و مدعی میشود که پسر زخمی دوستش است که در حادثه رانندگی زخمی شده است و بعد از دقایقی هم از محل همراه دختر مورد علاقهاش فرار میکند. بدین ترتیب همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس امیر و دختر ناشناس را به دستور قاضی ساسان غلامی به عنوان مظنونان حادثه تحت تعقیب قرار دادند.