شهید سیاهکالی مرادی 

برچسب ها
داخل نفربر دو نفر از رفقایش نشسته بودند، حمید هنوز جان داشت، مدام می‌گفت: «ببخشید خونم روی لباس‌های شما می‌ریزه، حلالم کنید».
کد خبر: ۱۲۰۹۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

کد خبر: ۱۱۶۳۰۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱