گفتوگوی «جوان» با خانواده شهید حسن سرهادی از شهدای اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان
مرحوم پدرم تعریف میکرد هر موقع برای تجدید وضو از خواب بیدار میشدم، میدیدم حسن زودتر از من بیدارشده است و در حال خواندن نماز شب است. در نمازهایش به پهنای صورت اشک میریخت. پدرم میگفت: من که پدر حسن بودم و سنی از من گذشته بود تا به حال خواندن چنین نمازی را تجربه نکرده بودم
کد خبر: ۱۲۷۲۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
خاطره شهیدی که زنده شد در گفتوگوی «جوان» با جانباز سعید رحیمی
خودم با همین چشمهایم دیدم که سید شهید شد. حالا میگفتند او زنده است! به عیادتش رفتیم و برایمان تعریف کرد که چطور برای مدتی در آمار شهدا بود و در سردخانه به هوش آمده. سید معادلات پزشکی را برهم زده بود.
کد خبر: ۹۴۵۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۵