سالهای متمادی است که گوشهایمان آشنا به وعده مدیران استان برای اتمام چهارخطه شدن مسیر گردنه صلوات آباد به سنندج هست. بیگمان اگر چنین اتفاقی روزی و روزگاری بیافتد، برای همه ما آن روز بسیار میمون و مبارک خواهد شد، اما گویا سریال تمامشدن این پروژه همچو سریال ستایش به پارتهای اول و دوم و سوم و شاید چهارم تقسیم شده و باید این پروژه هم مانند سریال ستایش خانم سالها ادامه داشته باشد!! به قول حشمت فردوس: اوفتاد متخصص، اوفتاد؟!
اما اگر در این مدت حتی برای یکبار از این مسیر خصوصا گردنه زیبا و دیدنی صلوات آباد عبور کرده باشید، قطعا هزاران خداوند منان را شکرگزار خواهید شد که اگر رحم و مروت حی دادار شامل حال مسافران این مسیر نمیشد، با این آشفته خطبازی که در چهارخطه کردن و سرگردانی بعضی از لاینهای این مسیر صورت گرفته، قطعا لازم بود تا فرشته مرگ ( عزرائیل) برای شبانهروزی کردن فعالیتهایش در بلندیهای گردنه صلوات آباد همراه با این پروژه در این عنفوان پیری مستاجری را برای خویش برمیگزید تا با خیالی آسوده مشغول گرفتن جان مسافران شود!!
البته گویا چنین پروژهای آنچنان برای مدیران هم بدک نیست، زیرا اگر مسوولی روزی یا روزگاری به منظور دیداری قصد سفر به کردستان کنند، حال برای نوشیدن یک چای داغ هم که بوده دلشان هوای رفتن به گردنه صلوات آباد خواهد کرد، که این سفر هم فال خواهد شد و هم تماشا !!! زیرا هم تفریحی و هم بازدیدی از پروژه چهارخطه شدن گردنه خواهد بود!
راستی یادم رفت بگویم در این بلندیهای زیبای صلوات آباد گرفتن چند عکس یادگاری به خوبی میچسبد، عکسهایی که شاید به کار پررنگتر شدن عملکردها بیاید!! آنگاه با فیس و افاده و کت و شلوار اتوکشیده و کفشهای برقزده، چنان با آب و تاب جلوی دوربین خبرنگاران حاضر خواهند شد که ای دوستان رسانهای از زبان ما به مردم بگوئید که این پروژه، اگر باران و برف نیاید، اگر پول کافی وجود باشد، اگر موسوم انتخابات نزدیک باشد و هزاران اگر دیگه!! آن وقت با اجازه بزرگترها و همه مدیران تا پایان سال خوب گوش کنید، گفتم پایان سال!! این پروژه چهار خطه خواهد شد
البته خواهشا اسمی از اینکه منظورمان کدام سال است، نبرید، شاید امسال و شاید سالهای آیندهای که قرار است در تقویمها جاری شوند!!
مگه نشنیدی که خوانندهای اون ور آبی زمانی این آهنگ مشتی را خواند که: "سال سال پیرارسال، هر سال میگیم دریغ از پارسال!!
البته از برکات دیگر چنین پروژهای همین بس که چهارنفر از این مسوولان رنگارنگ را هم به دیدارش میبرند!! البته بیائیم کمی منصف باشیم، اینان باید کنار این پروژه با هم چند تایی عکس یادگاری هم بگیرند!
راستی تا یادم نرفته، روزگاران دور چنین مرسوم بود که هر کسی به هر دلیلی از سفر تهران برمیگشت، اولین چیزی را که با آب و تاب بعنوان یکی از افتخاراتش به دیگران نشان میداد، گرفتن یک عکس یادگاری از میدان "شهیاد " یا همان میدان "آزادی" فعلی تهران بود! حالا این را گفتم تا هم تجدید خاطرهای کرده باشیم و هم بگوئیم که این عزیزان حال از هر رده یا جایگاهی که باشد وقتی سفری به استانمان میکنند قطعا شب کنار خانواده عکسهای گرفته شده کنار این پروژه را به ژن خوبانشان نشان خواهد داد.
البته خیلی یواشکی در گوش زلیخایشان هم این جمله را خواهند گفت: زن خواهشا اصلا و ابدا فعلا هوس رفتن به اینجایی که با دیگر دوستان عکس گرفتیم نکنید، چون با این وضعی که من در این پروژه با لاینهای آشفته و قطع و وصلهای ناجور در چهارخطه کردن دیدم، فعلا مصلحت نیست از آنجا عبور نمائیم، حقیقتا با این وضعیت نه چندان مناسب که با چشمهای خودم دیدم خطر تصادف بسیار زیاد است، حال صبر میکنیم هر زمانی خبر دادند که این مسیر کاملا چهارخطه شده است آن موقع اگر مسوول ماندم و یا اگر عمری به دنیا داشتیم، قول میدهم سفری به این نقطه از کردستان زیبا و مهماننواز داشته باشیم.
یادم رفت بگویم در آنجا حس انسانیت به من حکم کرد که از سر نوعدوستی خیلی خیلی درگوشی و یواشکی هم به مسوولان آنجا هم توصیه کنم که خواهشا شما هم تا کاملشدن این چهارخطه و آشفته بازار لاینها و آسفالتهای قطعه قطعه شده و بدون خطکشی، سعی کنید جان ژن خوبان را به خطر نیاندازید و از این مسیر عبور نکنید!
حال من نگارنده با تاسف و تاثر و گریه و زاری فراوان باید به عزیزانی که میخواهند از این مسیر سفری داشته باشند، فقط به محض احتیاط این توصیه اندوهناک را داشته باشم شبی قبل از سفر همه وراث و دوستان و همسایگان را به منزل خود دعوت کنید، زبانم لال با دیدگان اشکبار سیر سیر در چشمانشان بنگرید، تا میتوانید دست به دورگردن با هم و کنارهم عکسهای یادگاری سلفی بگیرید، جان خودتان نترسید این هم برای احتیاط است میگویم که قلم و کاغذی را برداشته و نامه وصیت خودتان را بنویسید، شاید دیگر فرصتی نباشد و دیدار به قیامت شدید پس تا فرصت هست ناگفتههای خود را بگوئید!
القصه این پروژه ناکام برای مواقع انتخابات و صندوقهای رای آنچنان خالی از لطف نیست، بالاخره در هر دورهای برخی از نمایندگان هم بر بلندای چنین پروژههای و در رثایشان با صدای بغض گرفته و چشمان اشکبار و البته با هدف کسب چند رای بیشتر آهنگهایی را خطاب به پروژههای نیمهتمام زمزمه خواهند کرد!!
انتهای پیام/۲۳۳۰/۷۰