سرویس ایرانشهر جوان آنلاین: اگر از بافتهای شهری و مرکزی پایتخت دور شوید در جنوبیترین نقطه شهر و در حاشیه منطقه ۱۹ به محدودهای خواهید رسید که در گذشته کورههای آجرپزی رونق خاصی به این اراضی داده بود. این منطقه که به خُلازیل معروف است، بخش زیادی از این منطقه توسط ضایعاتفروشها به اشغال درآمده است. در این بخش از حاشیه منطقه ۱۹ انواع و اقسام فلزات و ضایعات آن وجود دارد. کارگاههای آهنگری و تولید مواد از دورریختنیها به دلیل رعایت نکردن مسائل زیستمحیطی حالا به مکانی تبدیل شده است که علاوه بر آسیبزایی، آلودگی و آلایندگی محیطزیست در آن مشهود است. از دیرباز برای این محدوده و ساماندهی آن طرح احداث پارک بزرگ ایرانیان در نظر گرفته شده است، اما سرعت کم تملک و ساماندهی ضایعات فروشها این منطقه را به حاشیهای پررنگتر از متن تبدیل کرده است. در برخی بخشهای این محدوده ساختوساز و تعاونیهای مسکن احداث شده است، اما این بخش از حاشیه منطقه ۱۹ همچنان فضای بیدفاع شهر باقی مانده است. در بازدید معاون شهردار و اعضای کمیسیون شهری از شورا اعلام شده است که بازآفرینی محدوده خُلازیل میتواند به فرصت مناسبی برای رشد و بالندگی محدوده جنوب تهران تبدیل شود.
خُلازیل فضای بیدفاع شهری در حاشیه تهران
محدوده خُلازیل در جنوب پایتخت و در حاشیه منطقه ۱۹ در گذر از توسعه جا مانده است و هنوز دودکشهای بلند کورههای آجرپزی بر این اراضی حاصلخیز سایه انداخته است. این حاشیه حالا تبدیل به محل جمعآوری و تبدیل غیرمجاز پسماندهای شهری شده است. میگویند در این مکان حدود ۱۰ هزار نفر مشغول کار هستند. وجود بافتهای فرسوده در کنار ساختوسازهای جدید شهری لزوم توجه به محدوده را بیشتر کرده است. اینجا علاوه بر تولید آسیبهای اجتماعی آلودگی زیست محیطی نیز بسیار مشهود است. روزی نیست که در گوشه و کنار آن آتش افروخته نشود و...
به گفته عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری، در بخش بزرگی از منطقه ۱۹ به دلیل وجود زمینهای بایر و گسترده، جریان کار و زندگی به صورت هدایت شده وجود ندارد؛ زمینهایی که به دلیل گسترش محدوده شهر از کورههای آجرپزی تغییر کاربری داده است و اکنون به جای بهرهمندی از فرصت ایجاد شده، این زمینها تبدیل به یک تهدید برای سلامت و امنیت شدهاند.
وی معتقد است بازآفرینی محدوده و ارتقای قابلیت زیستپذیری نیاز به شناخت، برنامهریزی و اقدام در مقیاس مناسب دارد. این محدوده میتواند به فرصت مناسبی برای رشد و بالندگی منطقه ۱۹ و محدوده جنوب تهران و مکانی برای رونق کسب و کار تبدیل شود، مشروط بر آنکه تصمیمگیریهای شجاعانهای پس از انجام کار کارشناسی در نهادهای مسئول اتخاذ شود. گلپایگانی با ابراز امیدواری بیان کرد: حتماً در این دوره و با راهنمایی شهردار تهران و حمایت شورای اسلامی شهر، نسبت به پیگیری، تکمیل، عملیاتی شدن برنامههای متناسب شهرسازی و تبیین و طراحی برنامههایی که به صورت خودبسنده و خودگردان بتوانند چرخ زندگی و کار مردم و منفعت ذینفعان را تضمین کند، اقدام خواهد شد و از ظرفیت همکاران در منطقه ۱۹ بیشترین بهره را خواهیم برد.
کلکسیونی از مشاغل نامتجانس شهری
همچنین به گفته رئیس کمیسیون شهرسازی این محدوده کلکسیونی از مشاغل نامتجانس شهری و مملو از ضایعاتفروشان است که باید هرچه سریعتر ساماندهی شود. سالاری با اشاره به اینکه در دورههای گذشته مدیریت شهری با پیگیری کمیسیون شهرسازی و معماری برای این محدوده طرح پارک ایرانیان و دانش طبیعت در نظر گرفته بود، گفت: این بازدید به منظور پیگیری روند اقدامات شهرداری در این محدوده انجام شد. وی ابراز امیدواری کرد تا با تعامل و همافزایی بینبخشی دستگاههای مختلف و به کارگیری توان موجود، ساماندهی این محدوده هر چه سریعتر به سرانجام برسد تا مشکلات موجود و آسیبزاییها به حداقل برسد.
همچنین شهردار منطقه ۱۹ با اشاره به وجود مشکلات خاص در این منطقه بر حمایت ویژه شورای اسلامی شهر تهران و شهرداری تهران و سایر نهادهای ذیربط برای رفع مشکلات و آسیبهای اجتماعی که به واسطه ضایعاتفروشان در محدوده خُلازیل در منطقه ایجاد شده است، تأکید کرد.
بازار آهن قراضهها
در جنوبغربیترین بخش بزرگراه آزادگان، جایی هست که سالهاست آخر قصه تکهآهنهای کهنه شده؛ منطقهای پر از غرفههای کوچک و بزرگی که فقط صدای خرد شدن، صاف شدن و تکهتکه شدن آهن از آن میآید. بو، فقط بویی است که از ضربههای چکشهای آهنی به آهنآلات کهنه در راهروهای تنگ و تاریک کارگاه میپیچد. به خیابان سهیل قبلاً «خُلازیل» میگفتند. «خُلازیل» یا «خُلازیر» یعنی (محل جمع شدن آبهای کثیف). تا همین ۳۰سال پیش، قبل از اینکه آدمهایی که کارشان آهن است کمکم بساط غرفههایشان را اینجا پهن کنند، این ۱۸۰ هکتار تا چشم میدید، زمینهای کشاورزی بود؛ زمینهایی که قسمت بزرگی از آنها سبزیکاری میشد و با آب کثیفی که تهرانیها به جنوب غرب میفرستادند، آبیاری. بعدها، اما هم آب کم شد هم سود کشاورزی. برای همین هم بود که سازمان اوقاف شروع کرد کمکم این زمینها را به افرادی اجاره داد که در شمال این منطقه، در حوالی پاسگاه نعمتآباد زندگی میکردند.
حالا این منطقه برای خودش یک بازار درست و حسابی شده؛ بازار آهنهای دست دومی که مشتری خودش را دارد. تهرانیها برای رفتن به آنجا باید خیابان نواب را بگذرانند، بعد وارد بزرگراه آزادگان شوند و چند کیلومتر جلوتر، راه فرعیای هست که ورودیاش را حالا دو سه سالی است شهرداری مسدود کرده است. راه باریکهای کنار پمپ بنزین، اول خیابان سهیل، تنها ورودی بازار ضایعات آهن است و بعد غرفهها شروع میشوند. زمینهایی چندهزارمتری که مرزشان با زمین بغل، ایرانیتهای فلزی است و داخل هر کدام، چند کارگاه که کارگرها روزشان را با بازیافت آهنهای کهنه میگذرانند و شبشان را در اتاقهای کوچک اطراف آنها روز میکنند.
تعدادی از مهاجران افغانی با زن و بچه در خانههای خشتی و آجری زندگی میکنند. اینجا از کشاورزی دیگر خبری نیست. هنوز دودکشهای سر به فلک کشیده آدرس این منطقه را میدهد. هرچند دیگری خشتی در اینجا به آجر تبدیل نمیشود. این محدوده نیازمند بازآفرینی شهری است که باید در اولویت مدیریت شهری قرار گیرد تا شاید سامان یابد و زندگی در آنجا جاری و ساری شود و ساکنان اطراف بتوانند از فضاهای خدماتی که احداث خواهند شد استفاده کنند.