کد خبر: 897671
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۸
بنده خدايي كه عصر پنج‌شنبه براي اولين بار پايش به ورزشگاه آزادي باز شده بود، چنان از جو حاكم بر ورزشگاه و عشق و قشنگي نوشته بود كه...
فريدون حسن
بنده خدايي كه عصر پنج‌شنبه براي اولين بار پايش به ورزشگاه آزادي باز شده بود، چنان از جو حاكم بر ورزشگاه و عشق و قشنگي نوشته بود كه يك لحظه شك كردم شايد در تمام اين سال‌ها كه به ورزشگاه رفته‌ام و دربي را ديده‌ام، جاي ديگري رفته بودم! اما بعد كه بيشتر فكر كردم به اين نتيجه رسيدم كه حتماً فحش خواهر و مادر و پرتاب پرتقال، پلاستيك و نارنجك در قاموس اين بنده خدا تعريف‌هاي ديگري دارند كه با آنچه او عصر پنج‌شنبه در ورزشگاه آزادي ديده و شنيده‌ ‌تفاوت دارد.
بگذريم، نوشته جالبي بود به خصوص آن قسمت‌هايي كه نويسنده ربطش داده بود به راهپيمايي‌هاي انقلاب و معلوم شد كه اصلاً به عمرش راهپيمايي نرفته و حضور در ورزشگاه هم كه به اعتراف خودش اولين تجربه‌اش بوده است!
خدمت اين جناب و بقيه آقاياني كه عصر پنج‌شنبه، ورزشگاه آزادي را عصري قشنگ توصيف كرده‌اند بايد عرض كنم كه اين بعدازظهر قشنگ شد و سروصدايش بلند، اما صداي اصلي شنيده نشد، صدايي كه بعدازظهر چهارشنبه گذشته بلند شد، اما در هياهوي كركننده دربي شنيده نشد.
سال 1352 كشتي ايران اينقدر ابهت داشت كه بازي بزرگ را به حاشيه برد. اينقدر بزرگ بود كه تاريخي‌ترين دربي تهران بدون دوربين و فيلمبرداري ماند، چون همه براي تماشاي كشتي رفته بودند، اما حالا رئيس فدراسيون كشتي فرياد مي‌زند كه به داد كشتي برسيد. فرياد مي‌زند كه آقايان مسئول، كشتي و ورزش اين آب و خاك با ضعف ديپلماسي روبه‌رو است و كار بايد به دست مسئولان بالاتر حل شود، ‌اما اينجا همه سرگرم دربي هستند تا جايي كه استعفاي رسول خادم هم ديده نمي‌شود. استعفاي او كه هيچ، استعفاي كل كشتي ديده نمي‌شود تا ثابت شود در آخرين روزهاي سال 96 اين دربي است كه به همه چيز اشراف دارد؛ حالا مي‌خواهد طرفش رسول خادم قهرمان دوست‌داشتني المپيك و جهان كشورمان باشد يا كشتي با كوله‌باري از افتخارات المپيك و جهان يا هر رشته‌ ديگري. دربي اينقدر بزرگ شده كه خبر استعفاي بزرگ جامعه كشتي جزو اخبار كوتاه رسانه‌ها مي‌شود!
بنده خدايي كه رفتي و در هواي دربي چنان از خود بي‌خود شدي كه متوجه نشدي چه ديده‌اي و چه شنيده‌اي؛ فرياد جاي ديگري بود، جايي كه حتي حرف‌هاي سردار غيب‌پرور در خصوص تعاملات ورزشي و اينكه شخص انقلابي و محترم وزير امور خارجه بايد ديپلماسي ورزشي را دنبال كند نيز شنيده نشد. كشتي امروز مشكل اصلي ورزش ايران را فرياد مي‌زند، اما جناب وزير اينقدر مدهوش ملاقات با اينفانتينو است كه اصلاً اين فرياد را نمي‌شنود و تنها به اظهارات معاون ورزش قهرماني‌اش بسنده مي‌‌كند كه بله، مخالف اين استعفا هستيم و نمي‌گذاريم چنين اتفاقي بيفتد.
عزيزي كه عصر پنج‌شنبه از خود بي‌خود شدي، دربي تمام شد مثل 85 دربي قبلي، اما دربي 86 كه تمام شد گويا سوت پايان كشتي اين مرز و بوم را هم به صدا درآوردند. رسول خادم همراه تيم ملي به قرقيزستان نرفت، کک کسی هم نگزید، به هر حال دربي مهم‌تر از ديپلماسي ورزشي بود، دربي اصلاً از همه چيز مهم‌تر است، مهم‌تر از كشتي، مهم‌تر از تكواندو، مهم‌تر از جودو ، مهم‌تر از تمام المپيكي‌ها و قهرمانان جهاني كه اين روزها براي افتخار‌‌آفريني سخت تمرين مي‌كنند و نگران هستند كه اگر قرعه‌شان به رقيبي از رژيم منحوس و كودك‌كش بخورد، آن وقت كدام ديپلماسي قرار است براي حفظ آرمان‌هاي انقلاب پشتيبان‌شان باشد، ديپلماسي دربي؟!
آهای همه آنهايي كه طي هفته گذشته، ديروز و حتي امروز كل ورزش اين آب و خاك را در دربي خلاصه كرده‌ايد، دربي تمام شد. آقايي كه رفته‌اي ورزشگاه و همه چيز را قشنگ ديده‌اي، دربي تمام شد و فقط زباله‌‌هاي آن روي سكوها و صندلي‌هاي ورزشگاه به‌جا ماند. آنهايي كه به نظرت بافرهنگ و متين آمدند، بعد از فحاشي‌ها حتي زحمت جمع كردن زباله‌هايشان را هم به خودشان ندادند. دربي تمام شد، پس بياييد و حالا به داد ورزش برسيد.
مسئولان بلندپايه ورزش كه اين روزها تمام هم و غم‌تان حضور بانوان در ورزشگاه آزادي شده، كل ورزش با خطر روبه‌رو است و كسي فريادهاي رسول خادم را نمي‌شنود. دربي تمام شد، آشغال‌هايش را هم زحمتكشان شهرداري جمع كردند، حالا ديگر به ورزش برسيد، به ديپلماسي ورزش، اصلاً مي‌دانيد چيست؟
ديپلماسي يعني اينكه از آمدن اينفانتينو استفاده ببريد كه شك نداريم هيچ بهره‌اي از اين سفر عايد فوتبال نخواهد شد. ديپلماسي يعني اينكه بعد از اين سفر ديگر مجبور نباشيم براي ميزباني از عربستان فقط و فقط به عمان برويم كه مي‌‌دانيم باز هم مجبور  به اين كار هستيم و اين يعني اينكه مسئولان ورزش ما نمي‌دانند ديپلماسي ورزشي يعني چه؛ يعني همان فريادهاي رسول خادم، يعني همين استعفاي دسته‌جمعي اهالي كشتي، يعني هماني كه رئيس سازمان بسيج مستضعفين گفت، اما دربي را عشق است. احساسات آن بنده خداي تازه دربي ديده را عشق است كه نه فحشي شنيده و نه چيزي ديده، سروصدا يعني همين، يعني اينكه چنان با افكار علاقه‌مندان به ورزش بازي كني كه صداي اصلي شنيده نشود. لعنت به اين سروصداي مفت،  لعنت به دربي وقتي كه صداي اصلي ورزش را نمي‌شنويم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار