
مظلوميت ورزشکاران پارالمپيکي و معلول در ورزش ايران نيازي به بازگويي ندارد و حرفهاي سيامند رحمان به خوبي از تبعيضي که در ورزش جريان دارد، پرده برميدارد، پرده از تبعيض مديراني که برايشان طلاي المپيک و پارالمپيک تفاوت دارد و قهرماناني که به يک چشم ديده نميشوند. سيامند رحمان اولين منتقد اين تبعيضها نيست و نخواهد بود، پيش از او نيز ورزشکاران معلول زيادي نسبت به تبعيضهايي که بين آنها و ورزشکاران سالم در پاداشها و مزاياي در نظر گرفته شده، معترض بودهاند، اما در ورزشي که همه توجه مسئولان به فوتبال است و مليپوشان غيرفوتبالي هم از مشکلات زيادي رنج ميبرند، جايگاه يک ورزشکار و يک قهرمان معلول همواره در انتهاي اولويتهاي مديران قرار داشته است. براي مثال ميتوان به تفاوتي که بين حقوق يک قهرمان المپيکي و يک قهرمان پارالمپيکي وجود دارد، اشاره كرد در حالي که يک ورزشکار معلول همواره نسبت به يک ورزشکار سالم تلاش و انرژي بيشتري براي رسيدن به مدال و موفقيت صرف ميکند. با اين حال هميشه در ورزش رسم بر اين بوده تا تلاش بيشتر را که نشان از ارادهاي قوي دارد، ناديده بگيرند و قهرمانان معلول نسبت به ديگر مدالآوران از توجه کمتري از جانب مسئولان برخوردار باشند.
اعتراضها نسبت به اين تبعيضها تاکنون نتيجهاي دربر نداشته و مشکلات ورزشکاران معلول و پارالمپيکي هر روز بيشتر از گذشته ميشود، مانند چند هفته پيش که اردوهاي مليپوشان پارالمپيکي به بهانه بيپولي تعطيل شد تا آنها با کمترين اردو و امکاناتي که براي آمادگي لازم است، آماده حضور در رقابتهاي بينالمللي شوند. بهانه کمبود منابع مالي براي رشتههاي پارالمپيکي برآمده از عدم دغدغه مديران وزارت ورزش و ورزش جانبازان و معلولان است، مسئولاني که اولويتهايشان همانطور که اشاره شد توجه به رشتههاي مدالآور نيست، بلکه در توجه به رشتههاي پرطرفدار مانند فوتبال خلاصه ميشود، رشتههايي که سبب ميشود آنها بيشتر از هر زمان ديگري در تيرس رسانهها و البته مردم باشند!
در سايه چنين نگاهي است که لزوم توجه و رسيدگي به مشکلاتي که قهرمانان معلول در رشتههاي ورزشيشان با آن درگير هستند، به دست فراموشي سپرده ميشود. چنين نگاهي از سوي متوليان ورزش به قهرمانان معلول بدون شک ميتواند آسيبهاي زيادي را متوجه پارالمپيکيها کند، قهرماناني که در چند دهه اخير با کمترين امکانات همواره در پارالمپيک نسبت به المپيکيها مدالها و افتخارات بيشتري براي ايران به ارمغان آوردهاند، اما هميشه مورد بيمهري قرار گرفتهاند. شرايط سخت آمادهسازي اين ورزشکاران و تبعيضهايي که در بخش حقوق و پاداش آنها از سوي مسئولان لحاظ ميشود، دلسردي مدالآوران پارالمپيکي را به دنبال خواهد داشت، قهرماناني که با وجود شرايط سخت جسمي و مشکلاتي که از آن رنج ميبرند، در بيشتر رقابتهاي بينالمللي نتايج قابل توجهي كسب كردهاند.
در چنين شرايطي بيمهري مسئولان به قشر مظلوم پارالمپيکي پذيرفتني نيست. انتظار ميرود همان توجهي که به يک قهرمان سالم ميشود براي يک قهرمان معلول هم در نظر گرفته شود. چه بسا ورزشکار پارالمپيکي با توجه به شرايط سختتري که براي ورزش دارد به توجه و امکانات بيشتري براي موفقيت احتياج دارد، امري که توجه ويژه مسئولان را ميطلبد، هرچند كه مديران وزارت ورزش هميشه از نگاه يکسان به المپيکيها و پارالمپيکيها صحبت كردهاند، اما تاکنون در ميدان عمل اين اتفاق نيفتاده و مشکلات يک قهرمان معلول بيشتر و شديدتر از مشکلاتي بوده که ورزشکاران سالم با آن درگير هستند.
در همين راستا صميمي، رئيس جديد فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولان که جانشين محمود خسرويوفا شده، در اولين گام بايد در جهت رفع تبعيضي که در حال حاضر از نظر بودجهاي و حقوقي بين ورزشکار المپيکي و پارالمپيکي وجود دارد، تلاش کند. بديهي است که حرف سيامند رحمان و انتقاداتش از تفاوتي که بين حقوق يک قهرمان سالم و معلول وجود دارد، حرف خيلي از قهرمانان معلول است كه بايد در جهت رفع آن کوشيد، قهرماناني که با ارادهاي قوي و با وجود معلوليت، همواره پرچم پرافتخار کشورمان را در پارالمپيک و جهاني به اهتزاز درآوردهاند و کمترين توقع را داشتهاند. با اين حال اين نجابت را نبايد به راضي بودن از اين شرايط تفسير کرد. بايد براي اين قهرمانان شرايطي در شأن موفقيتهاي بزرگشان فراهم کرد، هدفي که رسيدن به آن در صورتي که از چرخش افراطي بودجهها به سمت فوتبال جلوگيري شود، کار چندان پيچيدهاي نيست.