كبري فرشچي
با پايان چينش مهرههاي كابينه و هيئت دولت و كاهش سهم زنان از چهار نفر به سه نفر در دولت دوازدهم نسبت به دولت يازدهم تمام هم و غم زنان اصلاحطلبي كه به واسطه تلاشها و وعدههايشان به دنبال سهم خود از دولت هستند به سمتوسوي شهرداري معطوف شده است، با اين وجود انگار محمدعلي نجفي هم مانند روحاني قصد ندارد در پستهاي كليدي شهرداري تهران سهم چنداني براي زنان قائل شود. اين موضوعي است كه صداي اعتراض رسانههاي اصلاحطلب را درآورده است. رسانههايي كه بخش مهمي از اعتبارشان پيش مردم در گرو تحقق وعده حضور زنان در پستهاي مديريتي است و حالا براي مطالبه چنين وعدهاي در جايگاه منتقد دولت و شهرداري قرار گرفتهاند. هر چند گاهي اوقات با آسمان و ريسمان بافتن تلاش ميكنند نگاه منفي رئيسجمهور به مديريت زنان را با «نشد»، «نگذاشتند» و «جامعه آمادگي پذيرش وزير زن را ندارد» توجيه كنند و تقصير ماجرا را برگردن ساير اقشار و احزاب بيندازند، آن هم در شرايطي كه تنها وزير زن در دوران بعد از انقلاب در دولت دهم بر سر كار آمد و ارتقاي مشاور زنان و خانواده رياستجمهوري به معاونت هم در دولت نهم رخ داد. با تمام اينها، مهرهچينيهاي شهردار هم مانند رئيسجمهور زنانه نيست.
اين مسئله تنها يك روي ماجراست؛ روي ديگر اين قصه واقعيتهايي است كه در وراي ماجراهايي نظير كاهش سهم زنان از پستهاي مديريتي، كاهش 36 درصدي زنان در انتخابات شوراها در 31 استان كشور يا در شيپور كردن ممنوعيت حضور زنان در ورزشگاهها در حال رخ دادن است.
شهر مردان
دو معاون و يك مشاور ماحصل تمام وعدههاي انتخاباتي دولت در حوزه زنان بود؛ اتفاقي كه با جابهجايي دو نفر از زنان كابينه، پياده شدن زودهنگام رئيس سازمان ميراث فرهنگي و كنار گذاشتن الهام امينزاده و در نهايت با اضافه شدن لعيا جنيدي به سرانجام رسيد.
حالا نوبت چينش مهرههاي سكوي بعدي فتح شده از سوي اصلاحطلبان است. محمدعلي نجفي، شهردار تهران، چهار معاون خود را منصوب كرد. چهار مردي كه همگي پست و مقام دولتي داشتهاند و البته سهنفر از آنها بازنشستهاند. اين انتصابات با انتقاد اعضا در شوراي شهر تهران درباره بازنشسته بودن اين افراد مواجه شد. بعد هم با شهردار جلسهاي داشتند درباره اينكه حضور زنان و جوانان در مديريت شهري مورد توجه قرار گيرد. حالا شهردار تهران ٩ نفر ديگر را به ليست همكاران خود اضافه كرده است. وجه اشتراك همه ١٣نفري كه در اين مدت از شهردار جديد تهران حكم مسئوليت گرفتهاند، مرد بودن آنهاست و هيچ زني تا اين لحظه به حكم شهردار مسئوليتي در شهر نگرفته است.
پشت پرده بازي زنانه – مردانه
هرچند مديريت زنان در شهرداري، وزارت زنان يا حضور زنان در پستهاي بالاي مديريتي مطالبهاي عمومي نيست و افراد و اقشارخاصي از جامعه را دربرميگيرد، اما اين بار هم در تاكتيكي رسانهاي مسائل اصلي حوزه زنان كنار زده شده و با بزرگنمايي ماجراهاي فرعي همچون حضور زنان در ورزشگاهها يا طرح مطالباتي در حوزه زنان كه تنها به نفع گروهها و اقشار خاصي است بر كاستيها و كمكاريهاي حوزه زنان و خانواده سرپوش گذاشته میشود.
بر اين اساس است كه رسانههاي اصلاحطلب بازي زنانه -مردانه راه انداختهاند و پس از جريانسازي روي موضوع مجوز ورود زنان به ورزشگاهها كه به عنوان موضوع دست چندم اجتماعي مطرح ميشود در برابر پاسخ نگرفتن برخي احزاب و تشكلهاي زنانه براي سهمخواهيشان از هيئت دولت و كابينه ماجراي بانوي اول را مطرح كردند.
بانوي اول؛ گزينهاي ديگر براي لاپوشاني
ماجراي بانوي اول از سوي روزنامه آفتاب يزد مطرح شد؛ موضوعي كه آنچنان بيرمق و با مؤلفههاي جامعه ايراني اسلامي نامتجانس بود كه حتي ديگر رسانههاي اصلاحطلب برخلاف مشي هميشگي اين قبيل رسانهها در ايجاد موج و جريان سازيهاي معمول رسانهاي اين بار كوچكترين اشارهاي به اين موضوع نداشتند و اتاق فكر اصلاحات آفتاب يزد را در طرح چنين موضوعي تنها گذاشتند. شايد به اين منظور كه با گرفتن بازتابهاي طرح بانوي اول گامهاي بعديشان را هدفگذاري كنند. بازتاب بانوي اول مطابق انتظار به هيچ عنوان مورد استقبال قرار نگرفت.
روزنامه اصلاحطلب «آفتاب يزد» در مقالهاي در صفحه نخست شماره روز يكشنبه خود با عنوان «احياي بانوي اول» پيشنهاد داد حالا كه وعده روحاني براي حضور وزير زن در كابينه تحقق نيافته، او ميتواند دستكم همسرش را «براي نشان دادن حمايت خود از زنان كشورش» به فعاليتهاي فرهنگي و عمومي ترغيب كند.
اين نسخه تازه از بازي زنانه - مردانه رسانههاي اصلاحطلب در حالي از سوي روزنامه آفتاب يزد مطرح شد كه صاحبه عربي همسر رئيسجمهور يكي از غيرسياسيترين زنان رجال كشور است كه طي سالها فعاليت سياسي همسرش حتي يك خط اظهارنظر سياسي يا غيرسياسي از وي شنيده نشده است و همسر رئيسجمهور ترجيح داد مانند بسياري از زنان كشورمان در جايگاه مقدس مادري و همسري ايفاي نقش كند و بانويي خانهدار باشد.
اطلاعات چنداني از صاحبه عربي وجود ندارد؛ نداشتن فعاليتهاي اجتماعي او موجب انتقادت گستردهاي در طيف اصلاحطلبان بوده است. بر اساس آنچه در كتاب خاطرات حسن روحاني نوشته شده وي در سال 1333 در سرخه سمنان در يك خانواده مذهبي و سنتي به دنيا آمده است.
تنها حضور او در عرصههاي اجتماعي مربوط به مراسمي است كه فروردينماه 93 براي بزرگداشت مقام زن در تالار حافظيه كاخ سعدآباد برگزار شد و به دليل شكل و شمايل اشرافيگري كه داشت مورد انتقادات گسترده قرار گرفت و پس از آن ديگر نامي از عربي شنيده نشد.
از اين گذشته در فرهنگ جامعه ايراني- اسلامي همسر رئيسجمهور بودن مؤلفهاي نيست كه بتواند يك زن را در مقام بانوي اولي قرار دهد و چنين مفهومي در ادبيات هنجاري كشورمان جايي ندارد. پس بديهي بود اين ماجرا هم شكست بخورد.
نمايشي خودماني
حالا تنها شهرداري باقي مانده است، يكي از شاهرگهاي مديريتي كشورمان كه در نمايش زنانه- مردانه اصلاحطلبان تلاش شد با گنجاندن گزينه زن در ميان گزينههاي پيشنهادي تلاش شود تا بدنه اصلاحطلبان بابت وعده انتخاباتي محقق نشده مديريت زنان اقناع شود و در نمايشي تمام عيار الهه كولايي به نفع محمدعلي نجفي كنار كشيد. نمايشي بودن اين ماجرا زماني بيش از پيش خودنمايي كرد كه تاكنون از ميان مديران شهرداري هيچ يك زن نبودهاند.
بيترديد بدنه عمومي جامعه در حوزه زنان مطالباتي مهمتر و حياتيتر از ژستهاي روشنفكرانه و مطالبات فمنيستي فعالان اصلاحطلب حوزه زنان دارد؛ زنان جامعه ما در بديهيترين امور همچون مرخصي زايمان، امنيت شغلي يا بيمه زنان خانهدار با چالش جدي مواجهند. مادران نانآوري كه زير كولهبار سختيها كمرشان خم شده هيچ وقت مجالي ندارند تا به حضور در ورزشگاهها يا اينكه چند مدير زن داريم فكر كنند. قاطبه جامعه از مديران چه زن باشند و چه مرد انتظار خدمت دارند.