
حسين فصيحي
حدود يكماه از انتصاب سردار حسين رحيمي، فرمانده انتظامي تهران بزرگ به اين سمت ميگذرد. رئيس پليس تهران در اين مدت مأموران تحت امرش را مأمور اجراي طرحهاي گستردهاي كرده است كه در اولويت مطالبات مردم شهر قرار دارد. از جمله آن، مبارزه با خريد و فروش مواد مخدر، جمع آوري معتادان متجاهر، برخورد با سرقت، زورگيري، شرارت و مبارزه با خريد و فروش اموال مسروقه و همچنين معضل ترافيك و برخورد با موتورسواران متخلف كه بيشتر اين طرحها اجرا شده و چند طرح ديگر در آستانه اجرا قرار دارد.
هر كدام از موضوعاتي كه به آن اشاره شد پيوستهاي گسترده فرهنگي، اجتماعي دارد كه غفلت از آنها به معضلات اجتماعي تبديل شده و در معرض نگاه همگان قرار گرفته است و گاه مثل ماجراي گورخوابها به رسوايي جهاني برايمان تبديل شده است.
فردي كه از نوجواني شروع به مصرف انواع مواد مخدر كرده، به انواع بيماريها مبتلا شده، از خانواده و شهر خود رانده شده را چگونه و با چه هزينهاي ميشود به عنوان فردي سالم به جامعه بازگرداند؟
فردي كه از نوجواني شروع به سرقت كرده، وارد انواع باندهاي سرقت شده، بارها به زندان افتاده و دوباره به اين چرخه معيوت بازگشته را چگونه ميتوان به زندگي بازگرداند؟
موتورسواري كه خيابانهاي شهر را در نبود پليس ميدان مسابقه ميبيند و روي اعصاب شهر ميراند، بارها وسيله نقليهاش توقيف و دوباره آزاد شده را با چه معياري ميتوان به عنوان فردي قانونمند به جامعه معرفي كرد؟
تهران، شهري بيآسمان كه هر لحظه در حال شلوغ شدن است. كارخانههاي خودروسازي و بازارهاي خارجي مدام در حال تزريق خودرو به خيابانهاي شهر هستند. تراكم جمعيت و خودرو هر لحظه در حال افزايش و خدمات شهري به آهستگي در حال پيشرفت است. براي سامان دادن به خيابانهاي پر از ماشين چه تدبيري را بايد به كار بست؟
اينها و دهها معضل و پرسش ديگر بدون ترديد ريشه در ساختارهاي ويران شده حوزه فرهنگ جامعه دارد كه غفلت از آن، وضعيت آشفته امروز را منجر شده است و بدون اميد به رفع كامل اين معضلات، بايد ميلياردها تومان براي سامان دادن به آن هزينه كرد. پولهايي كه اگر سالها قبل در حوزه فرهنگ هزينه شده بود، نياز نبود همزمان با تباه شدن نيروي كار جامعه در زندان يا كنار خيابان، امروز براي حل معضلات آن هزينه شود. ساختارهاي فرهنگي در همه جوامع پديدههايي دير بازده هستند، بنابراين براي اصلاح امور در دراز مدت بايد كانونهاي خانواده، مدارس و ساختارهاي فرهنگي كشور مورد توجه قرار گيرند.
در مورد معضلات پيشرو كه به بخشي از آن اشاره شد، اما مهمترين موضوع همگرايي عمومي با پليس براي كاهش اين معضلات است. امنيت، مهمترين موضوع در همه جوامع بشري است و دولتها همواره براي تأمين آن هزينه ميكنند. بيتوجهي دولتها به ساختارهاي امنيتي جامعه سبب ميشود كه با بروز يك فاجعه براي رفع آن دست به جيب شده و هزينههاي مالي و گاه انساني را متحمل شوند. تجربه در جامعه ما نشان داده است كه گاه يك معضل اجتماعي ميتواند به موضوعي ملي تبديل شده و حيثیت عمومي جامعه را به خطر بيندازد. تهران تمامي ساختارهاي يك كشور مستقل را در خود دارد، بنابراين اداره كردن آن به سان اداره كردن يك كشور است. همه مديران و متولياني كه در خانههاي امن خود در شمال شهر زندگي ميكنند، آگاه باشند كه به خطر افتاد امنيت شهر زندگي آنها را هم با خطر مواجه خواهد كرد. رئيس پليس تهران حالا كه مبارزه بيامان با باندهاي تبهكار و سامان دادن به ترافيك شهر را شروع كرده به همياري همه مردم و مسئولان براي رفع اين معضلات نياز دارد، بنابراين شايسته است كه همه هميار پليس باشيم.