نویسنده: دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
ورود و پيشروي نيروهاي موسوم به دموكراتيك سوريه متشكل از شبهنظاميان كرد و عرب در شهر الطبقه يك گام مهم در مبارزه با داعش است چراكه تصرف اين شهر و شكست داعش در آن نه تنها باعث ميشود تا سد مهم فرات از دست نيروهاي داعش خارج شود بلكه راه براي حمله به رقه، مركز داعش و تصرف آن هم باز ميشود، بنابر اين عقبنشيني نيروهاي داعش از الطبقه خبر خوبي براي تمام طرفهاي درگير با اين گروههاي تروريستي است اما اين خبر نه تنها براي رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور تركيه، چندان خبر خوشايندي نيست بلكه حكايت از باخت ديگر او و شايد باختي مهم در سوريه دارد. شايد به دليل همين ناخوشايندي باشد كه او همزمان با پيشروي نيروهاي دموكراتيك به سمت الطبقه و ورود آنها به بخش قديمي اين شهر وعده حمله به نيروهاي كرد را داد چون خود را ناچار از ادامه حملات به اين نيروها دانست و گفت: «ما زمان و تاريخ مشخصي را براي اقدام خود تعيين نميكنيم اما آنها (شبهنظاميان كرد) خواهند دانست ارتش تركيه خواهد آمد.»
همين يك هفته قبل بود كه ارتش تركيه حملات هوايي به پايگاههاي كردها در عراق و سوريه انجام داد و دست كم به ادعاي ارتش تركيه، 40 شبهنظامي كرد در منطقه سنجار عراق و 49 شبهنظامي ديگر در مناطق كوهستاني شمال سوريه كشته شدند. روسيه، امريكا و عراق موضع انتقادي نسبت به آن حملات گرفتند و ضمن اينكه مارك ترنر مدعي نگراني واشنگتن از اين حملات و عدم هماهنگي آنكارا با واشنگتن شد، وزارت دفاع امريكا هم با صدور بيانيهاي اين ناهماهنگي را تأييد كرد. اردوغان در مقابل عدم اطلاع به امريكاييها را رد كرد و مدعي شد انجام آن حملات را از قبل به هر سه طرف روسيه، امريكا و عراق خبر داده بود. جداي از صحت و سقم ادعاي اردوغان يا طرفهاي مقابل، نكته روشن اين است كه اردوغان بر سر مسئله شبهنظاميان كرد به خصوص در سوريه در چنان تنگنايي قرار گرفته كه چارهاي جز فرمان حمله به آنها نداشته، هر چند با اين كار انتقاد طرفهاي روسيه، امريكا و عراق را به جان خريده، اما حاضر به كوتاه آمدن نيست و حالا هم وعده حملات جديد را ميدهد. اين وعده ميتواند به دور جديدي از جنگ ارتش تركيه با شبهنظاميان كرد آن هم نه مثل درگيريهاي گذشته و با نيروهاي حزب كارگران كردستان تركيه يا پ ك ك، بلكه با كردهاي سوريه كه پيشدرآمد اين دور جنگ در روزهاي اخير و با حملات خمپارهاي به چند پاسگاه مرزي ارتش تركيه و انهدام تعدادي تانك اين ارتش ديده شد، بينجامد.
در واقع اردوغان از سه سال قبل و محاصره شهر كوباني توسط داعش نشان داد چندان تمايلي به حمايت از كردهاي سوريه ندارد و حتي بيشتر قصد تضعيف آنها را دارد اما روند اين مدت به ميل او پيش نرفت. امريكا از آن موقع حساب ويژهاي روي شبهنظاميان كرد سوريه كرد و تمام تلاشهاي اردوغان چه در دولت قبلي و چه در اين دولت امريكا براي صرفنظر كردن از كردها و توجه به ديگر نيروهاي به اصطلاح ميانهرو در سوريه به نتيجهاي نرسيد. او حتي برنامه حمله به سوريه با عنوان سپر فرات به راه انداخت تا هم اجازه اتصال سه منطقه كردي در شمال سوريه به يكديگر را ندهد و هم اينكه نيرويي جايگزين كردها به امريكا معرفي كند تا از اين نيرو براي جنگ با داعش استفاده كند. او با سپر فرات به هدف اول رسيد اما با رسيدن ارتش و نيروهاي تحت حمايتش به شهر منبج دريافت كه نميتواند به هدف دوم هم برسد و بايد شاهد رفتن كردها به سوي رقه باشد به جاي اينكه نيروهايش از ارتش و متحدانش در سوريه اين مسير را بروند.
شكي نيست كه ورود شبهنظاميان كرد به الطبقه و ادامه مسير آنها به رقه تنها يك دستاورد نظامي نيست بلكه پيامد سياسي خواهد داشت و شايد افشاگري سايت گلوبال ريسرچ گوشهقابل توجهي از اين پيامد را نشان داده باشد. اين سايت از توافق و معامله پنهاني امريكا با كردهاي سوريه ميگويد كه امريكا در اين معامله و در مقابل كمك كردها براي شكست داعش، حاضر به تشكيل كشور كردي در عراق و سوريه شده است. اين معامله براي اردوغان به معناي بزرگترين چالش امنيتي است كه ميتواند تصور بكند. در واقع او زماني با آتشافروزي در سوريه به فكر سر كار آوردن دولتي دست نشانده در دمشق بود اما حالا نه تنها نظام سوريه برگ برنده بحران را به دست آورده بلكه تقويت شبهنظاميان كرد سوري و افشاگري گلوبال ريسرچ برگ باخت را به دست او داده تا او بعد از شش سال بازنده بزرگ در سوريه باشد.