نویسنده: دنیا حیدری
ورزش بدون شك يكي از مقولههاي مهم در هر جامعهاي است. نه فقط چون سلامت افراد آن جامعه را تضمين ميكند، به طوري كه از قديم الايام گفتهاند عقل سالم در بدن سالم است. بلكه از آن جهت كه رشتههاي بسيار زيادي را شامل ميشود و ميتواند افراد جامعه را با هر سليقه و ذائقهاي به خود جلب كند و توجه مردم و علاقهمندي آنها به ورزش سلامت و نشاط جامعه را افزايش داده و ميتواند گامي بلند و مثبت در پيشبرد امور آن جامعه باشد، اما توجه و علاقه مردم به ورزش، هميشه هم به اين دليل كه سلامت جامعه را تضمين ميكند مهم نيست. گاه اين مسئله مهم دستاويزي ميشود براي عدهاي تا نظر مردم را به سمت خود جلب كرده و آنان را به اين واسطه، با خود و در راهي كه ميروند هم سو و همگام كنند.
نمونه واضح اين استفاده از ورزش و علاقه مردم به آن را ميتوان در زمانهاي قبل از برگزاري انتخابات مختلف به وضوح ديد. فرقي هم نميكند كه اين انتخابات براي رياست جمهوري باشد يا مجلس يا حتي شوراي شهر. مهم اين است كه استفاده از علايق مردم و بهرهبرداري سوء از ورزش در اين گونه مواقع ميتواند عدهاي را به اهداف خود برساند. اهدافي كه بابت محقق شدن آن گاه شاهد وعدههاي ورزشي رنگارنگي هستيم كه البته هرگز بعد از گذشتن از پل مقصود، به مرحله اجرا در نميآيد و براي انتخابات بعدي و بهرهبرداريهاي تكراري بعدي ميماند.
يكي از بهترين راهها حضور در بين اقشار جامعه در تجمعهاي گسترده همانند ورزشگاهها در حين يك بازي مهم و حساس يا حتي شايعه شدن اين حضور براي تحت تأثير قرار دادن جو است. زماني كه خيل جمعيت حضور دارد. جمعيتي كه احساسات برانگيختهاش آمادگي هر نوع بهرهبرداري را دارد. بهرهبرداريهايي كه البته نتيجه آن تنها به سود يك قشر خاص رقم زده ميشود و نه مردم و نه ورزش در پس آن بهرهاي نخواهند برد. مردم ورزش دوستي كه براي تماشاي يك ورزش خاص آمدهاند و شايد روحشان هم خبر نداشته باشد چه برنامهاي براي شور و حرارت و احساسات صادقانه و پاك آنها ريخته شده و چه استفادههاي سوئي قرار است از آن بشود!
اين ترفند هر بار در روزهاي منتهي به انتخابات مختلف، با شعارهايي كه در واقع نيازهاي ورزش در طول سالهاي گذشته بوده و هرگز توجهي كه بايد به آن نشده، تكرار و تكرار ميشود. مقوله ورزش و شهرت ورزشكاران به اندازهاي در جامعه تأثيرگذار است كه گاه حتي همين حضورهاي ناگهاني كه فقط و فقط دم انتخابات ميتوان شاهد آن بود در ميان مردم در ورزشگاهها و بين ورزشيها ميتواند كافي است براي آنكه سياسيون را به اهدافي كه دنبال ميكنند، برساند. اهدافي كه البته به محض رسيدن به آن، وعدههاي داده شده براي محقق شدنش را به دست فراموشي ميسپارند و آن شور و هيجان مردمي و تأثير مستقيم ورزش در نيل به هدف را از ياد ميبرند تا انتخابات بعدي.
حضور افراد سياسي يا حتي كانديداها در ميان خيل مردم، رفتنشان به ورزشگاهها و وعده حل مشكلات اصلي ورزش البته به خودي خود نميتواند بد يا مسئلهاي منفي باشد، اما وقتي اين قصه تنها در روزهاي منتهي به انتخابات تكرار ميشود و پس از آن به راحتي به دست فراموشي سپرده ميشود، ديگر يك مسئله منفي و يك سوءاستفاده ناعادلانه از ورزش و احساسات مردم به حساب ميآيد. حضور خانوادهها و بانوان در ورزشگاهها، خصوصيسازي پرسپوليس و استقلال و وعدههايي از اين قبيل، از جمله شعارهايي است كه طي سالهاي گذشته در روزهاي منتهي به انتخابات بارها و بارها از زبان كانديداهاي مختلف يا حتي طرفداران آنها مطرح شده، اما هرگز به مرحله اجرا در نيامده است؛ چراكه نه فقط حربه انتخاباتي بيش نبوده، كه به طور كامل در حيطه وظايف و اختيارات آنها نيز نبود كه عملي شود. اما با علم به اين مسئله، در مقاطع بعدي نيز دست آويزي ميشود براي جلب توجه مردم و استفاده سوء از ورزش براي رسيدن به هدف.