در خبرها آمده بود كه در حال حاضر بيش از 757 ميليون نفر در جهان دچار سوء تغذيه هستند. در حالي كه بيش از يك ميليارد و 633 ميليون نفر اضافه وزن دارند و بيش از 664 ميليون نفر از چاقي رنج ميبرند! و رقم لازم براي از ميان برداشتن فقر براي سال ۲۰۱۲، 600 ميليارد دلار بود كه 0/8 درصد توليد ناخالص داخلي جهان براي آن سال را تشكيل ميداد. بيش از 632 ميليون نفر در جهان به آب سالم دسترسي ندارند.
در ايران به ازاي هر نفر، 375 كيلوگرم مواد غذايي در سال هدر ميرود. ايرانيها پرمصرفترين مردم جهان در مصرف گندم و نان هستند و حدود سه برابر ميانگين جهاني نان مصرف ميكنند و سالانه 3 ميليون تن گندم در اين بخش تلف ميشود. زندگي و رفتار مسئولانه اقتضا دارد كه ما با انسانها و حتي موجودات ديگر و مسائل، مشكلات و دردها و رنجهاي آنان همراه شويم، از خودمداري افراطيمان فاصله بگيريم و اندكي به دغدغههاي حقيقي همنوعان خود همدلانه بينديشيم. اين رويكرد قطعاً آغاز تغييري مبارك در شيوه زندگياي است كه با وجود تمام اشكالات و عيبهايش به آن خو گرفتهايم.
نياز به بازتعريف اسراف داريم
براي اينكه بتوانيم از اسراف دوري كنيم، غير از اراده جدي براي ترك آن، بايد مفهوم روشني از آن در ذهنمان داشته باشيم و بتوانيم مصاديق اسراف را در زندگي خود تشخيص دهيم. كلمه «اسراف» يك كلمه عربي است كه از واژه «سرف» گرفته شده است. «سرف» به معناي دقيق كلمه يعني «از حد گذشتن در هر كاري». بنابراين، بر اساس تعريف لغوي اين واژه، به هر گونه تفريط يا افراط در كاري اسراف گفته ميشود، ولي ما در محاورات روزمرهمان معمولاً «اسراف» را درباره زيادهروي در كاري به كار ميبريم. تشخيص اينكه چه كاري زيادهروي محسوب ميشود نيز معمولاً بر مبناي عرف زمانه و قضاوت و داوري عموم مردم صورت ميگيرد. واژه ديگري هم وجود دارد كه كاربرد كمتري نسبت به اسراف داشته ولي مفهومي نزديك به اسراف دارد و گاهي همراه با آن به كار ميرود. اين واژه، واژه «تبذير» است. در تفاوت معناي اين كلمه با «اسراف» گفته شده كه «تبذير» به هر كاري كه خارج از حد اعتدال باشد گفته ميشود كه طي آن چيزي ضايع و نابود شود، در حالي كه اسراف فقط به معناي خارج شدن از حد اعتدال است و ميتواند با اتلاف چيزي همراه نباشد.
با وجود تفاوت ذكر شده بين «اسراف» و «تبذير» به نظر ميرسد كه ما در گفتوگوهاي عادي و روزمره معمولاً اسراف را درباره هرگونه زيادهروي همراه با اتلاف منابع به كار ميبريم اما توجه به تفاوت اين دو كلمه با دقتنظرهاي واژه شناختي ميتواند ما را به اين نكته رهنمون كند كه هر نوع زيادهروياي در كارها ميتواند اسراف يا چيزي نزديك به اسراف باشد، حتي اگر باعث تلف كردن يك منبع مالي يا غيرمالي نشود. توجه به اين نكته ظريف و كليدي، ميتواند گستره اسراف را كمي از تصور اوليه ما وسيعتر كند و مصاديق بيشتري از رفتارهاي ما را در بر بگيرد. اين مسئله كمك شاياني براي تشخيص بهتر آن دسته از ناهنجاريهاي رفتاري ما و اطرافيانمان كه برچسب «اسراف» بر آنها ميخورد، خواهد داشت. البته كاملاً روشن است كه آن زيادهرويهايي كه همراه با اتلاف يك منبع باشد، بسيار زشتتر است، به خصوص اگر اين منابع از منابع مشترك با ديگر انسانها بوده و غير قابل تجديد باشد!
6 نمونه از ميان مصاديق بيشمار اسرافبدون شك مصاديق اسراف بسيارند، اما از ميان اين طيف وسيع ميتوان گزيدهاي از پرشمارترين رفتارهاي اسرافگرايانه ما را فهرست كرد. سعي كنيم در زندگي خود به اين شش مورد توجه بيشتري داشته باشيم كه سبك زندگي ما را دستخوش اسراف كردهاند:
1- باز گذاشتن شير آب يا دوش حمام وقتي به آب براي شست و شو نياز نداريم.
2- هدر رفتن آب در فلاش تانكهاي بزرگ سرويسهاي بهداشتي.
3- روشن بودن بخاري يا لامپ اتاقي كه از آن استفاده نميكنيم.
4- نبستن دريچه كولر و ساير منافذ ورود هواي سرد به داخل خانهها، وقتي بخاريها را روشن كردهايم.
5- روشن گذاشتن تلويزيون وقتي برنامه آن را تماشا نميكنيم و مشغول كار ديگري هستيم.
6- زيادهروي در استفاده از كامپيوتر، اينترنت، تبلت و گوشي و هدر دادن منبع بسيار مهمي به نام وقت و تماشاي بيهدف برنامههاي تلويزيون به مدت زياد.
14 توصيه ساده براي اسرافكار نبودن
آموزههاي ديني ما سرشار از توصيهها و سفارشهاي زيبا در باره درست مصرف كردن و پرهيز از اسراف است. با استخراج از فرهنگ و آموزههايمان ميتوانيم 14 پيام روشن در اين زمينه داشته باشيم كه رعايت آنها اسراف و تبذير را در رفتارهايمان ريشهكن ميكند:
1- براي زندگي خود برنامهداشته باشيم، به ويژه اوقات فراغتمان!
2- تذكر دادن به يكديگر درباره اسراف را به يك فرهنگ تبديل كنيم، به خصوص در ميان افراد خانواده.
3- آمارهاي فاجعه بار فقر و محروميت را در سطح جهان مرور و حس همذات پنداري خود را با همنوعانمان تقويت كنيم.
4- با تأمل بيشتري عمل كرده و از خودفرو رفتگي مفرط در كار و زندگي خود پرهيز كنيم. هر چقدر ميتوانيم از ميزان رفتارهاي شرطي و انعكاسي خود كم كنيم و به رفتارهاي مبتني بر تأمل و آگاهي رو بياوريم.
5- براي هر روز يك ليست از كارهاي خود داشته باشيم. كارهاي روزمره خود را مرور كنيم و ببينيم كجاها وقت خود را هدر ميدهيم يا چه عواملي موجب اين مسئله ميشوند و براي كنترل اين عوامل برنامهريزي كنيم. اولويتبندي در كارها از ديگر تكنيكهايي است كه ميتواند باعث شود تا از وقت گرانبهاي خود حداكثر استفاده را ببريم. همچنين از به تأخير انداختن كارها و امروز و فردا كردن پرهيز كنيم.
6- از كامپيوتر، اينترنت، تبلت و گوشي موبايل و تلفن به اندازه معقول و منطقي استفاده كنيم.
7- عادتهاي بدي كه در ارتباط با اسراف داريم شناسايي و براي ترك آنها برنامهريزي و اقدام كنيم.
8- زير دوش حمام، وقتي مشغول سوت زدن و آواز خواندن و فكر و خيال درباره كار و بار و هر چيز بيربط و با ربط ديگري هستيم، بهتر است كمي به فكر منابع آبي كشور باشيم.
9- تعداد دفعات استفاده از ماشين لباسشويي را كاهش دهيم. بهتر است صبر كنيم تا مقدار لباسهاي كثيف به اندازه ظرفيت كامل ماشين برسد و آنگاه ماشين لباسشوييمان را روشن كنيم.
10- با جايگزيني فلاش تانكهاي كممصرف كه به جاي 13 تا 20 ليتر، شش ليتر آب مصرف ميكنند، ميتوان تا 50 درصد از تبديل شدن مستقيم آب تصفيه شده به فاضلاب جلوگيري كرد. مصرف آب در اين فلاش تانكها 10 هزار و 950 ليتر در سال است. فلاش تانكهاي دو آل (دو مرحلهاي) هم كه داراي دو مخزن سه و شش ليتري هستند، سالانه 6 هزار و 750 ليتر آب مصرف ميكنند.
11- بخاري و لامپ اتاقي را كه از آن استفاده نميكنيم، خاموش كنيم.
12- دريچه كولر و ساير منافذ ورود هواي سرد به خانه را وقتي بخاريها را روشن كردهايم، ببنديم.
13- از تماشاي بيهدف تلويزيون پرهيز كنيم و زماني كه برنامه تلويزيون را تماشا نميكنيم و مشغول كار ديگري هستيم، آن را خاموش كنيم.
14- مرتب جلوي آيينه نايستيم و خود را تماشا نكنيم. مطمئن باشيم كه با اين كار نه اندازه بينيمان تغيير خواهد كرد و نه قدمان بلندتر خواهد شد. بهتر است وقتمان را صرف كارهاي مفيدتري كنيم.