
آناني كه براي بقا و سربلندي اين آب و خاك عاشقانه از مرز وجود گذشتند تا نام ايران و ايراني همواره بر پهنه جهان هستي بيش از پيش با افتخار هر چه تمام بدرخشد.
و حال بر ماست، بر ماست تا با شناخت و معرفت زنده نگاه داشتن ياد آنان كه جام حيات خود را در جام حيات كهن ديار ايران سرريز كردند تا مردمانش با اطمينان خاطر در هواي پاك استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي نفس بكشند، از خودگذشتگيهايشان را ارج نهاده، قدردان تلاشهاي خستگيناپذيرشان باشيم.
در آستانه ۲۹ فروردين روزي كه به نام ارتش جمهوري اسلامي ايران به فرمان امام (ره) بر صحفه تاريخ پرافتخار ميهنمان رقم خورده است، ضمن گفتوگويي با اميرسرتيپ احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني ارتش با تلاشهاي مؤمنانه و خالصانه فرزندان دلير وطن در نيروي زميني طي۳۲ سال گذشته از بدو انقلاب تا به امروز آشنا ميشويم. از شما دعوت ميكنم در اين گذر تاريخي با ما همراه شويد.
اگر بخواهيم مروري بر تاريخ ۳۲ ساله كشورمان داشته باشيم تاريخ به سه بخش پيروزي انقلاب، دوران دفاع مقدس و دوران سازندگي تقسيم ميشود؛ لطفاً بفرماييد نقش نيروي زميني ارتش در بخش اول يعني پيروزي انقلاب چه بوده است؟ پيش از هر چيز بايد خاطرنشان كنم نيروي زميني ارتش يك سرمايه براي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران است و در همه جاي دنيا ارتش را با نيروي زمينياش ميشناسند. شاكله و ماهيت يك ارتش نيروي زميني است و اصولاً پيروزيها را نيروي زميني رقم ميزند.
در پيروزي انقلاب به طور اختصار در سالهاي ۵۷-۵۶ در اوان انقلاب عوامل مؤثر زيادي در پيروزي انقلاب نقش داشتند. اما برخي عوامل كليدي و مهم بودند مانند حضور روحانيت در خط مقدم و در رأس حضرت امام (ره) كه بسيار با درايت و شايستگي كشتي انقلاب را هدايت و به ساحل پيروزي رساندند.
حضور گسترده مردم در صحنه تظاهرات و راهپيمايي يكي ديگر از عوامل كليدي در پيروزي انقلاب بود كه كمر رژيم را شكست و سبب شد تمام فعاليتهاي اقتصادي و بازرگاني و تجاري و اجتماعي رژيم تحتالشعاع قرار بگيرد. پيوستن ارتش به خصوص نيروي زميني به انقلابيون هم يكي ديگر از عوامل مهم و كليدي در به ثمر نشستن درخت انقلاب بود.
اگر نيروي زميني ارتش به انقلاب نميپيوست امكان نداشت انقلاب با آن سرعت به پيروزي برسد. چنانچه نگاهي به حركتهاي مردمي در صد سال اخير در همين منطقه خاورميانه مانند يمن، بحرين، ليبي، مصر و اردن بيندازيم ميبينيم در اين كشورها ارتش بر خلاف ارتش ايران كه در همان اوان انقلاب به خيل مردم پيوست درست مقابل مردم خود ايستاده است و مردم با دادن كشتههاي زيادي در اين كشورها بعضاً مجبور شدند عقب نشيني كنند و رژيمها سر جاي خود ماندند.
اما در انقلاب اسلامي به محض اينكه حركتهاي مردمي شروع ميشود و امام(ره) فرمان ميدهد كه ارتش پادگانها را خالي كنند خيل عظيمي از ارتش پادگانها را خالي كردند به قدري كه اين نگراني به وجود آمد كه تأسيسات و تجهيزاتي كه در پادگانها هست نكند آسيب ببيند و از بين برود كه بعد دستور داده ميشود تعدادي براي حفظ اين تجهيزات و مهمات در پادگانها مستقر شوند و همه اينها نشان از سلامت بدنه ارتش داشت؛ بدنهاي كه با روحانيت و مردم يكي بود. در همان زمان اعلاميههاي حضرت امام(ره) را در پادگانها توزيع ميكردند، پيوستن بدنه ارتش به صفوف انقلابيون يك امر اتفاقي نبود بلكه ريشه در اعتقادات و باورهاي بدنه ارتش داشت. در كتاب سقوط و ظهور سلطنت پهلوي كه ارتشبد فردوست خاطراتش را در اواخر عمرش در زندان نوشت و دستنوشتههايش موجود است و با توجه به اينكه فردوست رفيق گرمابه و گلستان محمدرضا بود و از همان اوان كودكي رضاخان او را براي دوستي با محمدرضا انتخاب كرده بود و حتي او را به همراه محمدرضا براي تحصيل به سوئيس فرستاد آورده: زماني كه فردوست به عنوان آخرين شغلش كه بازرس ويژه بود يك روز كه از منزل به محل كارش ميرفته نزديك محل كارش جمعيت تظاهركنندهاي را ميبيند كه خيابان را مسدود كرده بودند، فردوست ميگويد: ما بعد از اينكه پشت اين جمعيت متوقف شديم يك خيابان باز شد و ما از اين خيابان رد شديم وقتي از خيابان گذشتيم راننده گفت: قربان اينها را شناختيد؟ گفتم نه! مگر اينها كي بودند؟! راننده گفت: اينها همه درجهداران و افسران خودمان هستند كه لباس شخصي پوشيده بودند و شعار ميدادند. اين يك نمونه زنده و مستند از نقش كليدي ارتش در پيروزي انقلاب است.
ما به فاصله زماني اندكي بعد از انقلاب و تا پيش از آغاز دوران دفاع مقدس با فرايند براندازي ضد انقلاب مواجه شديم. لطفاً كمي هم در مورد نقش نيروي زميني در مقابله با فرايند براندازي ضد انقلاب توضيحاتي را بيان بفرماييد.
همانطور كه اشاره كرديد وقتي كه انقلاب به پيروزي رسيد ضد انقلاب فعاليتهاي براندازي خود را شروع كرد و با يك فراخوان نيروهاي خود را از داخل و خارج كشور احضار كرد و در پوشش لباسهاي مختلف كردي و عربي، بلوچ و تركمن در گنبد و شمال غرب كشور و تركمن صحرا و خوزستان به ايجاد اغتشاش و ناامني ميپرداختند.
اولين يگانهايي كه براي مقابله با اين افراد وارد عمل شدند به غير از يگانهايي كه در منطقه حضور داشتند يگانهاي نيروي زميني ارتش از جمله لشكر ۸۱ بود. فداكاريهاي لشكر ۲۸ كردستان در مقابله با ضد انقلاب در منطقه سقز و بانه و سردشت و مريوان بر هيچ كس پوشيده نيست يا لشكر ۸۴ كه دقيقاً ۲۵ روز بعد از پيروزي انقلاب گردان ۱۱۱ اين لشكر براي مبارزه و مقابله با ضد انقلاب در پاوه حضور پيدا ميكند، تمام اين حماسهها اتفاقي نيست بلكه فرايندي است كه بايد در طول زمان حادث بشود. مگر ميشود كسي امروز طرفدار شاه باشد و فردا طرفدار انقلاب بشود و جان خود را تقديم انقلاب كند؛ تمام اينها نشان از سلامت بدنه ارتش دارد.
شهيد بزرگوار فلاحي ميگفت در روزهاي اول در پاوه درگيريهاي زياد و خيلي سختي بود و شهيد چمران و بچههاي ارتش و سپاه در محاصره گرفتار شده بودند. تمام ارتفاعات اطراف پاوه دست ضد انقلاب بود. شهيد فلاحي ميگويد من به كرمانشاه رفتم و طرفهاي عصر خلبانهاي پايگاه هوايي كرمانشاه را جمع كردم و گفتم كه بچهها در محاصره ضد انقلاب هستند، چه كار ميتوانيد بكنيد كه شهيد كشوري پيشقدم شد و گفت:من با اين وجود كه هوا براي پرواز نامساعد است همين الان به منطقه ميروم. همان روز شهيد كشوري با آن شرايط بد جوي چنان ضربهاي به ضد انقلاب ميزند و با تكرار آن در روز بعد ضد انقلاب از منطقه عقبنشيني ميكند و پاوه سقوط نميكند. اينها نمونههايي است از حضور مؤمنانه هوانيروز كه در طول مدت حضورش تنها در شمال غرب ۴۴ شهيد تقديم ميكند و اين ثابت ميكند هوانيروز در خط مقدم تمامي حوادث حضور تأثيرگذاري دارد و نيروي زميني نيز چندين برابر شهيد را در مقابله با ضد انقلاب تقديم ميكند.
پس عراق در حالي به ما حمله ميكند كه نيروهاي ارتشي و سپاهي ما در غرب و شمال غرب در حال مقابله و مبارزه با ضد انقلاب بودند؟
بله. نيروهاي ما همچنان درغرب و شمال غرب در حال مبارزه با ضد انقلاب بودند كه ناامنيها در مرزهاي غرب و جنوب غرب آغاز شد و مرزها از حالت انتظامي به نظامي تغيير وضعيت دادند و لشكر ۹۲ زرهي و لشكر ۸۱ و تيپهاي ۳۴، ۳۷ و ۸۴ نيروي زميني ارتش در مرزها مستقر شدند.
اين لشكرها و تيپها با توجه به نيروي كمي كه بر اثر سياستهاي غلط بنيصدر در اختيار داشتند با اين وجود همه اين يگانها جانانه و خالصانه در مقابل ۱۲ لشكر زرهي و ۴۵ تيپ مستبد عراقي ايستادگي كردند، شهيد و زخمي دادند و تكه تكه شدند اما توانستند با تقديم خون خود مانع هجوم و شوك اوليه دشمن بشوند.
عراق آمده بود سه روزه خوزستان را تصرف و بعد به سمت تهران حركت كند اما سيلي محكمي را كه نيروي زميني بر گوشش نواخت او را ناكام گذاشت. اين حضور مؤمنانه در طول هشت سال دفاع مقدس ادامه داشت. در آن زمان صد در صد مرز تحويل نيروي زميني ارتش بود و اين نيرو از حدود ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ كيلومتر مرز دفاع ميكرد.
نيروي زميني ارتش در دوران دفاع مقدس ۵/۲ ميليون سرباز را در قالب ۲۵۰ لشكر به جبههها اعزام كرد كه حاصل اين همه رشادت و مجاهدت بيش از ۴۶ هزار شهيد است و اينها از افتخارات نيروي زميني است.
هيچ عملياتي وجود ندارد كه يگانهاي نيروي زميني در آن حضور نداشته باشد در صد درصد عملياتهاي هشت سال دفاع مقدس يگانهاي نيروي زميني از جمله هوانيروز، يگانهاي زرهي و مهندسي و توپخانهاي ارتش حضوري فعال داشتند.
نيروي زميني ارتش پس از دوران دفاع مقدس كه دوران سازندگي لقب گرفت تا به امروز مرزها را ترك نكرده و همچنان در مرزها مستقر مانده است، چرا؟
جنگ با همه فراز و نشيبهايش تمام شد اما نيروي زميني ارتش همچنان در مرزها باقي ميماند و مقابله خود را با پتانسيلي به نام منافقين آغاز ميكند كه خود من هم افتخار داشتم با منافقين دست و پنجه نرم كنم. علاوه بر اين كار پاكسازي در سه قرارگاه ايلام، كرمانشاه و خوزستان و مناطق آلوده به مين و مواد منفجره نيز انجام ميشود كه در اين مسير هم نيروي زميني ارتش حدود ۱۸۰ شهيد را تقديم كرده و تعدادي زخمي و جانباز نيز داشته است كه اغلب يا دو تا دست ندارند يا دچار سوختگيهاي شديد و نابينايي شدهاند، حتي برخي صورتهايشان گودبرداري شده است چون زخميهاي ميدان مين با بقيه زخميها فرق ميكنند. خلاصه اينكه با گذشت ۳۲ سال يگانهاي نيروي زميني در مرزها همچنان حضور دارند ضمن اينكه ميزبان ميهمانان و زائران راهيان نور هم هستند. ما وارد فضاي تازهاي هم شديم، فضايي كه استراژيستها از آن به عنوان فضاي ناهم تراز نام ميبرند.
ما در اين فضا با چهره تازهاي از تهديدها روبهرو هستيم؛ تهديداتي كه از نظر شكل و نوع و اندازه با گذشته فرق ميكند. در اين فضا ما شاهد جنگهاي منطقهاي نيستيم بلكه شاهد رويارويي دو قدرت هستيم كه يكي از فناوري بسيار بالايي برخوردار است و ديگري فناوري كمتري دارد. نيروي زميني براي ورود به اين فضا بايد خودش را آماده ميكرد. ما با توجه به ساختار و سازمان و آمايشي كه داشتيم نميتوانستيم به طور كامل در اين فضا با تهديدات مقابله بكنيم به همين خاطر طرح تحول نيروي زميني طراحي شد و بعد از آنكه هزاران ساعت نفر روي اين طرح كار شد و در نهايت به تصويب مقام معظم رهبري رسيد از سال گذشته به مورد اجرا گذاشته شد.
ويژگيهاي اين طرح چيست؟ اين طرح ويژگي خاصي دارد اما سه محور كلي را دنبال ميكند: اول آمايش سرزميني است چون آمايش سرزميني يگانهاي نيروي زميني به گونهاي بود كه عمدتاً در غرب و شمال غرب و جنوب مستقر بودند و در شمال و شرق كشور نيروي كمتري داشتيم اما در اين آمايش سرزميني براي تماس مرزها يگانهاي ما توزيع شدند كه بتوانند در مقابل تهديدات ايستادگي كنند.
محور دوم: ساختار و سازمان است كه ما تلاش كرديم يگانهاي چابك و چالاك داشته باشيم كه از قابليت و انعطاف و جابهجايي بسيار بالايي برخوردار باشند؛ چرا كه تحرك در مرزهاي آينده حرف اول را ميزند.
و محور سوم كه در اين طرح جامع مدنظر بوده طرح ساختار نيروي زميني در بحث خودكفايي بودن يگانهاست يعني ما در فضاي ناهم تراز با اين شكل از تهديدات روبهرو هستيم كه تهديدات ميتوانند همزمان در دو يا سه جبهه ما را درگير بكنند.
براي همين ما تلاش كرديم كه قرارگاههاي ما قرارگاههاي خودكفايي باشند كه همزمان بتوانند بدون پشتيباني از مركز با تهديدها مقابله كنند.
در حال حاضر ارتش آموزش ها و تمرينات و رزمايشهاي خود را بر اين مبنا آماده ميكند و از قابليت بالايي هم براي حضور در اين فضا و مقابله با تهديدات برخوردار هستيم.