جوان آنلاین: جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، خسارات مادی و معنوی فراوانی به ملت ایران تحمیل کرد که جبران بخشی ناممکن و بخشی دیگر بسیار زمانبر خواهد بود، اما این جنگ، بسیاری از مرزها را روشن کرد؛ مرد و نامرد را از هم جدا کرد، وطن دوست و وطنفروش را نیز. حتی مرزهای اپوزیسیون را هم جابهجا کرد. در این جنگ تحمیلی اگرچه برخی فارسیزبانان که فقط اشتراکشان با ایران همین لهجه بود، اما رسوایی آنان در پشت پا زدن به مام میهن عالمگیر شد. همان عوامل شبکه صهیونیستی اینترنشنال که از لاک محافظهکاری معمول خارج شدند و عملاً گارد تهاجم به ایران گرفتند و بلندگوی رژیم صهیونیستی و امریکا شدند یا آن ربع پهلوی که گوی سبقت را از مزدوران اینترنشنال ربود و سرمست از قدرت توهمی به پاریس رفت و رئیسجمهور خودخوانده دوره انتقالی شد و از هرآنچه او را سریعتر به این سراب برساند، حمایت کرد ولو به قیمت کشتن تعداد بیشتری از ملت بیگناه ایران در حمله رژیم صهیونیستی! در این میانه بودند کسانی که عنوان «اپوزیسیون» بر آنها بار میشود، اما در هنگامهای که کشور را در خطر دیدند، همه انتقادات و مخالفتها را به کناری نهادند و با قلم خود سرباز وطن شدند. نه تنها علیه وطن فروشی شوریدند که تمام قد به حمایت از ایران و ایرانی برخاستند. اپوزیسیون نجیب و شریف شاید عنوانی باشد که برازنده این جماعت باشد.
جنگ ۱۲ روزه در کنار وحدت و انسجامی که در داخل ایجاد کرد و سرمایه اجتماعی نظام اسلامی را به طرز شگفتانگیزی ارتقا داد، ثابت کرد چه کسانی در شرایط سخت پای ایراناند و قلبشان برای وطن میتپد، ایرانیانی که پای کارآمدند و نقشه جبهه امریکا و باند خطرناک صهیونی را خنثی کردند. از عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات گرفته تا آن دو نماینده مجلس ششم و سایر شخصیتها که در خارج از کشور حضور دارند به صراحت نسبت به تجاوز رژیم آپارتاید صهیونیستی به ایران واکنش نشان دادند و به این نکته تأکید کردند که حمله به خاک ایران خط قرمز ماست. عبدالکریم سروش از دیگر شخصیتهایی بود که در صفحه شخصی خود خطاب به تحرکات ضد ایرانی رضا ربع پهلوی - که او را «پیرکودک» در حال و هوای تاج و تخت، توصیف کرد- نوشت: این روزها با ذوقی کودکانه و ابلهانه به یمین و یسار میرود و رعد و برقی و کرّ و فرّی میکند و، چون شغالی در پوستین ببر چنگ و دندان مینماید و سرخوش از رؤیای تاج و تخت و دلسپرده به وعدههای غاصبان قصاب، میکوشد تا مشتی وحوش حلقه به گوش را گرد آورد و به اربابان بنماید که «هیچ شهی، چون من این سپاه ندارد». بعد از او محسن میلانی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه فلوریدای جنوبی هم با انتشار توئیتی به انتقاد از آن گروه اپوزیسیون جمهوری اسلامی پرداخت که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود و براندازی جمهوری اسلامی، به هیچ اصولی اعتقاد ندارند. او در این باره در توئیتر چنین نوشت: «در این چندروز جنگ علیه ایران، یک حقیقت تلخ روشن شد؛ بخشی از اپوزیسیون پولبگیر که به نیروی نیابتی دولتهای خارجی تبدیل شدهاند، چنان مست سودای سرنگونی جمهوری اسلامی و رؤیای قدرتاند که ویرانی کامل ایران را نیز بهای قابل قبول و حتی لازم میدانند. وطنفروشی که شاخ و دم ندارد.»
سلطنتطلبان بیوطن
هرچند برخی از ایرانیان خارج نشین، مسئولیت خود را در قبال دفاع از تمامیت ارضی کشور به خوبی ایفا کردند، اما تعدادی از سلطنتطلبان عزم خود را جزم کرده بودند تا باز تیشه به ریشه جمهوری اسلامی ایران بزنند. از مردم میخواستند از فرصت پیش آمده استفاده کنند و در خیابانها حضور یابند و علیه نظام شعار دهند. ربع پهلوی که پرونده او و خاندانش را مردم در سال ۵۷ برای همیشه در جغرافیای ایران بستهاند و این روزها به بهانه حمایت از ایرانیها در امریکا مشغول خوشگذرانی و عیاشی است، در نشست خبری مدعی شده بود: نفسهای جمهوری اسلامی ایران به شماره افتاده و فرصتی طلایی برای سرنگونی حکومت پدید آمده است. زمان گذشت و نه تنها ایران اسلامی سقوط نکرد، بلکه تل آویو و حیفا را با خاک یکسان و به ویرانه تبدیل کرد، از این رو هنگامی که ترامپ و نتانیاهو آتشبس را پذیرفتند، دخترش از حمله قلبی او خبر داد. اما او نمیداند و نمیخواهد بداند که ایرانیان برای وی و اطرافیانش پشیزی ارزش قائل نیستند. فرزنده شاه مخلوع البته در این مسیر تنها نبود، وطن فروشان دیگری هم بودند که برای دیده شدن در زمین دشمن صهیونی بازی کردند. مهدی نصیری همان انقلابی دیروز و ضد انقلاب امروز که چند سالی است تغییر موضع داده است و از یک نیروی انقلابی به عنصری وطن فروش تبدیل شده است با حضور در رسانههای ضدانقلاب اظهارت تند و تیزی علیه مسئولان عالی کشور و مردم بیان کرد. او در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، در شبکه انگلیسی BBC فارسی، وطنفروشی خود را بیپرده جار زد و ایران را مقصر این جنگ دانست و گفت: من در کنار اسرائیل هستم!
مسیح علینژاد دیگر جیرهبگیر امریکاییها در صدر افرادی بود که در فتنه ۱۴۰۱ از کشورهای غربی و اسرائیل مطالبه میکرد به ایران حمله کنند. زمانی که پروژه اخیر نتانیاهو شکست خورد و به جای شلوغی خیابانهای ایرانی موشکباران تلآویو و حیفا نصیبش شد به نتانیاهو معترض شد که «چرا زود شروع کرده است». باید صبر میکرده آنها از یک قضیه جنایی مثل کشتهشدن آن دختر خانم توسط راننده یک پروژه خیابانی میتراشیدند و بعد وارد عمل میشدند؛ اما خب هماهنگیهای نتانیاهو و عواملش و خطرات لو رفتن شبکه زمانبندی مورد نظر علینژاد را محقق نکرد تا او ناچار شود به شکست اعتراف کند و بگوید: «اقدام نظامی اسرائیل، اپوزیسیون و پروژه براندازی را حداقل ۱۵ تا ۲۰ سال به حاشیه برد.»
این البته برای اولین بار نیست که کوه ائتلاف ضد انقلاب موش زایید. این جماعت سال ۱۴۰۱ و به بهانه درگذشت «مهسا امینی» به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بودند و در همین راستا، هشت نفر از لیدرهای اپوزیسیون ایرانی با حضور در دانشگاه جرج تاون شهر واشنگتن امریکا، از ائتلافی تحت عنوان شورای هبستگی خبر دادند. این نشست که با حضور رضا پهلوی، عبدالله مهتدی سرکرده گروه تجزیهطلب کومله، شیرین عبادی، مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، گلشیفته فراهانی و علی کریمی همراه بود، با هدف اتحاد گروههای ضدایرانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. اما تنها سه ماه زمان نیاز بود تا این گروهها و افرادی که هر کدام نقض غرض دیگری بود، از ائتلاف مضحک خود پشیمان شده و از آن خارج شوند. با توجه به خوی تمامیت خواهی که هر کدام از نفرات اصلی شورای مذکور دارند، از همان ابتدا مشخص بود که شورای همبستگی اپوزیسیون ایرانی برای پیشبرد پروژه براندازی جمهوری اسلامی محکوم به شکست است.
ساعتی پس از توقف جنگ و عقبنشینی صهیونیستها یکی از فعالان سیاسی در خارج از کشور پرده از یک کودتا برداشت و نوشت که برخی از عناصر ضدانقلاب زیر سایه اتاق عملیات امریکایی و صهیونیستی در تدارک طراحی یک نقشه براندازی بودهاند.
علی افشاری عضو سابق دفتر تحکیم وحدت در صفحه خود نوشته است که پس از شکست این کودتای خارجی باید همه عناصر وابسته به این شبکه محاکمه شوند. این فعال سیاسی ساکن امریکا نوشت: شکست مفتضحانه کودتای خارجی امریکا و اسرائیل فرصت مناسبی برای پاکسازی ویروس خیانت از پیکره ملت ایران است، لازمه تداوم حیات ملت مستقل، طرد خائنان است.
مزدور جیرهخوار را رها نکنید
در میانه جنگ ۱۲ روزه اما، درکنار ملت بزرگ و موقعشناس ایران که جانانه از کیان کشور حمایت کردند و با حفظ آرامش و البته دستگیری از همدیگر در همه صنوف، آب سردی را بر آتش جنگ افروزی دشمن صهیونیستی ریختند و توطئه آنها را نقش برآب کردند، بودند هنرمندان بزرگی که مقابل تیرهای زهرآگین دشمن کم نیاوردند و بلکه حریف طلبیدند و به مردم نیرو و انرژی مضاعف تزریق کردند و روح سلحشوری و همبستگی را در میان مردمان ایران دمیدند. محسن چاوشی خواننده پاپ ایرانی یکی از این شمار بود. او در قطعهای حماسی با عنوان «علاج»، که اشاره به ماندن و ترک نکردن وطن بود، علاوه بر اینکه مانند رزمنده جبهه فرهنگی، ایفای نقش کرد، از گربههای ایران (استعاره از نقشه جغرافیایی کشور) خواست موشهای شب زده صهیون را شکار کنند. چاووشی، اما در اشعار پایانی خود، نهیبی هم به خائنان وطن فروش زد که باید بعد از فروکش کردن غبار فتنه به حسابشان رسید.
خائن همیشه بوده و هست/این دست پخت اجنبی است/ نفرین به این جماعت پست/ وقتی غبار فتنه نشست/ رحمی مباد بر ستم مزدور جیره خوار کنید
این همان نکتهای است که علی افشاری به زبان دیگری از خرابکاری و وطن فروشی آنها گفته است. کسانی که برای همیشه نزد ملت ایران مردهاند، اما دستگاههای حقوقی و قضایی هم در قبال ملت ایران مسئولیتی دارند که باید در حفظ امنیت ایران از توطئه این وطن فروشان جیره خوار، به وظایف خود عمل کنند.