هيچ يك از نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي يك هزارم درصد اين احتمال را نميداد كه جرياني كه مورد تأييد رئيسجمهور است اينگونه شمشير را از رو براي سپاه ببندد. طي دو هفته گذشته بيش از ۳۵ سايت و وبلاگ (كه احتمالاً «جوان» به زودي ليست آنان را منتشر خواهدكرد) به صورت جدي هجمه به سپاه را آغاز كردند:« توطئه شوم... عليه فرزند ملت»، «طرحي به نام همه براي برخورد با حاميان گفتمان انقلاب اسلامي»، « انتقال كاميوني اسناد يك نهاد امنيتي عالي به يك نهاد ديگر» و «فستيوال بصيرت در فرماندهان سپاه». علاوه بر آن هر رسانهاي كه از نگاه آنان سلام وعليكي با سپاه دارد را با پسوندهاي هجو نام ميبرند: «سايت امنيتي...» و «رسانه اقتدارگراي...». اگر به دوران اصلاحات برگرديم ميبينيم كه عيناً همين عمليات رسانهاي و رواني عليه سپاه انجام ميشد.
هجمه به سپاه در دوران اصلاحات زماني آغاز شد كه سپاه ضابط قضايي براي دستگيري ملي- مذهبيها شد كه در يك محفل شبانه طرح براندازي نظام را بررسي ميكردند. بار ارزش منفي به نظاميگري و قرار دادن آن در مقابل حوزه اجتماعي يكي از تاكتيكهايي بود كه اصلاحطلبان مد نظر داشتند، آنقدر در فضاي ضد سپاه در جامعه ميدميدند كه خواستار اخراج دانشجويان بسيجي و بسيج دانشجويي از دانشگاه شدند كه با مصوبه مجلس پنجم از انجام اين كار ناكام شدند. علت هجمههاي امروز به سپاه نيز آن است كه مجدداً قوه قضائيه، سپاه را مأمور دستگيري و بازجويي از افراد منتسب به اين جريان در حوزه مناطق آزاد و رمالها كرد و اين جريان نيز هجمههاي خود را به سپاه شروع كرد.
اين جريان حتي ابايي از اين ندارد كه سخنان خيلي محرمانه رئيسجمهور با فرمانده كل سپاه در يك جلسه دو جانبه را رسانهاي نمايد: «يك مقام عالي دولتي به عاليترين مقام آن نهاد گفته...» چه كسي سخنان رئيسجمهور در چنين جلسهاي را با نقل قول مستقيم (داخل گيومه) منتشر ميكند و چگونه اين مطالب در اختيار فلان سايت قرار ميگيرد؟
هجمه اين جريان به سپاه در حال حاضر و هجمه اصلاحطلبان ديروز و فتنهگران ۱۳۸۸ نشان ميدهد كه سپاه از اصول و شاقول ثابت و معيني پيروي و در حراست نرمافزاري و سختافزاري از انقلاب اسلامي مصمم و بدون اغماض عمل ميكند. نگارنده همينجا از روابط عمومي سپاه و رسانههاي آن (سپاه نيوز بلاغ مبين و...) ميخواهد سخنرانيهاي احمدينژاد در چند دوره مجمع سالانه فرماندهان سپاه را منتشر كند تا همگان ببينند و بدانند احمدينژاد چگونه به اينكه يك پاسدار باشد افتخار ميكرد.
به نظر ميرسد اين تقابل نيز از جنس بقيه مسائلي است كه آنقدر با سرعت مسير خروج از جاده را پيچيد كه نيروهاي انقلاب را به «بحران تحليل» گرفتار كرد. از آنجايي كه رئيسجمهور محترم نه تنها از اين جريان ابراز برائت نميكند و نه تنها در قبال آن سكوت نميكند بلكه به صورت جدي و تمام قد از آنان دفاع نيز مينمايد، قطعاً هجمه به سپاه در پرونده ايشان نيز ثبت خواهد شد. لذا عقلايي به نظر ميرسد كه رئيسجمهور ضمن اعلام مواضع قبلي در خصوص سپاه و بسيج، اطرافيان را از معركه آفريني برحذر دارد. اين بدان معني نيست كه همه سپاه و بسيج معصومند و اشتباهي در گوشه و كناري رخ نخواهد داد اما عمليات رسانهاي و رسمي عليه سپاه از سوي كساني كه خود را سربازان خط مقدم انقلاب ميدانند امري پارادوكسيكال است، البته اين رفتار و مواجهه روي ديگري هم دارد و آن آشكار شدن چهرهاي است كه تاكنون پشت نقاب قرار گرفته بود و رفته رفته تحليل نيروهاي انقلاب را به خبر تبديل كرد و پازل ذهني و سوءظن نيروهاي انقلاب را به يقين تبديل ميكند كه نيتهاي آلوده چطور رنگ بالفعل به خود ميگيرند. اما اگر از منظر اعتقادي به صحنه بنگريم، خون شهيدان بسيج و سپاه هرگز اجازه نخواهد داد تا جوهره اعتقادي و مردمي سپاه در چشم ملت شهيد داده ايران افول كند و كفهاي روي آب به زودي رخت برخواهند بست و كشتي انقلاب اسلامي از وراي همه توفانها خودنمايي خواهد كرد.
اين مظلوميت سپاه است كه هميشه سنگ زيرين انقلاب اسلامي بوده كه بايد در قبال دفاع از انقلاب و عمران كشور از سوي دشمنان داخلي و دوستان نادان و دشمنان خارجي مورد هجمه قرار گيرد و به همين دليل است كه امام راحل فرمودند: «شما (پاسداران) آينه مجسم مظلوميتها و رشادتهاي اين ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاريخ مصور انقلابيد.» تاريخ مصور انقلاب را پاس بداريم.