محمد علیكرمی - فرقانیگری در ذات خود درپی رقابت با تفسیر اصولی از مكاتب است، زیرا ارائه و اشاعه چنین تفسیری را با بقای خود درتضاد میبیند. مأموریت تاریخی این جریان پوشاندن لباسی به رنگ دین براندیشههای مسلط در هر زمان، با سخنان روزپسند است و از همینرو همواره واسطهای بین دینداری و الحاد بودهاند. فرقانیگری نیمه ناپیدای روشنفكری ایرانی، بهویژه در دوران پس از مشروطه بهشمار میرود. پافشاری بر فرآوردهها و در مواردی پسماندههای فرهنگی فرنگ، بارها آنان را به ورطه تعصبات كور و خشونتهای كلامی و عملی سوق داده است.یادآور، مطبوعهای است با سن كم اما درهمین اندكمدت سر درآوردنش، چنان رایحه مطبوع و خوشی را در فضای جستاری، واكاوی و بازخوانی تاریخ پراكنده كه مشام هر انسان جستوجوگری را مینوازد. هرچند یك سالی میشد كه این مثنوی به تأخیر افتاده بود. رونمایی از جریان خوارجگونه و نفاقپیشه فرقان و در ادامه فرقانگونگی در تاریخ انقلاب، آنهم در قریب به 40 پرده، جدیدترین كوشش درخور ستایش محمدرضا كائینی، فعال عرصه تاریخپژوهی است كه آن را وجه همت خود قرارداده است. از رفتار این قشر فاسد، اسلام تأیید شد بهعنوان روایت حضرت امام خمینی است از اندیشه، انگیزه و آثار ترورهای فرقانیان كه بهعنوان طلیعه نشریه قرار گرفته است. ایشان میفرمایند: چهار نفر آدم آمدهاند و میخواهند برتمام 16میلیون جمعیت حكومت كنند! ما دیكتاتوری میكنیم یا شما؟ شما به دموكراسی خودتان عمل میكنید به آن حرفی كه دیگران تو دهنتان انداختند عمل میكنید یا ما كه دو دفعه برای مردم [رأی] قرار میدهیم؟ همه دنیا یك دفعه است، ما دو دفعه به رأی عمومی مردم قرار میدهیم. این دیكتاتوری است؟ شما كه سرنیزه را برداشته و تفنگها را كشیدهاید و میروید فلان جا، آنجا را میگیرید. اینها چه انگیزهای دارند كه به این جنایتها دست میزنند؟ اینها همه برای این است كه خدای تباركوتعالی اینها را كر و كور و از ادراك راه صحیح محروم كرده است. یعنی خودشان اسباب محرومیت خود را فراهم كردند. در ادامه روایت رهبر معظم انقلاب از مكانت علمی و عملی برخی از ترورشدگان فرقان باعنوان پیشروترین روشنفكران ما، اولین شهدای انقلاب بودند را میخوانیم. یكی از فرازهای جالب این روایت مقایسه نوع تأثیر استاد مطهری با دكتر شریعتی است. حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند: نوع تأثیر استاد مطهری با دكتر شریعتی متفاوت است. كار مرحوم شریعتی جوانپسند بود و متكی به احساس، لذا دیدگاههای او در محافل جوانان خیلی زود گل میكرد. مرحوم مطهری صاحب یك تفكر عمیق فلسفی بود. او بیشتر پایهای، مسائل اسلامی را بررسی میكرد. بنابراین كارش در محافل متفكران، خیلی جالب توجه بود. یادآور برای تحلیل علمی و دقیق زمینههای پیدایش فرقان و فرقان گونگان سراغ فیلسوف و اندیشمند گرانمایه آیتالله محمدتقی مصباحیزدی نیز رفته است.ایشان بر این اعتقادند كه زمینه تأثیر فرقان را قبلیها فراهم كردهاند: حمله به روحانیت، هدف مشترك شاه و این به اصطلاح روشنفكران انقلابی بود، لذا خوب تاختند و هرچه خواستند، حتی به مسخره و توهین به آخوندها میگفتند تا جایی كه تِز «اسلام منهای روحانیت» تبدیل به یك شعار انقلابی قابل قبول شد! یكی از این روشنفكرها در نامهای به پدرش مینویسد: همانطور كه مصدق تز اقتصاد منهای نفت را پیشنهاد كرد، من تز اسلام منهای روحانیت را پیشنهاد میكنم. او موفق نشد، من پیشنهاد كردم و موفق شدم. فرقانیان، قبل و بعد از دستگیری عنوان گفتوگویی است كه با علیاكبر ناطقنوری صورت گرفته تا بیان كند، بازخوانی دادگاه فرقان خاطرهای است كه به گفته خودش وی را به وجد میآورد: وقتی فرقانیها را گرفتند، من در جلسه روحانیت مبارز و خدمت آقای بهشتی بودم. به ایشان گفتم: دوستان ما اینها را گرفتهاند. اینها را دست قاضیای بدهید كه جدی و درست برخورد كند. ایشان فرمود خودت! وقتی ایشان این حرف را زد، واقعاً لكنت گرفتم و گفتم من؟ پدرم قاضی بوده؟ پدربزرگم حقوقدان بوده؟ ایشان برگشت و گفت؛ مگر پدر من رئیس دیوان عالی كشور بوده؟ كار، كار خودت است. نوع نگاه عبدالمجید معادیخواه در سالهای اخیر در بازكاوی كاركرد فرقانیان حاوی نوعی تجدیدنظرطلبی است كه مورد قبول دیگر متولیان پرونده قضایی فرقان نیست. با اینحال او معتقد است كه از افتخارات دادگاه فرقان این است كه تعداد اعدام شدهها كمتر از تعدادی بود كه اینها ترور كردهاند. عدهای هم توبه واقعی كردند. بعضی از آنها هم به جبهه رفتند و شهید شدند. از این بابت دادگاه جزو افتخارات نظام است.اما نقصهای فراوانی هم داشت. یكی از كسانیكه مورد سوءقصد گروهك نادان و جاهل فرقان قرار گرفت اما به خواست خدا زنده ماند، آیتالله سیدرضی حسینی شیرازی از علمای مبارز تهران و نواده میرزای شیرازی است.در روز ترور در نزدیكی منزل دیدم كه جوانكی پیدا شد و هفتتیری را از جیبش درآورد و با خونسردی تمام شروع به شلیك كرد. اولین تیر به دستم خورد. دومی را میخواست به سرم بزند كه از میان عمامهام رد شد و به سرم نخورد. سومی را به شكمم زد و چهارمی هم به پایم خورد. سروصدای شلیك باعث شد كه كارگر منزل ما متوجه شود و آن فرد هم فرار كند. درجای دیگر اضافه میدارند: آقای مطهری دوست بسیار صمیمی من بودند. من و آقای مطهری در مدرسه مروی با هم بزرگ شدیم.ویژگی آقای مطهری تعصب شدید در دین بود. آقای مطهری واقعاً نگران دین و پایبندی دینی مردم بود. آقای آقاسیدرضی شیرازی برآنند كه مذهبتراشیها همه برای مقابله با روحانیت است. ناگفتههایی از پیشینه و شخصیت رهبر گروه فرقان از زبان حجتالاسلاموالمسلمین سیدجعفر شبیری زنجانی باتوجه به سابقه و ارتباطش با گودرزی، روایتی را درپی آورده كه شامل اطلاعاتی بكر و ناب گشته است. آقای شبیری اظهار میدارند؛ یكی از عواملی كه موجب شد گودرزی سیر قهقرایی را بهشكل شدیدی طی كند، مبالغههای اطرافیان درباره او بود. یك نفر كه دائماً با خارج درتماس بود، با گودرزی خیلی گرم گرفته بود. گودرزی هرحرفی كه میزد، آن فرد از او تمجید میكرد و میگفت افكارت بسیار جدیدند و تو باید اینها را تبلیغ كنی! شبیه به عوامل خارجیای بود كه از سیدعلی محمد باب حمایت كردند. در صفحه 66 به نقل از حجتالاسلام دكتر علیابوالحسنی ( منذر ) میخوانیم: برخی از كسانی كه در جلسات خصوصی دكتر شریعتی در سالهای پس از تعطیلی حسینیه شركت داشتند، پس از رفتن او به اروپا در سال 1356، نشستند و با خود گفتند: حال كه دكتر شریعتی از ایران رفته ما بنشینیم و بر بنیاد آموزههایی كه او مطرح ساخته، راهش را ادامه دهیم. اینها كسانی بودند كه بعداً هسته مركزی دوگروه «فرقان» و «آرمان مستضعفین» را تشكیل دادند. در ادامه میگویند: آثار دكتر شریعتی، نوع تحلیلهای او و ادبیات تند و هتاكانهاش نسبت به روحانیت، در افرادی كه شیفته آرا و نظریات دكترند، بهطور طبیعی بدبینی شدیدی را نسبت به علمای دین ایجاد میكند. بزرگانی چون استاد شهید مطهری همین برداشت را نسبت به تأثیر سوءافكار دكتر داشتند.ابوالحسنی عقیده دارد: مشكل «خود متخصصپنداری» و «بها ندادن به دانش و تخصص اهل نظر» به مثابه یك بلیّه فرهنگی و اجتماعی، كمابیش در عرصهها و زمینههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی ما یا بسیاری از ما وجود دارد؛ معالاسف در حوزه «احكام و معارف دینی» بیشتر از جاهای دیگر احساس میشود و تأسفبارتر آنكه این بلیه در بین نخبگان و تحصیلكردگان علوم غیردینی، بیش از توده مردم یافت میشود. دیگر شخصیتی كه در مورد فرقان از او مطلبی به چاپ رسیده حجتالاسلام رسول جعفریان است. وی فرقان را برآمده از نظریه تشیع علوی و صفوی دكتر شریعتی دانسته و میگوید: نشریات فرقان سرشار از استناداتی است كه به این اثر شریعتی صورت گرفته و براساس آن اقدامات بعدی فرقان به انجام رسیده است. یكی از اعضای شاخص تیمی كه سازمان مجاهدین انقلاب برای تعقیب و دستگیری اعضای گروه فرقان تشكیل داده بود مرتضی الویری است كه در صفحه 122 از او میخوانیم: در نجف، در سه ملاقات طولانی كه در خدمت حضرت امام بودم، تمام مسائل مبارزاتی و شرایط ایران را برای ایشان مطرح كردم و پرسیدم چه باید بكنیم؟ نكتهای كه سرنوشت ما را رقم زد، این بود كه من به ایشان گفتم ما كه نمیتوانیم همیشه نزد شما بیاییم. در داخل ایران به چه كسی مراجعه و نظرات شما را دریافت كنیم؟ امام(ره) گفتند آقای مطهری! جواب ایشان كمی برای من ثقیل و عجیب بود! این فرقاننامه كه چیزی حدود 366 صفحه را شامل شده، در برگیرنده، آثار و گفتارهای دیگری از آقایان، آیتالله محمدعلی گرامی، حجج الاسلام سیدهادی خسروشاهی، جعفر شجونی، علی دوانی، رسول جعفریان، دكتر غلامعلی حدادعادل، حمیدرضا نقاشیان، دكتر اسدالله بادامچیان، جلالالدین فارسی، عزتشاهی، حسین مهدیان، محمدحسین صفارهرندی، دكتر علی مطهری، مهندس مصطفی كتیرایی، حسین شریعتمداری، دكتر محمد مهدی مفتح، دكتر محمدهادی مفتح، سیدمحمد الهی، محمدحسین قاضیطباطبایی، صمد اسماعیلزاده، محمدحسین عبدیزدانی، امیر عراقی، مهندس هاشم صباغیان، دكتر سیدمحمدمهدی جعفری، دكتر احسان شریعتی، دكتر اصغر فردی، دكتر سیدحسین لاجوردی، مهندس سیدمحمد لاجوردی، احمد قدیریان، محمود سعیدتهرانی، ماشاءالله رحیمی، علی كردی و محمدمهدی اسلامی نیز هست. از نكات برجسته این شماره یادآور كه میتوان به آن اشاره كرد، چاپ متن منتشر نشده محاكمه علیاكبر گودرزی در اردیبهشت 1359 است. مرور یادآور، این محصول مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران هر طبع سلیمی را سر ذوق و بهوجد میآورد.