امیر کوشا
هفتهای نیست که چند مقام بالارتبه ورزشی و یکی دو نماینده مجلس دور هم ننشینند و در مورد کنترل میزان قرارداد بازیکنان با هم بحث و تبادل نظر نکنند. گاهی پای مدیران اقتصادی دولت هم پیش کشیده میشود و اما آن چه از پس این جلسات پیاپی به جای میماند، فقط نتیجههای شفاهی و وعده وعیدهایی است که در مورد آینده داده میشود. گویی که قرار نیست هیچ اتفاق مهمی رخ دهد که اگر چنین بود، رقم قرارداد بازیکنان در فوتبالی که نه به جام جهانی میرسد، نه دورنمایی روشن در جام ملتها دارد و نه نمایندگانش در آسیا ابراز وجود میکنند سال به سال بالاتر نمیرفت!
قراردادها، سیر نجومی خود را طی میکنند و نکته تأسف بار این است که باشگاههای صنعتی که ریال به ریال از بودجههای بیتالمال ارتزاق میکنند، هر روز ارقامی بالاتر از دیروز را پیش روی بازیکنان جدیدشان قرار میدهند. باشگاه سپاهان، نمونهای است بارز که حالا با جذب خسرو حیدری و جواد کاظمیان، رقمی نزدیک به دو میلیارد تومان در سال از جیب کارخانه فولاد مبارکه سپاهان هزینه میکند. آیا لازم نیست نگاهی دقیق به وضعیت هزینههای نامتعارف این باشگاه تمام دولتی انداخت؟
سپاهان هرچند در فوتبال ایران و براساس شعارگرایی، خود را از متولیان امور فرهنگی در فوتبال کشور معرفی میکند، اما در حقیقت به جز برگزاری چند همایش در سال که باز هم با بودجههای کارخانه دولت برگزار میشود، کدام اقدام ارزشی را انجام داده است؟ باشگاهی که از ابتدای لیگ برتر تا امروز بیش از یکصد میلیارد تومان هزینه روی دست کارخانه فولاد مبارکه گذاشته، نه تنها هیچ بازدهی مالی نداشته که حتی مبدل به یک ماشین مصرفکننده شده که بدون هیچ تولیدی، فقط مصرف میکند.
امروز نوجوانان اصفهانی، تیمی را به عنوان نماد شهر خود میشناسند که تفکر سرمایهداری را در سطح فوتبال و البته جامعه تزریق میکند. این تلقی یک جوان اصفهانی که سپاهان چون پول دارد، پس قهرمان میشود، خطرناکترین تفکری است که یک باشگاه «فرهنگی» ورزشی به جوانان شهرش هدیه داده است. هیچ یک از نوجوانان و جوانان اصفهانی امروزی استان اصفهان، نمیتوانند آرزوی حضور در تیم شهر خود را داشته باشند. سپاهان هرچند تیم دومی را با عنوان سپاهان نوین به جیب دولت تحمیل کرده است، اما نه جوانی را از شهر خود جذب میکند و نه تلاش میکند جایی را برای رشد همین نوجوانان و جوانان در زیر مجموعه خود باز کند! تفکر سرمایه داری یا به عبارتی «کاپیتالیسم» به صورت ملموسی از خریدهای باشگاه سپاهان نمود پیدا کرده!
***
به خدمت گرفتن خسرو حیدری با رقمی بیش از 700میلیون تومان و تمدید قرارداد با مهدی رحمتی با هزینهای بیش از یک میلیارد تومان و البته هزینههایی مشابه برای هادی عقیلی، جلال حسینی، ابراهیم توره و جانواریو، این سوال را شکل میدهند که چه کسانی پول خرید ستارهها را میدهند؟ باشگاهی که حتی یک ریال درآمدزایی نمیکند و وابستگی مطلق خود به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را حفظ کرده، چگونه و از کجا چنین بودجههای سرسام آوری به دست میآورد؟
جواب ساده است. کارخانه فولاد مبارکه بخشی قابل توجه از درآمد خود که محصولی است از فروش فولاد به مصرف کننده داخلی و خارجی را به باشگاهی میدهد که کاری جز مصرف ندارد. در سالهایی که مردم همپای سیاستهای آیندهنگرانه دولت، حتی در مصرف سوخت خود صرفهجویی و برنامهریزی میکنند، ماشین زرد اصفهانی بدون درنظر گرفتن هیچ جدول سهمیهبندی، بالاترین مصرف را روی دست دولت و مردم میگذارد. آهن و فولادی که امروز یک مصرف کننده داخلی برای تولید خود میخرد، به جای هزینه در توسعه اقتصادی صرف خرید بازیکنانی میشود که چندان شباهتی هم به ستارههایی که در جام جهانی دیده ایم ندارند. نتیجه همه این هزینهها نیز حذف زودهنگام آنها از رقابتهای آسیایی است.
در پس تمامی نشستهای مسئولان سازمان تربیت بدنی و سازمان لیگ و نمایندگان مجلس چیست؟ شاید لازم است خود رجل دولت برای کننرل بودجه بیتالمال در اصفهان وارد عمل شوند!