جنگ رسانهای در کنار جنگ سیاسی، اقتصادی و امنیتی، یکی از ابعاد و ارکان جنگ ترکیبی دشمنان علیه ایران اسلامی است. در این جنگ رسانهای، دشمن برای کانالیزه کردن و مدیریت ادراکات عمومی و نخبگی در کشور تلاش میکند. بهویژه باتوجه به گستردگی استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، بیضابطه بودن فعالیت در این شبکهها و دشوار بودن نظارت بر آنها از یکسو و ضعف سواد رسانهای در کشور و برنامهریزی گسترده دشمن برای استفاده از این شبکهها جهت تهاجم به روح و روان مردم ایران از سوی دیگر، اولاً به ابزاری برای ارتباطگیری و انسجام مخالفان و ضدانقلاب در کشور تبدیل شده و ثانیاً به ابزار مهمی برای ترویج شایعات، نفرتافکنی، اعتمادزدایی از نظام و جامعه تبدیل شده است.
در همین زمینه، القای بنبست، یأس و ناامیدی در کشور در قالب این جنگ، نه تنها سبب شده که بسیاری از دستاوردها و خدمات مختلف ارائهشده در کشور نادیده گرفته شود، بلکه همچنین سبب شده که بسیاری از پدیدهها و تلاشها برای اصلاح و بهبود امور با دیده تردید و شک نگریسته شده و هرگونه اقدامی، ولو مفید و مثبت، نمایشی، نمادین و بیحاصل تلقی شود. آسیب جدیتر این قضیه آن است که چنانچه جامعه امید خود به بهبود شرایط را از دست بدهد، احساس بنبست کرده آسیبپذیر میشود و پاسخهای مطلوب مسائل خود را در ورای مرزها جستوجو میکند.
در مجموع، آرایش دشمن در رسانهها و فضای مجازی به گونهای است که میکوشد تا ایدهها، ساختارها، کارگزاران، سیاستها و اقدامات جمهوری اسلامی در ابعاد و سطوح مختلف را تخریب کند و در نقطه مقابل، خود را به عنوان دوای درد به مردم ایران تلقین کند. برای این منظور، در آرایش مذکور تلاش میشود تا با بزرگنمایی مسائل و مشکلات موجود در کشور و لاینحل تلقی کردن آنها، زمینههای تغییر باور به گذشته و آرمانی فرض کردن آنچه که در خارج از کشور میگذرد، برای مخاطب وطنی ایجاد شود. بزرگنمایی ناکارآمدی برخی مسئولان و تعمیم دادن آن به کلیت مسئولان و نظام، فاسد تلقی کردن همه مسئولان، از بین بردن هرگونه امید به اصلاح و بهبود وضع موجود، زیرسؤال بردن اصل و فلسفه وجودی انقلاب اسلامی، تطهیر رژیم شاه و دستاوردسازی برای آن، بحرانی نشان دادن وضعیت کشور در حوزههای مختلف، بزرگ و نزدیک نشان دادن خطر جنگ، دمیدن در دوقطبی جنگ – مذاکره یا دوقطبی امنیت – معیشت، تصویرسازی غیرواقعی و بزرگنمایانه از تواناییهای نظامی خود، بیتفاوت نشان دادن مسئولان نسبت به سرنوشت کشور و تولید نفرت نسبت به مسئولان و نظام و... میباشد. بر این اساس، دشمن با آرایش جنگی خود در حوزه رسانه و فضای مجازی میکوشد تا در باورها، ارزشها، ایدهها، کمالمطلوبها و هر آنچه که مردم ایران با آن انس گرفته و آن را معتبر میدانند، تردید ایجاد کرده و به بیاعتبارسازی آنها بپردازد.
با توجه به آنچه گفته شد، ضرورت مقابله با این جنگ دشمن، بدیهی به نظر میرسد. برای مقابله با تک دشمن در این حوزه نیز باید به آرایش جنگی مناسب اتخاذ شود. در این زمینه، علاوه بر اقداماتی که شورای عالی فضای مجازی در حوزه زیرساختی و نظارتی باید انجام دهد، رسانههای کشور باید بهصورت جبههای و با یک تقسیمکار هدفمند در برابر جنگ رسانهای دشمن فعالیت کنند تا ابزار رسانه را از دست دشمن بگیرند. امیدآفرینی و نگاه خوشبینانه نسبت به آینده و تصویرسازی مطلوب و مقتدرانه از کشور درصدر اقداماتی است که این رسانهها باید انجام دهند. یکی از مهمترین شرطهای موفقیت در این زمینه، توجه به جهان زیست متحول جامعه ایران و رعایت الزامات آن میباشد.