حمایت همهجانبه امریکا از رژیمصهیونیستی یک استراتژی کلان برای حفظ منافع واشینگتن در غرب آسیا و تضمین برتری رژیمصهیونیستی بر دیگر بازیگران منطقهای است این حمایت در طول بیش از هفتدهه موجب شده است که اسرائیل بتواند بدون محدودیت عملیاتی و بدون مواجهه با پیامدهای بینالمللی، سیاستهای اشغالگری و نسلکشی خود علیه فلسطینیان را ادامه دهد جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران در ۶ آذر ۱۴۰۴ تأکید کردند: «در این فاجعه غزه که امروز یکی از مهمترین فجایع تاریخ منطقه ما است، رژیم صهیونی به شدت بیآبرو و بدنام شد و امریکا هم در این بدنامی و بیآبرویی در کنار آن رژیم غاصب و ظالم قرار گرفت و او هم بیآبرو شد، او هم به شدت لطمه دید. مردم دنیا میدانند اگر امریکا نبود، رژیمصهیونیستی قادر به اینهمه فاجعهآفرینی نبود. امروز منفورترین انسان دنیا، رئیس دولت صهیونی است؛ امروز منفورترین انسان دنیا اوست و منفورترین سازمان و باند حاکم در دنیا رژیم صهیونی است و امریکا هم در این جهت، در کنار اوست و از منفوریت او به امریکا هم حتماً سرایت کرده.» بخش «بینالملل» رسانه KHAMENEI. IR بر این اساس در گزارشی به بررسی حمایتهای امریکا از رژیمصهیونیستی از سال ۱۹۴۸ در حوزههای مختلف پرداخته است.
حمایت امریکا از رژیمصهیونیستی یکی از پایدارترین و گستردهترین نمونههای روابط خارجی امریکا در طول تاریخ معاصر است. این حمایت از زمان تأسیس رژیمصهیونیستی در سال ۱۹۴۸ آغاز شده و بر پایه منافع استراتژیک، اقتصادی و ایدئولوژیک امریکا شکل گرفته است. طی بیش از هفت دهه، امریکا میلیاردها دلار کمک مالی، تجهیزات نظامی پیشرفته و حمایت دیپلماتیک به اسرائیل ارائه کرده است.
بر اساس گزارشهای رسمی وزارت خارجه امریکا، از زمان تأسیس رژیمصهیونیستی تاکنون بیش از ۳۰۰میلیارددلار (با در نظر گرفتن تورم) کمک به این رژیم ارائه شده است که بخش عمده آن به توانمندسازی نظامی و ایجاد بیثباتی اختصاص یافته است. این حمایتها، رژیمصهیونیستی را برای اجرای جنایات علیه فلسطینیان به ویژه در نوار غزه تجهیز کرده است. بدون این حمایتها رژیمصهیونیستی قادر به انجام اینگونه جنگ افروزیها و ادامه جنگ را نبود.
امریکا نهتنها با ارسال تسلیحات و تجهیزات پیشرفته، اسرائیل را برای جنگها و نسلکشی آماده کرده، بلکه با حمایتهای دیپلماتیک و اقتصادی، این رژیم را از هرگونه فشار بینالمللی مصون نگاه داشته است. سرکوب انتقادات داخلی و شکلدهی افکار عمومی در امریکا نیز باعث شده است این حمایتها بدون مانع سیاسی و اجتماعی ادامه یابد. دادههای رسمی، گزارشهای دانشگاهی و تحقیقات مستقل نشان میدهند، این روابط عمیق و راهبردی اسرائیل را در تداوم جنگ و جنایات خود توانمند کرده است.
حمایتهای نظامی و امنیتی
حمایت نظامی امریکا ستون اصلی روابط تل آویو و واشینگتن است و بخش عمدهای از کمکهای مالی و تسلیحاتی امریکا به اسرائیل را شامل میشود. بر اساس تفاهمنامه ۱۰ساله ۲۰۲۸- ۲۰۱۹، امریکا سالانه بیش از ۳/۳میلیارد دلار کمک مالی نظامی مستقیم و ۵۰۰میلیوندلار برای توسعه سامانههای دفاع موشکی مانند گنبد آهنین به اسرائیل ارائه میدهد. از سال ۲۰۰۹تاکنون، بیش از ۳/۴میلیارددلار برای ارتقای دفاع موشکی اسرائیل هزینه شده که ۱/۳میلیارددلار آن تنها به گنبد آهنین اختصاص یافته است.
علاوه بر این کمکها، امریکا تسلیحات پیشرفتهای از جنگندههای اف۳۵ و هلیکوپترهای سنگین گرفته تا تانکرهای سوخترسان و مهمات هدایتشونده در اختیار اسرائیل قرار داده است. فروشهای نظامی خارجی فعال با اسرائیل بیش از ۳۹میلیارددلار ارزش دارد و تجهیزات مازاد دفاعی، شبیهسازها و قطعات یدکی نیز از طریق برنامههای متنوع تحویل شدهاند. این حمایتها موجب شده است که ارتش رژیمصهیونیستی بتواند عملیات نظامی گستردهای علیه فلسطینیان انجام دهد، بدون آنکه محدودیت عملیاتی یا مالی احساس کند. البته حتی با این حجم کمکها ارتش رژیمصهیونیستی در بیش از دوسال نتوانست به اهداف اعلامی خود در نوارغزه دست یابد. رزمایشهای مشترک و توسعه سلاحهای پیشرفته، از دیگر ابعاد همکاری نظامی امریکا و اسرائیل است. این تسلیحات و حمایتها به صورت مستقیم در کشتار بیش از ۷۰هزار فلسطینی از اکتبر ۲۰۲۳ نقش داشته و صدها هزار نفر را مجروح کرده است.
علاوه بر کمکهای مستقیم، امریکا ذخایر تسلیحاتی در سرزمینهای اشغالی ایجاد کرده است که ارزش آن سالانه بیش از ۵۰۰میلیوندلار برآورد میشود و شامل بمبها، موشکها و مهمات است که در مواقع اضطراری به کار گرفته میشود. از سوی دیگر، برنامههای مشترک تحقیق و توسعه، رژیمصهیونیستی را در تولید سلاحها و سیستمهای هوشمند هدایتشده مجهز کرده، بهطوری که این رژیم با این حمایتها، جنایتها و نسلکشی خود در فلسطین و حملات به کشورهای دیگر را انجام داده است.
با این حال تغییر اساسی در حجم و ماهیت حمایت امریکا پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد، زمانی که جنگ اخیر غزه آغاز شد. در این زمان، امریکا گستردهترین حمایت مالی و نظامی خود را در تاریخ معاصر به رژیمصهیونیستی ارائه کرد و بهصورت فوری و اضطراری بیش از ۲۲میلیارددلار به این رژیم اختصاص یافت. بر اساس گزارش دانشگاه براون، حدود ۱۷/۹ میلیارددلار به صورت کمک مستقیم نظامی به ارتش رژیمصهیونیستی پرداخت شد و تقریباً ۴/۸۶ میلیارددلار برای عملیات منطقهای مرتبط با جنگ مانند تقویت ناوگان امریکا در مدیترانه و دریای سرخ هزینه شد. مجموع این حمایتها حدود ۲۲/۷۶ میلیارددلار برآورد میشود که رسانهها آن را «کمک اضطراری امریکا به اسرائیل در جنگ غزه» نامیدهاند.
این کمکها طی کمتر از یک سال ارائه شد، نه به صورت تدریجی که نشاندهنده سطح بالای اضطرار سیاسی و نظامی واشینگتن در مواجهه با این جنگ بود. بخش عمدهای از آن به شکل بودجه نظامی مستقیم تأمین شد که به رژیمصهیونیستی امکان میدهد تسلیحات پیشرفته امریکایی مانند بمبهای هوشمند و سامانههای هدایت دقیق را خریداری کند. علاوه بر این، ذخایر عظیمی از مهمات از انبارهای موجود امریکا در اسرائیل برای ارتش این رژیم ارسال شد که نشاندهنده عمق همکاری و هماهنگی لجستیکی میان دو ارتش است.
واشینگتن ادعا میکند این کمکها برای «تضمین برتری نظامی کیفی» رژیمصهیونیستی ارائه میشود؛ اصطلاحی که از دهه ۱۹۷۰ به کار میرود و به معنای تضمین برتری تکنولوژیک و نظامی اسرائیل بر هر نیروی عربی یا منطقهای است.
تحلیلهای مراکز امریکایی مانند شورای روابط خارجی نشان میدهد، حمایت امریکا از اسرائیل نهتنها اخلاقی یا دینی نیست، بلکه سرمایهگذاری استراتژیک بلندمدت برای حفظ منافع امریکا در غرب آسیاست، به ویژه در شرایطی که نفوذ واشینگتن در سایر مناطق جهان کاهش یافته و قدرتهای نوظهور مانند چین و روسیه در حال افزایش هستند. اسرائیل برای امریکا نقش یک پایگاه نظامی پیشرفته، مرکز اطلاعاتی و متحد قابل اعتماد در مواجهه با ایران و گروههای مقاومت را ایفا میکند. به همین دلیل، به رغم مخالفتها در کنگره و افکار عمومی، واشینگتن سالانه میلیاردها دلار به رژیمصهیونیستی اختصاص میدهد.
حمایت دیپلماتیک و مصونیت از پیامدهای بینالمللی
همزمان با تقویت توان نظامی رژیمصهیونیستی، امریکا از طریق حمایتهای دیپلماتیک این رژیم را از محکومیتهای بینالمللی مصون نگه داشته است. واشینگتن از سال ۱۹۴۸ تاکنون بیش از ۵۰بار از حق وتو در شورای امنیت برای جلوگیری از تصویب قطعنامههای ضد اسرائیلی استفاده کرده است. از آغاز جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳، امریکا چندین بار قطعنامههای توقف فوری جنگ را وتو کرده و مانع از فشار بینالمللی برای توقف نسلکشی شده است.
امریکا همچنین با تهدید به تحریم دادگاه کیفری بینالمللی و جلوگیری از عضویت فلسطین در سازمانهای بینالمللی، رژیمصهیونیستی را در اجرای اقدامات تجاوزکارانه مصون کرده است. تصمیمات ترامپ، مانند به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیمصهیونیستی و تأیید الحاق جولان نقض آشکار قوانین بینالمللی بود و زمینهساز استمرار اشغال و جنایات جنگی شد. در نتیجه، رژیمصهیونیستی توانست بدون ترس از تحریم یا فشار بینالمللی، بیش از ۷۰هزارفلسطینی را به شهادت برساند و زیرساختهای غزه را نابود کند.
حمایت سیاسی داخلی و سرکوب انتقادها و مشروعیتسازی
حمایت امریکا از رژیمصهیونیستی محدود به زمینههای نظامی و مالی نیست و سیاستهای داخلی این کشور نیز نقش مهمی در تأمین آزادی عمل اسرائیل ایفا میکند. یکی از ابزارهای اصلی در این زمینه، تصویب قوانین ضد جنبش تحریم کالاهای صهیونیستی است. این قوانین در بسیاری از ایالتهای امریکا اعمال میشوند و شرکتها و مؤسسات اقتصادی را از همکاری با نهادهایی که تحریمهای اقتصادی علیه اسرائیل را رعایت میکنند، منع میکنند. در واقع، این قوانین به شکلی قانونی انتقاد از رژیمصهیونیستی را محدود کرده و امکان اعمال فشار بر دولت یا نهادهای اسرائیل را در داخل امریکا به حداقل میرساند.
علاوه بر این، فشار بر دانشگاهها و مراکز آموزشی باعث شده، فعالان و دانشجویان حامی فلسطین با محدودیتها و تهدیدهای جدی مواجه شوند. دانشگاههایی مانند کلمبیا و براون مجبور شدهاند، برای اجتناب از جریمهها و اقدامات قانونی سنگین، توافقهای مالی امضا کنند و بسیاری از برنامهها و فعالیتهای دانشجویی را که به حمایت از حقوق فلسطینیها میپرداخت محدود کنند. این فشارها نهتنها آزادی بیان را محدود میکند، بلکه تصویری مشروع و قانونی از اقدامات رژیمصهیونیستی در داخل امریکا ایجاد میکند.
به این ترتیب، سیاست داخلی امریکا به نوعی پوشش و مشروعیت برای اقدامات رژیمصهیونیستی فراهم میآورد. از یکسو انتقادها سرکوب میشوند و از سوی دیگر، جامعه امریکا به گونهای شکل میگیرد که پشتیبانی از رژیمصهیونیستی به عنوان یک امر مشروع و غیرقابل نقد تلقی شود. این وضعیت نشان میدهد، حمایت واشینگتن از رژیمصهیونیستی تنها در میدانهای نظامی و مالی خلاصه نمیشود، بلکه ساختار داخلی و قانونی امریکا نیز نقش مهمی در تثبیت این حمایت و محدود کردن مخالفتها دارد.
نتیجه
حمایت همهجانبه و ساختاریافته امریکا از رژیمصهیونیستی نهتنها یک سیاست خارجی صرف، بلکه یک استراتژی کلان برای حفظ منافع واشینگتن در غرب آسیا و تضمین برتری رژیمصهیونیستی بر دیگر بازیگران منطقهای است. این حمایت در طول بیش از هفتدهه از کمکهای مالی و نظامی گسترده گرفته تا پوشش دیپلماتیک و کنترل افکار عمومی موجب شده است که اسرائیل بتواند بدون محدودیت عملیاتی و بدون مواجهه با پیامدهای بینالمللی، سیاستهای اشغالگری و نسلکشی خود علیه فلسطینیان را ادامه دهد. دادههای رسمی و گزارشهای دانشگاهی نشان میدهند، میلیاردها دلار کمک مستقیم و غیرمستقیم به همراه انتقال تسلیحات پیشرفته و فناوریهای نظامی، اسرائیل را در کشتار و ویرانی نوار غزه توانمند کرده است.
رهبر معظم انقلاب اخیراً تأکید کردهاند «امریکاییها از باند جنایتکار صهیونی حاکم بر فلسطین حمایت میکنند»، سخنی که به روشنی نقش واشینگتن در استمرار اشغال، تجاوز و سرکوب فلسطینیان را برجسته میکند. این حمایت صرفاً یک اتحاد سیاسی یا اقتصادی نیست، بلکه ترکیبی از قدرت نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی، رسانهای و فرهنگی است که رژیمصهیونیستی را در اجرای سیاستهای خود مصون نگه میدارد و امکان مقاومت قانونی یا فشار بینالمللی را از فلسطینیان سلب میکند. رژیمصهیونیستی بدون حمایتهای گسترده امریکا قادر به انجام این حجم از جنایت و جنگ نبوده و نیست.
حمایت همهجانبه و بیوقفه امریکا از رژیمصهیونیستی باعث شده است که واشینگتن نهتنها حامی، بلکه شریک مستقیم جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان باشد. میلیاردهادلار کمک نظامی و مالی، انتقال تسلیحات پیشرفته، پشتیبانی دیپلماتیک و سرکوب انتقادات داخلی، رژیمصهیونیستی را قادر ساخته است تا با آزادی عمل کامل، عملیات نظامی گسترده و نسلکشی علیه مردم بیدفاع فلسطین را ادامه دهد. از سوی دیگر، مصون نگهداشتن رژیمصهیونیستی در مجامع بینالمللی، وتوی قطعنامهها و جلوگیری از فشار قانونی و حقوق بشری، نقش امریکا در تسهیل جنایات این رژیم را به وضوح نشان میدهد.
این حمایت ساختاریافته وجهه امریکا در افکار عمومی جهان را نیز تخریب کرده است. امریکا با ایستادن در کنار رژیمصهیونیستی و مشروعیتبخشی به اقدامات آن، به تدریج همان تصویر منفی و منفوری را پیدا کرده که رژیمصهیونیستی در سطح بینالمللی دارد. افکار عمومی جهانی، نهادهای حقوق بشری و رسانهها، واشینگتن را همپای رژیمصهیونیستی در تجاوز، قتل عام و نقض حقوق بشر میدانند. به این ترتیب، امریکا با حمایت از «باند جنایتکار صهیونی» نهتنها بحران انسانی را تشدید کرده، بلکه اعتبار بینالمللی خود را نیز به شدت کاهش داده و در نگاه جهانیان به شریک جرم آشکار اسرائیل تبدیل شده است.