کد خبر: 1336749
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۰
«دزدی دریایی» تقلای امریکا برای بازسازی شکست تلاش‌های ایالات متحده برای توقیف یا به تعبیر واقعی‌تر تصاحب کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های کشور‌های تحت تحریم یکجانبه را باید در چارچوب تقلای واشینگتن برای حفظ وضعیت موجود و عدم‌تغییر نظم امریکای اول دانست
فائزه‌سادات یوسفی

جوان آنلاین: تلاش‌های ایالات متحده برای توقیف یا به تعبیر واقعی‌تر تصاحب کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های کشور‌های تحت تحریم یکجانبه را باید در چارچوب تقلای واشینگتن برای حفظ وضعیت موجود و عدم‌تغییر نظم امریکای اول دانست. در چند ماه اخیر امریکا به بهانه‌های مختلفی، چون مهار صادرات نفت به ویژه در منطقه پیرامونی ونزوئلا، نفتکش‌های حاضر در آب‌های بین‌المللی را توقیف کرده است. واشینگتن پیش از این دو نفتکش دیگر به نام‌های اسکیپر و سنچریز را به اتهام نقض تحریم‌ها در آب‌های بین‌المللی توقیف کرده بود. 

اقدامات واشینگتن نشان می‌دهد رویکرد کاخ سفید از فاز غیرمستقیم «تحریمی» به فاز مستقیم «توقیف فیزیکی» متحول شده است و اهداف متنوعی را در خود می‌پروراند. اول آنکه امریکا درصدد است بر شبکه حمل‌ونقل نفت کشور‌های تحت تحریم، به ویژه ونزوئلا فشار وارد و به طور عملی شبکه دور زدن تحریم‌ها را مهار کند. دوم آنکه، مصادره کشتی‌ها و نفتکش‌ها با بهانه‌های جعلی، رویه جدیدی از سیاست خارجی امریکا را بر پایه سرقت سازمان‌یافته بین‌المللی توجیه‌پذیر می‌کند و با ناامن‌سازی آب‌های آزاد، به کشور‌های تحت تحریم و همچنین رقبای راهبردی خود در عرصه تجارت بین‌المللی هشدار می‌دهد. سومین دلیل به ناتوانی‌های متعدد امریکا در خنثی‌سازی نفوذ و تغییر رفتار رقبایش در عرصه بین‌الملل دلالت دارد. هدف دیگر واشینگتن، گروکشی و نمایش قدرت در راستای تأمین منافع کلان برای ایجاد توازن به تهدیدات متأثر از نفوذ چین، روسیه و ایران در حیاط خلوت امریکاست، اما هدف غایی کاخ سفید از این اقدامات غیرقانونی، مقابله با تغییر نظم جهانی و فروپاشی نظام تک‌قطبی است. رفتار تهاجمی امریکا بیانگر عینی‌شدن یکجانبه‌گرایی امریکا و تنها شدن او بیش از هر زمانی عیان شده و این موضوع نشان می‌دهد دولت‌ها و مناسبات حقوقی و جهان دیگر با او همراهی نمی‌کنند.

راهزنی دریایی مدرن

امریکا سابقه طولانی در سرقت مدرن ثروت و دارایی کشور‌ها با بهانه‌های مختلف دارد. یکی از نمونه‌های عینی، سرقت نفت سوریه و حتی عراق به بهانه مبارزه با داعش و ضرورت حضور در منطقه است. بعد از به اصطلاح شکست داعش، نیرو‌های امریکایی مستقیماً بر برخی چاه‌های نفت سوریه مسلط شدند و از همان زمان شروع به استخراج و سرقت نفت سوریه و انتقال آن به پایگاه خود کردند. امریکا حتی با مشارکت دیگر شبه‌نظامیان مستقر در شمال سوریه مانند قسد، منابع ملی و محصولات استراتژیک مانند نفت، گندم و جو را غارت و مردم سوریه را از آن محروم می‌کرد. اکنون نیز توقیف نفتکش‌ها یا کشتی‌های تجاری کشور‌های تحت تحریم به مثابه راهزنی دریایی در قالب استعمار مدرن است. 

در بیانیه‌های ترامپ و مقامات امریکا، تصرف دارایی‌های نفتی از سوی ونزوئلا برای حفظ حاکمیت ملی خود، بار‌ها «سرقت» نامیده شده است. در حالی که واقعیت تاریخی نشان می‌دهد این امریکاست که نقش اصلی دزد بین‌المللی را ایفا می‌کند، زیرا شرکت‌های امریکایی دهه‌ها با تسلط بر نفت ونزوئلا، سود‌های کلان و نامشروعی را به جیب زده‌اند. ملی‌سازی صنعت نفت از سوی ونزوئلا، در واقع پایان‌دادن به این غارت سیستماتیک و استرداد ثروت ملی بود. اکنون، امریکا تلاش می‌کند با توجیه راهزنی مدرن خود، هم سرقت‌های تاریخی‌اش را کتمان و هم حق قانونی و مشروع کشور‌های خارج‌شده از استعمار در بازپس‌گیری منابع ملی ازدست‌رفته را به عنوان «دزدی» معرفی کند. 

توسعه شبکه ضدتحریم‌ها

عدم‌کارایی تحریم‌ها و توسعه ائتلاف‌های ضدتحریمی، نمایانگر ناکارآمدی ابزار تحریم به عنوان آخرین برگ برنده امریکا برای فشار بر کشورهاست. علاوه بر آن، تحریم‌ها به جای آنکه نفوذ و تسلط امریکا را افزایش دهد، به تقویت و گسترش رویکرد ضدامریکایی در جهان منجر شده است. کشور‌های بسیاری برای حفظ استقلال و دورماندن از عواقب منفی ادغام در نظم اقتصادی غربی، ترجیح می‌دهند به طور مستقل سازوکار‌هایی را برای تأمین منافع خود ایجاد کنند. این روند به تناسب تهاجمی‌ترشدن سیاست‌های امریکا با سرایت به عرصه سیاست بین‌الملل، سبب تضعیف جایگاه امریکا به عنوان قدرت بالادستی در صحنه جهانی شده است. 

در این میان همکاری‌های نزدیک مخالفان امریکا یعنی چین، روسیه و ایران که بسیاری آن را بلوک شرق می‌نامند، تهدیدی جدی برای واشینگتن تلقی می‌شود و سبب تغییر رفتار امریکا شده است. امریکا با دستاویز قرار دادن بهانه‌های مختلفی، چون تروریسم، تهدید اقتصادی، عامل بی‌ثباتی و ... و با استفاده از تحریم، فشار‌های سیاسی و تهدیدات امنیتی تلاش می‌کند خود را از این تهدیدات رهایی بخشد. توقیف کشتی‌ها و نفتکش‌ها هم در همین چارچوب تحلیل می‌شود. 
این کشور در واکنش به ناتوانی در پیشبرد مؤثر سیاست‌های خود تلاش دارد با حضور در آب‌های بین‌المللی و اختلال در شبکه توزیع نفت تحریمی، بر آن تأثیر مستقیم بگذارد تا با این شیوه عقب‌ماندگی و شکست راهبرد تحریمی خود را جبران کند. 

هراس از انزوا

روند تغییر نظم جهانی به سمت چندقطبی‌شدن و همچنین ناتوانی سیاست خارجی امریکا برای حفظ برتری امریکا، سبب شد کاخ سفید برای احیای قدرت و ترمیم راهبردهایش برای سیطره بر جهان به انزوای جبری و مقطعی روی آورد. طبق سند جدید استراتژی امنیت ملی ایالات‌متحده، واشینگتن بر تقویت پیوند‌های خود با کانادا، امریکا‌ی‌لاتین و همسایگان نزدیک تمرکز دارد و سیاست انزواگرایی سنتی خود را با رنگ و بویی تازه به اجرا می‌گذارد، بنابراین ایجاد جنگ‌هایی که از آن با عنوان جنگ سایه هم نام برده می‌شود، نوعی از تکاپوی امریکا برای احیای برتری در منطقه امریکای‌لاتین تلقی می‌شود که تلاش دارد در کل جهان نیز منتشر شود. 

اگرچه امریکا طی سال‌های گذشته این جنگ سایه را علیه ایران نیز به راه انداخته است، اما ایران با اقدامات متقابل و تلافی‌جویانه به موازنه‌سازی تهدید پرداخته و رفتار تهاجمی و خودسرانه امریکا را در میدان جنگ سایه خنثی یا مهار کرده است. توقیف نفتکش‌های مرتبط با امریکا یا متحدانش در تنگه هرمز در چارچوب پاسخ متناظر، واکنشی مستقیم و ضروری به توقیف محموله‌های ایران در آب‌های بین‌المللی است که می‌تواند امنیت تجارت دریایی را ضمان و با تهدیدات واشینگتن مقابله کند، بنابراین امریکا با بازسازی میدان جدید منازعه در آب‌های بین‌المللی، چالشی جدید در میانه چالش‌های گذشته برای خود ایجاد کرده است که می‌تواند بر راهبرد‌های جهانی و منطقه‌ای آن اثر معکوس بگذارد.

برچسب ها: امریکا ، نفتکش ، تحریم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار