کد خبر: 1335390
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سهم نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت در معرفی چهره‌های فرهنگی چه بود؟
چهره‌های ادبی و هنری در قاب مغفول مستند‌های پرتره‌محور فیلم مستند با نمایش تردیدها، شکست‌ها، روابط شخصی و زیست روزمره افراد مشهور، به انسانی‌کردن آنها کمک می‌کند
 احمد محمدتبریزی

جوان آنلاین: در روزگاری که حافظه جمعی بیش از هر زمان دیگری به تصویر وابسته شده، فیلم مستند به یکی از مؤثرترین ابزار‌ها برای شناسایی و بازنمایی چهره‌های ادبی و هنری بدل شده است. مدیومی که نه‌تنها روایتگر زندگی و آثار این چهره‌هاست، بلکه می‌تواند آنها را از حصار کتاب‌ها، آرشیو‌ها و روایت‌های رسمی بیرون بکشد و به تجربه‌ای زنده و ملموس برای مخاطب امروز تبدیل کند. 
چهره‌های ادبی و هنری، به‌ویژه در جوامعی با پیشینه فرهنگی غنی، اغلب در میان متون مکتوب، خاطرات پراکنده و روایت‌های گاه اسطوره‌ای محصور می‌مانند. فیلم مستند، با تکیه بر تصویر، صدا، آرشیو و گفت‌و‌گو، این امکان را فراهم می‌کند که زندگی، زمانه و اندیشه این افراد در بستری عینی‌تر و قابل‌درک‌تر بازخوانی شود. 
برخلاف زندگینامه‌های مکتوب که نیازمند مخاطبی صبور و آشنا با زبان متن هستند، مستند می‌تواند مخاطبان گسترده‌تری را جذب کند و نسل‌های جدید را با نام‌ها و میراثی آشنا سازد که شاید در فضای رسمی آموزش کمتر به آنها پرداخته شده است. 

 اهمیت مستند‌های پرتره محور
یکی از کارکرد‌های مهم مستند‌های پرتره‌محور، فاصله‌گرفتن از روایت‌های اغراق‌شده و تقدیس‌گرایانه است. بسیاری از چهره‌های ادبی و هنری در طول زمان به نماد‌هایی دست‌نیافتنی تبدیل شده‌اند؛ چهره‌هایی که بیشتر به نام‌های بزرگ و دست‌نیافتنی تبدیل می‌شوند که امکان معرفی درست‌شان به مردم مهیا نمی‌شود. فیلم مستند با نمایش تردیدها، شکست‌ها، روابط شخصی و زیست روزمره این افراد، به انسانی‌کردن آنها کمک می‌کند. این رویکرد نه تنها از ارزش آثارشان نمی‌کاهد، بلکه درک عمیق‌تری از فرآیند خلق هنری و فکری به مخاطب می‌دهد. 
با وجود این اهمیت، ساخت مستند درباره چهره‌های ادبی و هنری نیازمند پژوهش دقیق، نگاه تحلیلی و پرهیز از ساده‌سازی است. مستند‌هایی که صرفاً به ستایش یا مرور خطی زندگی بسنده می‌کنند، به‌سرعت از حافظه مخاطب حذف می‌شوند. آنچه یک مستند را ماندگار می‌کند، پرسش‌محوری، زاویه دید خلاقانه و پیوند دادن زندگی فرد با بستر اجتماعی، تاریخی و فرهنگی زمانه اوست. 
 توجه مستندسازان خارجی به نویسندگان
رسانه‌ها و مستندسازان خارجی به خوبی اهمیت این موضوع را دریافته‌اند و هر سال مستند‌هایی تماشایی از نویسندگان، فیلمسازان و چهره‌های مطرح هنری و فرهنگی‌شان می‌سازند و باعث شناساندن بهتر و درست‌تر آنها به مخاطبان می‌شوند. مستندسازی پرتره‌محور اهمیت زیادی برای مستندسازان خارجی دارد و آنها هر سال به کشف چهره‌های فرهنگی‌شان می‌پردازند. 
به تازگی مستند «اورول: ۲+۲=۵» ساخته رائول پک با بهره‌گیری از زندگی و نوشته‌های جورج اورول، به بررسی چگونگی شکل‌گیری رمان «۱۹۸۴» و پیامد‌های سیاسی آن در جهان گذشته و امروز می‌پردازد. این مستند از «رائول پک» زندگی و اندیشه‌های اورول را زیر ذره‌بین می‌برد و به معرفی کامل این نویسنده می‌پردازد. 
یا در حوزه سینما مستند پنج قسمتی اپل تی‌وی به نام «آقای اسکورسیزی» به شکلی بدون پرده و تعارف، زندگی و دنیای هنری این کارگردان را بررسی می‌کند و به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تجربه‌های رنگارنگ زندگی اسکورسیزی، دیدگاه هنری او را شکل داده‌اند. 
این مستند‌ها که همگی محصول سال ۲۰۲۵ میلادی هستند از سوی منتقدان و جشنواره‌های جهانی مورد تحسین و تمجید زیادی قرار گرفته‌اند. در سال‌های گذشته نیز مستند‌های خوب و تماشایی از این دست زیاد دیده بودیم. مستند‌هایی درباره سبک نویسندگی نویسنده فقید کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز، به مخاطب نشان می‌داد که قصه‌های افسانه‌ای و خرافی مادربزرگ گابو چگونه بذر‌های داستان‌سرایی را در روح او کاشتند. این مستند درباره نویسندگی گابو است و تلاش می‌کند از کودکی و آثار مارکز سخن بگوید. ساخت مستند‌هایی درباره مارگارت اتوود، سلینجر و ویلیام فاکنر نمونه‌ای از تلاش‌های مستندسازان خارجی برای معرفی نویسندگانشان به مخاطبان است. 

 مستندسازی درباره مفاخر فرهنگی، کم و ناکافی.
اما در ایران، مستند پرتره‌محور کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد و مستندسازان بیشتر به ساختن مستند‌های سیاسی و اجتماعی علاقه دارند. خلأ این موضوع در جشنواره سینما حقیقت امسال بیشتر به چشم آمد. هنگامی که تنها سه مستند به دنبال معرفی یا رمزگشایی از چهره‌های ادبی و فرهنگی بودند. 
مستند‌های «من جلال آل‌احمد هستم»، «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» و «تا خداینامه» مستند‌هایی بودند که سوژه‌شان را از بین نویسندگان و مفاخر فرهنگی کشور انتخاب کرده بودند. دو مستند اول به زندگی جلال آل‌احمد و ذبیح‌الله منصوری پرداخته بودند و «تا خداینامه» روایت زندگی و کارنامه علمی «جلال خالقی مطلق» است؛ پژوهشگری که بیش از سه دهه از عمر خود را صرف تصحیح شاهنامه فردوسی کرد. این فیلم پرتره، با نگاهی نزدیک و پژوهش‌محور، مسیر زندگی او از ایران تا آلمان، سال‌های دوری از وطن و عشقی را بازمی‌گوید که بی‌وقفه او را به شاهنامه و فرهنگ ایران پیوند زد. 
این عدد در مقابل تعداد مستند‌های دیگر جشنواره بسیار کم و ناچیز به حساب می‌آید. هرچند باید امیدوار بود باز همین مستند‌های کم با محوریت این چهره‌ها ساخته می‌شوند. سال گذشته هم تعداد مستند‌های پرتره‌محور از چهره‌های فرهنگی و هنری در همین حول و حوش بود و از این بابت اتفاق خاصی در جشنواره سینما حقیقت رخ نداده است، به ویژه آنکه محمد حمیدی‌مقدم، دبیر جشنواره سینما حقیقت در نشست خبری‌اش از نپرداختن مستندسازان به این سوژه‌ها گلایه داشت و اظهار امیدواری کرد سینمای مستند توجهی به این چهره‌ها نشان دهد. بخشی از این موضوع به سیاستگذاری‌های جشنواره هم برمی‌گردد و آنها باید برای جشنواره سال آینده، بخشی از سیاستگذاری و حمایت‌هایشان را روی این موضوع بگذارند تا مستند‌های پرتره‌محور جانی دوباره بگیرند. مستند‌های موفق، اغلب باعث احیای دوباره آثار ادبی و هنری می‌شوند. 
پس از نمایش یک مستند تأثیرگذار، توجه مخاطبان به کتاب‌ها، شعرها، نمایشنامه‌ها یا آثار تجسمی آن چهره افزایش می‌یابد. به این ترتیب، مستند نه فقط روایتگر گذشته، بلکه محرکی برای بازگشت آثار به چرخه خوانش، نقد و گفت‌وگوی فرهنگی است. نقشی که در فضای امروز فرهنگ، اهمیتی دو چندان دارد. 
فیلم‌های مستند، یکی از مهم‌ترین ابزار‌های معاصر برای معرفی، بازشناسی و حفظ میراث چهره‌های ادبی و هنری به شمار می‌روند. این آثار می‌توانند فاصله میان نسل‌ها را کاهش دهند، تاریخ فرهنگ را زنده نگه دارند و نگاه مخاطب را از اسطوره به انسان و از نام به اندیشه سوق دهند. در شرایطی که تصویر نقش محوری در انتقال معنا یافته، توجه جدی‌تر به تولید مستند‌های فرهنگی پژوهش‌محور، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی فرهنگی است.

برچسب ها: ادبیات ، مستند ، فیلم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار