کد خبر: 1334479
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مرتضی سیمیاری

زمستان ۱۴۰۱ همزمان با شکل گرفتن برخی آشوب‌های محله‌محور محمد عمر توحیدی از مفتی‌های جریان تکفیری که بعد‌ها در گروهک انصارالفرقان نیز مسئولیت واحد تبلیغات را بر عهده گرفت در یک فایل صوتی یک‌ساعته که در یک کانال تلگرامی منتشرشده بود، به تشریح مدل عملیاتی اشرار و عناصر تروریستی در اطراف مرز‌ها پرداخت. 
این عنصر تروریستی در تشریح فعالیت‌های گروهک خود گفته بود که برای زدن ضربات هدفمند به مردم ایران باید سازمان‌دهی تشکیلاتی گروهک‌ها تغییر کند و شورای هماهنگی آشوب و ناامنی ایجاد شود. در آن مقطع برخی عناصر ضدانقلاب در خارج از کشور نیز در کنفرانس هالیفاکس ناتو در کانادا طرح پروازممنوع را به امریکایی‌ها ارائه دادند. در این طرح روی این موضوع تأکید شده بود که برای اثرگذاری بیشتر تروریسم در داخل ایران لازم است که یک یا چند شهر مرزی مرکز فرماندهی هسته‌های ترور شده تا حملات تروریستی به‌صورت تصاعدی قابل هدایت باشد. 
در آن برهه زمانی به دلیل پاک‌سازی تروریست‌ها در برخی مناطق مرزی، به‌ویژه در شمال غرب کشور و نیز هوشمندی قرارگاه قدس طرح سامان‌دهی اشرار شکست خورد. مدتی بعد «عدل‌مدیا» که مواضع تروریست‌ها در جنوب شرق و استان سیستان و بلوچستان را منتشر می‌کرد، در تحلیلی از وقایع که با خط آشوب ۸ مهر پیوند داشت، نوشت که در طول این بازه زمانی با وجود شکست در میدان، تشکیلات جیش‌الظلم توانسته دوستانی در بیابان برای خود پیدا کند!
در آن زمان این سؤال پدید آمد که دوستان جدید تروریست‌ها در کوه و بیابان چه کسی است؟ پیدا کردن این سؤال خیلی سخت نبود، مصطفی هجری دبیر کل گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان در یک کنفرانس خبری در آلمان گفت که اشرار و تروریست‌ها در مرز‌های ایران، دوست جدیدی به نام اسرائیل دارند که آنها را برای آینده مجهز خواهد کرد. این تجهیز شدن خیلی زود نتایج خود را نشان داد. فروردین ۱۴۰۳ گروهک شرور جیش‌العدل شبانه به بندر چابهار حمله کرد و تعدادی از مردم را به شهادت رساند. در این عملیات تروریستی چند نکته قابل‌توجه وجود داشت، مدل و فرمول عناصر تروریستی تغییر و آنها فاز عملیات شهری را تجربه کردند. هم‌زمان شکل، میزان و مدل سلاح، تجهیزات و لجستیک آنها نیز تغییر کرده بود و از همه مهم‌تر آن بود که تروریست‌ها در اطلاعیه‌ای پس از عملیات از واژه‌هایی، چون «تمدن بلوچی» استفاده کردند که در قواره فکری و ایدئولوژیک آنها نبود. این سه آیتم به‌خوبی نشان می‌داد که در پشت پرده کارگردانی جدید نشسته که تروریست‌ها کوچ یا هدایت ادراکی می‌کند. 
به نظر می‌رسد که انحلال سازمان تروریستی جیش‌العدل و شکل گرفتن یک تشکیلات تروریستی جدید در اکوسیستم جنوب شرقی کشور با تبلیغات شدید رسانه‌ای را نیز باید در فرمول چینش جدید صهیونیست‌ها بعد از شکست در جنگ ۱۲ روزه باید ارزیابی کرد. در آن مقطع ارتش رژیم اسرائیل انتظار داشت با بمباران از بالا، جریان‌های تروریستی از پایین باهم پیوند خورده و آشوب، کشته‌سازی و جنگ مقطعی شکل بگیرد، اما به دلیل رصد‌های دقیق اطلاعاتی قبل از جنگ و نیز برگزاری رزمایش‌های متعدد امنیتی حتی یک واحد تروریستی نیز توانست آرایش گرفته و این پروژه شکست خورد. 
ازاین‌رو موساد برای استفاده بهینه‌تر از اشرار، هسته‌های آشوب و تروریست‌ها با ری‌برند کردن سازمان جیش‌الظلم در تدارک آن است که به تروریست‌ها فرم جدید بدهد، در این شکل‌دهی گروهک JMM دارای یک ستاد عملیات رزمی و هسته‌های تروریستی، ستاد تبلیغی و ادراکی و نیز ستاد همکاری‌های خارجی و ارتباطات خواهد بود، به عبارتی سازمانی تروریستی در چند جبه‌های شکل‌گرفته که علاوه برداشتن ساختار خشن و جنایتکار دارای بخش فعال در جنگ هیبریدی نیز خواهد بود. 
سازمان شکل‌گرفته اخیر برگرفته از تجربه گروهک تحریرالشام در سوریه بوده و موازی با مدل آن عمل خواهد کرد. مسئولیت بخش قابل‌توجهی از این فرم دهی جدید نیز بر عهده «عبدالرحمان فتاحی» خواهد بود که مسئول میز ایران در تحریرالشام است. او وظیفه دارد که برای تروریست‌های جیش‌العدل تصویری جدید بسازد. همچنین این سازمان تروریستی به دلیل بدنامی توانایی جذب اجتماعی نداشته است. ازاین‌رو، فتاحی مأمور است تا برای JMM مزدور خارجی نیز اجاره کند. 
البته گریم کردن تروریست‌ها در جنوب شرق کشور تجربه جدیدی نیست و سال ۹۳ نیز صلاح‌الدین فاروقی با دو گروهک تروریستی ادغام انصار و جیش الاسلام خط وحدت میان اشرار را کلید زد که مدتی بعد به دلیل رقابت‌ها درونی دو سرکرده اصلی یعنی عبدالرئوف ریگی و محمد شفیع حذف سازمانی شدند. پیش‌بینی‌های آینده حکایت از آن دارد که به‌زودی به دلیل پراگماتیسمی شدن تشکیلات ترور از یک‌سو و نیز عبور از خطوط سنتی و همچنین رقابت درونی خط تسویه‌حساب‌های خونین و درون‌سازمانی دوباره فعال شود. 
درنهایت آنکه برای مسئله هسته‌های تروریستی در جنوب شرق کشور دو مؤلفه مهم نیز باید به‌درستی فعال شود. اولین آن ایجاد اشتراک بیشتر میان همسایگان است که با دیپلماسی ضد تروریستی از سوی طرفین قابل‌طرح است، افغانستان و پاکستان باید به این درک مشترک با تهران برسند که تروریسم یک پدیده محلی با ابعاد محدود نیست. 
همچنین برخی مؤلفه‌های درونی مانند مسجد مکی، و ازجمله شخص جناب عبدالحمید اسماعیل‌زهی باید حساسیت بیشتری نسبت به تحرکات موجود از خود نشان داده و با مقوله تروریسم به‌صورت عامل مسئولیت‌پذیر برخورد کند، مرزبندی رسمی با تروریست‌ها روی کنترل ادراکی عوامل فریب‌خورده تأثیر بسزا دارد، مردمی کردن مبارزه با تروریسم نیاز به تبلیغ دارد، این راه با اتحاد مبلغان اهل سنت و تشیع با مدل برادرانه شهید شوشتری پیش چشم ماست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار