کد خبر: 1334191
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
خواستگار قلابی دختر مورد علاقه‌اش را ربود چندی قبل مسئولان بیمارستانی در شرق تهران به مأموران پلیس تلفنی خبر دادند دقایقی قبل راننده خودروی سواری دختر جوانی را که لباس‌هایش پاره و وضعیت جسمی و روحی بدی داشت برای درمان به بیمارستان منتقل کرده است. 
غلامرضا مسکنی 

جوان آنلاین: خواستگار دروغینی که با وعده ازدواج و معرفی خود به‌عنوان مردی ثروتمند، دل دختر جوان را به دست آورده بود، با همدستی دوستش او را ربود، پس از سرقت طلا‌ها و اموالش در بیابان‌های اطراف تهران رهایش کرد. 
چندی قبل مسئولان بیمارستانی در شرق تهران به مأموران پلیس تلفنی خبر دادند دقایقی قبل راننده خودروی سواری دختر جوانی را که لباس‌هایش پاره و وضعیت جسمی و روحی بدی داشت برای درمان به بیمارستان منتقل کرده است. 

 حضور پلیس در بیمارستان و بررسی اولیه
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران به بیمارستان رفتند و در آنجا دریافتند ساعتی قبل راننده عبوری در یکی از جاده‌های فرعی در اطراف تهران متوجه پیکر نیمه‌جان دختر جوانی در کنار جاده می‌شود، او را سوار خودرو و برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کند. 
بررسی‌ها حکایت از آن داشت دختر جوان از سوی فرد یا افرادی ربوده شده و پس از آزار و اذیت و سرقت اموالش، آدم‌ربایان او را در بیابان‌های اطراف شهر رها کرده و از محل گریخته‌اند که راننده عبوری ناجی جانش می‌شود و دختر جوانو را برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کند. 

 افشای راز آدم‌ربایی سیاه پس از بهبودی
دختر جوان پس از بهبودی راز آدم‌ربایی سیاه را برملا کرد و گفت: «چند ماه قبل در اینستاگرام با پسر جوانی به نام شایان آشنا شدم. او گفت مهندس و صاحب شرکت است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. ما با هم ابتدا تلفنی و پیامکی ارتباط داشتیم تا اینکه روزی مرا برای ناهار به رستورانی دعوت کرد. او روز ملاقات لباس‌های شیک پوشیده بود و از من خواستگاری کرد. خوشحال بودم که پسر جوان پولداری از من خواستگاری کرده و به زودی راهی خانه بخت می‌شوم. از این‌رو به خواستگاری‌اش جواب مثبت دادم، اما تصور نمی‌کردم که او به بهانه خواستگاری دام سیاهی برای من پهن کرده است.»

 وعده ازدواج و جلب اعتماد خانواده
وی ادامه داد: «پس از این ارتباط ما بیشتر شد و می‌گفت به زودی همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام می‌آید. من هم موضوع خواستگاری را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و به مادرم گفتم که قرار است با مهندس پولداری ازدواج کنم. همه خوشحال و در انتظار شب خواستگاری بودیم تا اینکه شایان با من تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. او گفت می‌خواهد با من درباره مراسم ازدواجمان صحبت کند و از من خواست بهترین لباس‌هایم را همراه طلا‌ها و جواهراتم بپوشم تا همراه او به ملاقات مادرش برویم. 
روز حادثه لباس‌های شیکی پوشیدم و علاوه بر طلا‌های خودم، جواهرات و طلا‌های مادرم را پوشیدم و به محل قرار رفتم. شایان همراه پسر جوانی به محل قرار آمد و مرا سوار خودرو کرد تا به ملاقات مادرش برویم. او به سمت شرق تهران رفت و گفت مادرش داخل ویلایشان در اطراف تهران منتظرم است. من حرف‌هایش را باور کردم تا اینکه ناگهان مسیرش را به سمت بیابان‌های اطراف تهران تغییر داد.»

 تهدید با چاقو و شوکر 
دختر جوان در حالی که دست و پایش می‌لرزید، ادامه داد: «مشکوک شدم و به او اعتراض کردم و خواستم خودرویش را نگه دارد تا پیاده شوم، اما همدستش با چاقو و خودش با شوکر مرا تهدید کردند که حرکتی نکنم. او خودرو را در محل خلوتی و دور از شهر نگه داشت و دو نفری مرا آزار دادند و حتی از من فیلم سیاه هم تهیه کردند. سپس تمامی طلا‌ها و اموالم را به زور گرفتند و حتی کفش‌هایم را هم به سرقت بردند و بعد از اینکه مرا کتک زدند از خودرو به بیرون انداختند و فرار کردند. پس از این خودم را به سختی به جاده رساندم و از راننده عبوری درخواست کمک کردم و، چون حالم بد بود او مرا به بیمارستان منتقل کرد.»

 آغاز تحقیقات قضایی با دستور بازپرس
با شکایت دختر ۳۰ ساله، مأموران به دستور قاضی حسین گودرزی بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی آدم‌ربایان شیطان‌صفت آغاز کردند. 

 سابقه متهم اصلی در پرونده‌های مشابه
با اطلاعاتی که شاکی در اختیار مأموران قرار داد، مشخص شد شایان مردی ۳۳ ساله است که کارش آزاد است و سه سال قبل هم به اتهام آدم‌ربایی و آزار و اذیت بازداشت شده، اما در دادگاه تبرئه و آزاد می‌شود. 
بدین ترتیب مأموران متهم را تحت تعقیب قرار دادند، اما متوجه شدند وی پس از حادثه محل زندگی‌اش را تغییر داده است. از سوی دیگر شاکی اطلاعاتی درباره همدست خواستگارش نداشت و مأموران به اجبار تحقیقات خود را برای دستگیری شایان ادامه دادند تا اینکه مدتی بعد وی را شناسایی و بازداشت کردند. 

 انکار اتهام 
متهم پس از دستگیری جرم خود را انکار کرد و در ادعایی گفت: «من و آرزو مدتی قبل با هم در اینستاگرام آشنا شدیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. من به او علاقه داشتم، اما پس از مدتی او به من جواب رد داد. او می‌گفت قرار است با مرد دیگری ازدواج کند، به همین خاطر روز حادثه با او قرار گذاشتم تا صحبت کنیم. ما ساعتی داخل خودرو صحبت کردیم و به نتیجه‌ای نرسیدم که عصبانی شدم و او را کتک زدم. او الان از من کینه به دل گرفته و با ادعای دروغین قصد انتقام دارد.»

 دستگیری همدست افغان و اعتراف صریح
در حالی که متهم جرم خود را انکار می‌کرد مأموران موفق شدند چند روز قبل همدست او را که مردی افغان است، شناسایی و بازداشت کنند. 
بصیر پس از اینکه به اداره پلیس منتقل شد به جرم خود با همدستی شایان اعتراف کرد. 
وی گفت: «من و شایان با هم دوست بودیم تا اینکه روزی به من گفت با دختر مورد علاقه‌اش اختلاف پیدا کرده و می‌خواهد او را برباید و بترساند. او از من خواست کمکش کنم و من هم قبول کردم. روز حادثه به بهانه اینکه دختر مورد علاقه‌اش را پیش مادرش ببرد او را سوار خودرو کرد و به زور به بیابان‌های اطراف تهران بردیم. در آنجا من و شایان با تهدید چاقو و شوکر او را اذیت و آزار کردیم و شایان پس از سرقت اموالش، دختر جوان را از خودرو به بیرون پرت کرد و سپس از آنجا دور شدیم. شایان از من خواست درباره این آدم‌ربایی با کسی حرف نزنم.»

 ادامه تحقیقات با وجود انکار متهم
صبح دیروز پس از اعتراف مرد افغان، مأموران دوباره شایان را مورد بازجویی قرار دادند، اما وی با اینکه تمامی شواهد و مدارک نشان می‌دهد او با ربودن دختر مورد علاقه‌اش، اموال او را هم سرقت کرده جرم خود را انکار می‌کند. تحقیقات از دو متهم برای برملا شدن زوایای پنهان حادثه ادامه دارد.

برچسب ها: خواستگار ، ازدواج ، پلیس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار