کد خبر: 1334156
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۰
حالات و مقامات عالم انقلابی زنده‌یاد آیت‌الله محمد یزدی در آیینه ۴ روایت
مجاهده و صبر در طریق برقراری و اعتلای ولایت فقیه در تبیین سیره سیاسی آیت‌الله یزدی، توجه به مکانت ولایت فقیه به عنوان محوریت جامعه شیعی در دوره غیبت، اهمیتی بسزا دارد. وی در ادوار مبارزه و خدمت، همواره به این اصل به عنوان ملاک عمل خود و دیگران می‌نگریست و هرگز عدول از آن را از سوی هیچ کس برنتافت. وی از سربند همین اعتقاد، برخی دوستی‌ها و مراودات طولانی خویش را ترک گفت و ادای وظیفه دینی و انقلابی را در اولویت قرار داد
احمدرضا صدری

جوان آنلاین: در روز‌هایی که بر ما می‌گذرد، فقدان عالم مجاهد و بصیر زنده یاد حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمد یزدی پنج ساله می‌شود. هم او که به دلیل پایمردی بر صراط مستقیم انقلاب و نظام اسلامی و نیز حمایت بی‌دریغ از ولایت فقیه، بسا حملات دشمنان را به جان خرید، اما از ادامه طریق مستقیم خویش بازنایستاد. به همین مناسبت و در مقال پی آمده، سیره فردی و اجتماعی آن بزرگ را در آیینه روایت چهار تن از مراودانش بازخوانده‌ایم؛ روحش شاد و یادش گرامی باد. 
 
 زندگی شخصی، نمادی از خلوص و معادباوری
سخن را از منش فردی زنده یاد آیت‌الله محمد یزدی آغاز می‌کنیم، چه اینکه تربیت عمومی در جامعه از سبک زندگی شخصی افراد و به ویژه نخبگان آغاز می‌شود. آن بزرگ از این دریچه، شخصیتی خودساخته داشت و خلوص، زهد، نظم و به ویژه معادباوری و یاد آخرت از خصال بارز وی قلمداد می‌شد. حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی فرزند آن فقیه راحل، در این باره آورده است: 
«اخلاص در عمل، یکی از ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله یزدی بود و ایشان در همه فعالیت‌های خود، به این مسئله توجه ویژه‌ای داشت. معادباوری در سیره آن بزرگوار، خود را نشان می‌داد و همیشه در امورات خود، آخرت را مد نظر قرار می‌داد. در مرگ اندیشی ایشان همین بس که همواره برای رحلت آماده بودند و به همین خاطر، تعداد ۵۱ وصیتنامه از سوی ایشان نگاشته شده و به یادگار مانده است. توجه به نظم و ترتیب، یکی از ویژگی‌های آیت‌الله یزدی بود و برنامه‌ریزی، پشتکار و ساده‌زیستی ایشان، به عنوان جلوه‌های عملی اخلاص و ایمان آن فقیه بصیر نمود داشت. آیت‌الله به شکل کم‌نظیری منظم بود، چه در خانه و چه در محیط کار. روی میز کارشان، هر چیز جای مشخصی داشت: نامه‌ها، یادداشت‌ها، دفتر‌ها و حتی قوطی خودکار. ایشان هیچ برگه‌ای را دور نمی‌انداختند، اگر صفحه‌ای بخش سفیدی داشت؛ آن قسمت را برای یادداشت‌های بعدی نگه می‌داشتند. آیت‌الله یزدی به توصیه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی، در زمینه پرهیز از اسراف به دقت عمل می‌کرد. هر وسیله‌ای، حتی یک پاکت یا برگه باطله، دوباره مورد استفاده قرار می‌گرفت و زندگی شخصی‌ایشان، نمایانگر سبک زیست مؤمنانه و ساده بود. هرگز در خانه و محل کار ایشان، نشانه‌ای از تجمل یا اسراف دیده نمی‌شد. آیت‌الله یزدی همیشه حتی مقدرای پیش از موعد مقرر، در جلسات حاضر می‌شد؛ حتی وقتی مسیر او از قم تا تهران و طولانی بود. اعضای شورای نگهبان نقل کرده‌اند که آیت‌الله هیچ‌گاه در جلسات تأخیر نداشت و همیشه برنامه روزانه او، دقیق و منظم تنظیم می‌شد. این نظم، جلوه‌ای از همان روحیه‌ای بود که قرآن و سنت بر آن تأکید دارند. ایشان از افرادی بود که لحظه‌ای از عمر خود را تلف نمی‌کرد؛ حتی زمان‌های کوتاه بین کار و غذا یا استراحت را برای کار‌های علمی اختصاص می‌داد. چنانکه پروژه ترجمه قرآن کریم را در همان اوقات کوتاه بین جلسات و استراحت‌ها انجام می‌داد. ایشان قرآن شریف را بر مبنای لغت‌شناسی عمیق و اصیل عربی ترجمه می‌کرد، نه از روی ترجمه‌های دیگر. طبق گزارش مرکز ارزیابی ترجمه‌های قرآنی، ترجمه آیت‌الله یزدی از اجتهادی‌ترین و دقیق‌ترین ترجمه‌ها به‌شمار می‌آید. ایشان حتی در مسئولیت‌های سنگین همانند ریاست قوه قضائیه، روحیه میدانی داشت و مستمرا و بدون همراهان متعدد، به دادگاه‌ها و مراکز قضایی سرکشی می‌کرد و گاهی با خودرو شخصی و معمولی مثل پیکان، به صورت خیلی ساده و بی‌تکلف در محل حاضر می‌شد. یکی از رؤسای دادگستری قم نقل کرده است که آیت‌الله یزدی ساعت ۷:۵۵ صبح وارد دادگاه شده و شخصاً پیگیر وضعیت قضات و کارمندان بوده‌اند. این روحیه زهد و اخلاص، در کنار عشق به رهبری و اطاعت از ایشان از ویژگی‌های جدانشدنی شخصیت ایشان بود....»

 زندگی اجتماعی، نمادی از مجاهده و صبر
در این باره، حافظه ملت انقلابی ایران در ۴۷ سال اخیر، نکاتی فراوان را ثبت کرده است. آیت‌الله یزدی گذشته از سوابق طولانی مبارزه در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در حراست از نظام برآمده از آن نیز اهتمام فراوان ورزید. او را در این چهار دهه، می‌توان با دو خصلت «مجاهد» و «صبور» توصیف کرد. مجاهد از این بابت که هیچگاه عافیت طلبی پیشه نکرد و صابر از این جهت که هیچگاه طعن و اشتلم بدخواهان را جدی نگرفت. فرزندش در ادامه توصیفات خویش از پدر، در این فقره نیز اذعان دارد:
«مرحوم آیت‌الله یزدی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جلسات طولانی و محرمانه‌ای را برای هماهنگی نیرو‌های انقلابی برگزار می‌کرد که گاهی تا ۲۴ ساعت کامل طول می‌کشید. ایشان مقید بود که با وضو در این جلسات شرکت داشته باشد و بدون خستگی و با پشتکار و روحیه انقلابی، مسائل مربوط به انقلاب را به پیش بَرَد. حجم کار بالا و قدرت تمرکز بی‌نظیر، در عین توام‌سازی آن با اعمال عبادی از ایشان شخصیتی ساخته بود که تعبیر دقیق «پرانرژی» و «خستگی‌ناپذیر» را معنا می‌کرد. آیت‌الله یزدی بار‌ها تأکید می‌کرد که مسئولیت‌ها امانت‌های الهی در دستان ما هستند، نه امتیازات اختصاصی. ایشان بر روی میز کار خود، این آیه را نوشته بودند: تلْکَ الْأَیَّام ندَاولهَا بَیْنَ النَّاس. در یکی از انتخابات، وقتی رأی لازم را کسب نکردند، نه‌تنها ناراحت نشدند، بلکه سجده شکر به‌جا آورده و گفتند: خدایا شکرت که یک بار دیگر، بار امانت از دوشم برداشته شد، اما هنوز از خدمت به انقلاب کنار نرفته‌ام و نخواهم رفت! یعنی دوران قدرت و مدیریت، در گردش است و به کسی وفا نمی‌کند. آیت‌الله همواره تأکید داشتند که در هر سخنرانی، باید یاد انقلاب اسلامی، نظام، شهدا و ولایت فقیه زنده بماند؛ وگرنه سخنرانی تکراری، بازگویی گذشته است، نه حرکتی رو به جلو و آگاهی بخش. روزی پدرم پای سخنرانی من نشسته بود و بعد از پایان آن گفت: اگر امروز همان سخنانی را بگویی که سی سال پیش می‌گفتی و یادی از شهدا و امام و رهبری نکنی، به معنای این است که حق آنها را ادا نکرده‌ای! روزی در سفره‌ای کوچک، سه چهارنفره در کنار ایشان نشسته بودیم. پدرم پس از غذا خوردن، به من گفتند: مجید دعا کن! من دعای سفره را تمام کردم. ایشان فرمودند: چرا برای رهبری دعا نکردی؟ گفتم: جلسه کوچک و در واقع یک دورهمی بود! گفتند: نه، هیچ دعایی کامل نیست، مگر اینکه در آن برای ولی فقیه دعا شود؛ چونکه ما مدیون ایشان و انقلاب هستیم....»

 خطیب توانای دوران مبارزه
کارنامه مبارزاتی آیت‌الله یزدی در دوره ۱۵ ساله انقلاب اسلامی، نمایانگر سیمای مردی است که با منابر و خطابه‌های شورانگیز خویش، پیام انقلاب را در شهر‌های بزرگ و کوچک ایران می‌پراکند و در عین حال از پرداخت هزینه مجاهدات خویش نیز ابایی ندارد. او در این مسیر، بار‌ها پذیرای دستگیری و تبعید گشت و با استقامت آن را تحمل نمود. آیت‌الله سیدهاشم حسینی بوشهری از اعضای جامعه مدرسین حوزه قم، در تبیین این موضوع تصریح کرده است:
«آیت‌الله یزدی علاوه بر فراگیری فقه و اصول در مکتب امام خمینی (ره)، به مبارزه سیاسی در نهضت اسلامی نیز مشغول شد که تا آخرین روز‌های زندگی‌اش این موضوع را دنبال کرد و در این مسیر، خستگی‌ناپذیر و مجاهد بود. ایشان در روزگار مبارزه در قم، هم در مسجد امام حسن عسکری (ع) و هم در مسجد جامع، به روشنگری پرداخت و از چهره‌های بارز این عرصه بود. آقای یزدی می‌گفت: در یکی از سخنرانی‌ها، امام خمینی نیز حضور داشتند و از ابتدا تا پایان، به سخنان بنده گوش دادند. ایشان به عنوان یک شخصیت مسئولیت‌پذیر، در عرصه‌ها و میدان‌های سخت انقلاب اسلامی حضور داشت و به دلیل روشنگری‌هایی که انجام داد و حضور جدی‌ای که در عرصه انقلاب داشت، بار‌ها توسط ساواک دستگیر و به شهر‌های مختلف تبعید شد. آیت‌الله یزدی در هر فرصتی که پیدا می‌کرد، رابطه‌اش را با مرکزیت حرکت نهضت اسلامی - که شهر قم بود- حفظ می‌کرد. دور از چشم ساواک، به این شهر می‌آمد. در جریان مهمترین مسائل روز قرار می‌گرفت و دوباره به شهری که به آن تبعید بود، بازمی‌گشت و در آنجا به تبیین مسائل و موضوعات مربوط به انقلاب می‌پرداخت. من به یاد دارم که ایشان از منزل یک مرجع تقلید به منزل مرجع تقلید دیگری می‌رفت و حوادث و قضایایی که رخ داده بود و لازم بود به اطلاع آنها رسانده شود را بیان می‌کرد. او به دنبال ایجاد هماهنگی بین مراجع عظام تقلید، برای پیروزی انقلاب اسلامی بود. ایشان در این رابطه، علاقه بسیار زیادی به مراجع داشت و معتقد بود که آنان، سکان‌داران بزرگ کشتی انقلاب هستند و باید این مسیر را هدایت کنند. آیت‌الله یزدی در پدید آمدن قیام ۱۹ دی مردم قم، نقش مهم و اثرگذاری داشت. ایشان در این رابطه، به گفت‌و‌گو با طلاب پرداخت و به صورت خستگی ناپذیر تلاش کرد. به دور از چشم ساواک، جلسات مختلف و متعددی با بزرگان قم و حوزه علمیه برگزار کرد و آنها را به پدید آوردن این حماسه ترغیب کرد. آیت‌الله یزدی در رابطه با موضوع مرجعیت و صیانت از مرجعیت، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت و معتقد بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان چشمی بیدار، باید توجه کند تا طرح‌ها و نقشه‌های بسیاری که دشمنان برای حوزه‌های علمیه داشته و دارند، عملی نشود. ایشان از این جهت و برای پیشگیری از نفوذ دشمن و احیاناً برنامه‌هایی که با اهداف انقلاب سازگاری ندارد، برای اساتید، فضلا و طلاب، همواره روشنگری می‌کردند....»

 درصف نخست مبارزه با فتنه و فتنه‌گران
در تبیین سیره سیاسی آیت‌الله یزدی، توجه به مکانت ولایت فقیه به عنوان محوریت جامعه شیعی و اسلامی در دوره غیبت، اهمیتی به سزا دارد. وی در ادوار مبارزه و خدمت، همواره به این اصل به عنوان ملاک عمل خود و دیگران می‌نگریست و هرگز عدول از آن را از سوی هیچ کس برنتافت. وی از سربند همین اعتقاد، برخی دوستی‌ها و مراودات طولانی خویش را ترک گفت و ادای وظیفه دینی و انقلابی را در اولویت قرار داد. آیت‌الله عباس کعبی از اعضای جامعه مدرسین حوزه قم در این خصوص خاطرنشان کرده است:
«اگر بخواهم نسبت به فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی مرحوم آیت‌الله یزدی سخنی بگویم، باید گفت که خط مشی فکری و سیاسی وی، همان خط مشی امام راحل (رضوان الله علیه) بود. ایشان معمولاً در منبر‌های عصر جمعه و خطابه‌هایی که در شهر‌های مختلف ایراد می‌کرد، مورد استقبال جوانان واقع می‌شد و عنوان بحث هایش در آن ۲۰ شب به یاد ماندنی دوران مبارزات، «انقلاب‌های تاریک و روشن بود» که بیان خود این عناوین نیز جذابیت فراوانی داشت. کتاب از حسین بن علی (ع) بیاموزیم، کتاب معروف او قلمداد می‌شد که در دوران مبارزات، مورد توجه قرار گرفت. آیت‌الله یزدی بسیار شکنجه و تبعید شده بود و حتی در دوران اینگونه سختی‌ها نیز باز از مبارزات انقلابی خود دست نمی‌کشید و همواره علیه رژیم ستمشاهی دست به افشاگری می‌زد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز منزل او محل استقرار امام خمینی و رفت و آمد شخصیت‌ها و مردم شد و کانون مبارزات قم در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همان جا بود. آیت‌الله یزدی بود که کمیته‌ها و دادگاه‌ها را در قم شکل داد و خلاصه اینکه او هم محور مبارزات قبل از انقلاب اسلامی و هم کانون فعالیت‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قم بود. در مناصب مختلف و بسیاری حضور داشت و اثرگذار بود و در همه این پست‌ها از سلامت اخلاقی، ساده زیستی، مدیریت کارآمد و تلاش برای حل مشکلات مردم و پیشبرد اهداف انقلاب در مسیر امام و ولایت، بهره می‌برد. ولایت فقیه رکن رکین نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت است و آیت‌الله یزدی، هم به ولایت فقیه از لحاظ نظری معتقد بود و هم به مصادیق آن وفاداری کامل نشان داد. همان نقشی را که برای امام خمینی قائل بود، برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای نیز قائل می‌شد. او چنین اعتقادی را رمز توفیق در همه امور فردی و اجتماعی می‌دانست و راه هدایت، پیشرفت، تحقق عدالت، عاقبت بخیری و نجات در آخرت را در آن می‌جست. نگاه وی به ولایت فقیه و اطاعت از آن، نگاهی فقهی، اخلاقی و در عین حال تربیتی- اجتماعی بود و وی اطاعت از ولایت فقیه را سبب پیشرفت کشور می‌دانست. بخصوص در فتنه‌هایی که پیش می‌آمد و به خصوص در فتنه سال ۸۸، با همین منظر در صف نخست مبارزه با دشمنان نظام اسلامی بود. او در این طریق، ملاحظه هیچ‌کس را نمی‌کرد و در انجام به وظیفه و عمل به تکلیف، با هیچ فردی تعارف نداشت. آیت‌الله یزدی با وجود اینکه از مراتب علمی بالایی برخوردار بود، اما در مقابل ولی فقیه تواضع فراوان داشت و برای او بسیار مهم بود که در بزنگاه‌های خطیر نظام اسلامی، نظر ایشان چیست؟ و ما باید همان نظر را پذیرفته و مبتنی بر آن به پیش برویم. چراکه او حقیقتاً بصیرت داشت و نسبت به مسائل و اوضاع، تجزیه و تحلیل می‌کرد و اطاعت از ولایت و مصداق آن و هماهنگی با او را بر اساس بصیرت دینی خویش لازم می‌دانست. در یک کلام مرحوم آیت‌الله یزدی، همیشه پای کار انقلاب و اسلام بود....»

 ارتباط مستقیم با مردم، برای اصلاح دستگاه قضایی
آیت‌الله مرتضی مقتدایی در زمره شخصیت‌هایی است که سال‌ها با آیت‌الله یزدی در دوران تصدی مسئولیت ریاست قوه قضائیه همکاری داشته است. وی بارزترین خصلت آن فقید سعید را تلاش برای ارتباط بی‌واسطه با مردم و اصلاح قوه قضائیه از این طریق می‌داند و در بسط بیشتر این موضوع، اظهار می‌دارد:
«من در دهه ۶۰، عضو شورای عالی قضایی بودم. وقتی رهبری مسئولیت قوه قضائیه را بر عهده ایشان گذاشتند، من تصمیم داشتم که از دستگاه قضایی بیرون بیایم و قدری به فعالیت‌های علمی بپردازم. در همان روزها، حضرت آیت‌الله یزدی به منزل ما آمدند و فرمودند: با سوابق و رفاقتی که از قدیم با هم داریم و الان که من ریاست قوه قضائیه به عهده گرفته‌ام، اگر شما ما را تنها بگذارید، من نمی‌توانم این کار را به درستی انجام بدهم! با سابقه‌ای که شما در دستگاه قضایی دارید، می‌توانید خیلی به من کمک کنید. به هرحال به بنده اصرار کردند که حالا در قوه قضائیه، در یک قسمت دیگر مشغول باشید و از این نهاد بیرون نروید. من گفتم: در چه مسئولیتی؟ ایشان پیشنهاد کردند: ریاست دیوان عالی کشور. بنده هم آن را پذیرفتم. به هرحال در مسئولیت رئیس دیوان عالی کشور، در قوه قضائیه ماندم که کمکی به حضرت آیت‌الله یزدی کرده باشم. بعد هم، دادستانی کل کشور را پذیرفتم و همراه با ایشان بودم. انصافاً ایشان در زمان ریاست‌شان بر قوه قضائیه، تحولی چشمگیر در این نهاد ایجاد کردند. یکی از روش‌های ایشان این بود که ملاقات مردمی داشتند. ظاهراً هر هفته یک روز، با مردم ملاقات عمومی برگزار می‌کردند. مردم می‌آمدند و مشکلاتشان را مشکلات دستگاه قضایی را مشکلات قضات را برای ایشان از نزدیک و حضوری مطرح می‌کردند و ایشان به اطلاعاتی که از مردم می‌گرفتند، خیلی اهمیت می‌دادند و اینها موجب می‌شد که بتوانند اشکالات برطرف کنند و دستگاه قضایی را به یک دستگاه قوی، مورد استقبال مردم و مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل کنند. آنچه از زمانی که آیت‌الله یزدی ریاست قوه قضائیه را برعهده داشتند، برای بنده مهم است، همین بود که ایشان در دیدار‌هایی که با مردم داشت، آنها به شکلی آزاد اعتراضات خود را می‌گفتند، مشکلات را مطرح می‌کردند و ایشان ترتیب اثر می‌داد و اشکالات را برطرف می‌کرد. در آن موقع، خیلی از قضات به دست ایشان پاکسازی شدند! مردم شکایت می‌کردند که فلان کس فلان حکم را داده، آیت‌الله یزدی بدون وقفه برخورد می‌کردند. علی‌ای حال در زمان ریاست ایشان بر قوه قضائیه، جداً تحول عظیمی در این دستگاه مهم و تعیین کننده ایجاد شد و تقریباً دستگاه قضایی را از اشکالات خود تهی کردند. قضات حواس‌شان را جمع کردند که کارهایشان و قضاوت‌هایشان، زیر نظر رئیس قوه قضائیه است و اگر اشکالی باشد، با آن برخورد می‌شود. این نوع برنامه‌ها و رفتار‌های ایشان، بسیار مؤثر و مفید بود....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار