چیزی نمانده رکورد ابطال انتخابات فدراسیونهای ورزشی به نام کشورمان ثبت شود. شاید هم رکورد زدهایم و خودمان نمیدانیم یا صدایش را درنمیآورند. آش آنقدر شور شده که مجامع انتخاباتی تبدیل به محله بروبیای نامزدهای مسئلهدار و برگزاری انتخابات بدون رعایت قوانین مندرج در اساسنامهها شده است.
تا قبل از این شاکیان فقط به دلیل عدم رعایت قوانین مندرج در اساسنامه از رؤسای جدید شکایت میکردند و رأی ابطال از دیوان عدالت اداری میگرفتند، ولی کار به جایی رسیده که اینبار ابطال نتیجه یکی از انتخابات برگزار شده به خاطر مدرک تحصیلی جعلی رئیس جدید صورت گرفته است!
جای بسی تأسف است که جعلی بودن مدرک تحصیلی منتخب مجمع ثابت شده و اداره کل امور مشترک فدراسیونها این خبر را اعلام کرده است. اصلیترین ابهام اینجاست که نهادهای نظارتی چطور قبل از تأیید صلاحیت نامزد پیروز، به جعلی بودن مدرک تحصیلیاش پی نبردهاند؟! تأیید صلاحیت نامزدهای نهایی برای حضور در مجامع سالهاست که به چالش اصلی برگزاری انتخابات فدراسیونها تبدیل شده و حتی بارها بهخاطر نیامدن تأیید صلاحیت یک یا چند نامزد، شاهد تعویق یا لغو انتخابات بودهایم. در اینگونه مواقع حتی اهمیتی به بلاتکلیفی رشتهها و تیمهایشان نیز داده نمیشود. به همین خاطر است که همه انتظار دارند بعد از بررسی دقیق صلاحیت نامزدها و معطلی طولانیمدت، دیگر حرف و حدیثی پیش نیاید.
ابطال نتیجه انتخابات فدراسیون بدنسازی ثابت کرد گویا بررسیها چندان دقیق نیست. علاوه بر این بیتوجهی به اساسنامههای فدراسیونها نیز بارها بهانه دست نامزدهای بازنده داده است. در واقع رقبا با کمی تلاش و ممارست و با چند ماه پیگیری رأی ابطال را از دیوان عدالت اداری میگیرند. بعضاً هم تخلفات و بیقانونیها آنقدر واضح هستند که برخی نامزدها در همان مجامع انتخاباتی و حتی قبل از انتخاب رئیس جدید، خیالشان بابت رأی دیوان راحت است.
چه کسی باید جوابگوی این بیآبرویی باشد؟ باور کنید این حجم از شکایات پس از برگزاری انتخابات و ابطال نتایج مجامع انتخاباتی اصلاً برای اعتبار ورزش کشورمان خوب نیست. در سالهای گذشته بارها شاهد چنین اتفاقاتی بودیم و هر بار شاکیان با ادله قانونی نظر مراجع قضایی را جلب کرده و انتخابات برگزاری شده را ملغی کردهاند. چطور شده که با این حجم از شعار، وعده و افتخار به شیوه مدیریت ورزش، هنوز اندرخم یک کوچه ماندهایم. قوانین که واضح و مشخص هستند، ولی برگزاری یک انتخابات بدون حاشیه، بدون شاکی و باطل نشدن آن به حسرت جدید ورزش ایران تبدیل شده است. هر بار که مجمع انتخاباتی یک فدراسیون برگزار میشود، همه نگران آیندهاند و چه بسا رؤسای جدید نیز منتظرند ببینند کسی به جایی شکایت میکند یا نه.
جالب اینجاست که در اطلاعیه اداره کل امور مشترک فدراسیونها تأکید شده «مدرک تحصیلی مجید تلخابی از سوی نهاد صادرکننده مدرک فاقد اصالت است.» هرچند در این اطلاعیه لفظ «فاقد اصالت» به کار برده شده، ولی باز هم تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند و هر چقدر هم که با کلمات بازی شود باز هم همه میدانند قضیه سر جعلی بودن مدرک آقای رئیس است. تا کی قرار است این وضعیت ادامه پیدا کند؟ این اولین ابطال انتخابات نبوده و با توجه به سوءمدیریتهای موجود قطعاً آخری هم نخواهد بود. عجیب است که وزارت ورزش هیچ عزمی برای کاهش تعداد ابطالها ندارد و فقط استاد تعیین سرپرست برای فدراسیونهاست. انتخاب یک نفر بهعنوان مسئول موقت هنر نیست. اگر میتوانید مجامع انتخاباتی را بدون مشکل برگزار کنید و به حواشی ورزش دامن نزنید. اگر منتخب مجمع مدرک جعلی ارائه داده و وزارت ورزش و مراجع نظارتی متوجه نشدهاند، این خود یک فاجعه است. ضمن اینکه این مسئله اصالت مدارک تحصیلی دیگران را نیز زیر سؤال میبرد، چراکه نامزدهای همه فدراسیونهای ورزشی از همین فیلترها عبور کردهاند و الان یا رئیس هستند یا برای انتخابات بعدی آماده میشوند.