کد خبر: 1332413
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
غلامرضا صادقیان

«هویت زن در فرهنگ غرب تابع هویت شوهر است؛ نام خانوادگی‌اش را کنار می‌گذارد و نام او را می‌گیرد، و این فقط یک علامت است؛ نشانه‌ای از محو‌شدن و حل‌شدن زن در هویت مرد. تفاوت در دستمزدها، بی‌توجهی به حرمت زن، و نگاه مادی و ابزاری به او، مسئله فردی نیست؛ یک نگاه عمومی است». 
شاید سه دلیل از مهم‌ترین دلایل ظهور فمنیسم در غرب همین سه مورد مذکور در سخنان رهبر انقلاب یعنی «زندگی با هویت شوهر» و «تفاوت دستمزدها» و «نداشتن حرمت» (فردی و اجتماعی مثل حق رأی) باشد. فمنیست‌های اولیه البته مقاصد متفاوتی از فمنیست‌های امروزی داشتند که هنوز به همه اهداف خود نرسیده‌اند و فمنیست‌های فعلی انحرافی شدید در آن ایجاد کردند، به‌گونه‌ای که حالا زن ابزار مرد شده است و «خود زن هم شاید نفهمد که تبدیل به ابزار شده و حتی به آن افتخار کند». 
هدف موج اول فمنیست‌ها در قرن نوزدهم برابری حقوقی و مدنی، حق تحصیل، حق مالکیت مستقل و شاید مهم‌تر از همه، حق رأی زنان بود. منطق کسانی مثل ماری ولستون‌کرفت، الیزابت کدی استنتون، سوزان آنتونی، و جان استوارت میل که آنان را بنیانگذار فمنیسم می‌شناسند، این بود که زن انسان بالغ و صاحب عقل است و باید همان حقوق قانونی مرد را داشته باشد. اگر نگوییم قطعاً، تقریباً در دوره ظهور فمنیسم، موضوعاتی مانند «بدن، سکسوالیته و هویت جنسیتی» مطرح نبود. 
در موج دوم بین دهه ۶۰ تا ۸۰ کسانی مانند سیمون دو‌بوار و بتی فریدان، نقش‌های جنسیتی سنتی را نقد کردند. در این دوره، هدف برابری در بازار کار مانند قبل دنبال می‌شد، که هنوز در غرب به این هدف نرسیده‌اند و به‌ویژه بازیگران سینما هرازگاهی به آن اشاره می‌کنند و مورد اشاره رهبری هم قرار گرفت. موج دومی‌ها دنبال رهایی از محدودبودن به مادر و خانه‌داربودن و کنترل بر بدن و باروری هم رفتند که آغاز تغییر جدی در فرهنگ خانواده بود و آثار آن تا جایی پیش رفت که غرب حالا با کمک مهاجران آفریقایی و آسیایی جمعیت خود را پایدار نگه داشته است و گاهی حضور هفت، هشت بازیکن سیا‌ه‌پوست در تیم‌های ملی اروپای سفید، گواهی است بر تغییرات جمعیتی شگرف که یکی از ریشه‌هایش همین نقد «مادربودن زن» موج دوم فمنیسم بود که مدعی بودند زن را جامعه می‌سازد و ماهیت ذاتی ندارد، بنابراین باید ساختار‌های اجتماعی و خانوادگی تغییر کند. اما تغییراتی که آنان دادند، خلاف مقصود و عکس مقصود آنان جواب داد. 
در موج سوم که از دهه ۹۰ تا امروز شکل گرفته است و کسانی مثل جودیت باتلر فیلسوف پساساختارگرا و فمنیست امریکایی و بل هوکس نویسنده سیاه‌پوست امریکایی مدعیان آن هستند، دیگر اصولاً حتی زنان را مانند یک گروه واحد نمی‌شناسند و به جنسیت سیال، و هویت‌های غیردوگانه رسیده‌اند و مدعی‌اند هیچ چیز ذاتاً زنانه یا مردانه نیست؛ همه چیز قرارداد اجتماعی است. 
اگر فرض کنیم برخی اهداف از فمنیست‌های اولیه تا متأخران یکسان باقی مانده است، اما اختلاف شدید بر سر هویت زن دسترسی به آن اهداف را به کلی به حاشیه برد. فمنیست‌های اولیه زن را انسان بالغ مؤنث با بدن زنانه می‌دانستند، اما در میان فمنیست‌های امروزی زن، هر کسی است که هویت جنسیتی زنانه انتخاب کند، حتی اگر ترنس یا مرد باشد! به این گمان که با این هویت جدید به زنان کمک می‌کنند. با همین نگاه، غرب به خانواده ضربه زد. فمنیسم در آغاز می‌گفت خانواده مهم است، فقط باید عادلانه باشد. سپس در موج دوم، خانواده را ابزار پدرسالاری دانستند و نقد کردند. حتی تندرو‌های آنان می‌گفتند باید باروری را به فناوری سپرد تا زنان آزاد شوند! در میان معاصران، خانواده را فقط یک انتخاب نه یک ضرورت می‌دانند، هرچند اشکال مختلف خانواده را می‌پذیرند، اما تندرو‌های آنان که به جنسیت غیردوگانه باور دارند، خانواده را ساختاری سرکوبگر می‌دانند!
درباره نگاه به صنعت جنسی نیز همین‌قدر می‌توان اشاره کرد که در آغاز آن را ابزارسازی زن و مایه تحقیر می‌دانستند و حالا آن را مایه توانمند‌سازی و شغل زنان می‌دانند، و البته تبصره محبت‌آمیز می‌زنند که به شرط انتخاب خود زنان!
شاید یک تناقض آشکار فمنیسم این باشد که از سویی می‌گویند زن یک ساختار یا تولید اجتماعی است و چیزی ثابت و «ذاتاً زنانه» وجود ندارد، همان‌گونه که دوبوار می‌گفت «انسان زن زاده نمی‌شود، زن می‌شود». از سوی دیگر فعالان و نظریه‌پردازان فمنیست نیاز دارند زنان را چونان یک گروه سیاسی و حقوقی مشخص کنند تا بتوانند مثلاً برای مطالبه حقوق، مقابله با خشونت جنسیتی، یا اصلاح قوانین نابرابر اقدام کنند. 
این انحراف در جنبش‌های زنانه در غرب بی‌شباهت به تقابل با کلیسا و رسیدن به الحاد کنونی در غرب نیست. کلیسا، منحرف و جزم‌اندیش بود. عصر روشنگری به‌درستی شروع به نقد عقب‌ماندگی و انحراف کلیسا کرد، اما بی‌محابا تا شکاکیت محض و خداناباوری پیش رفت. جنبش‌های زنانه در غرب علیه بیداد مردان که زنان را برده و ناچیز و ابزار می‌خواستند، شکل گرفت، اما خود زنان را از هویت واقعی دور کرد تا ابزاری شدیدتر از قبل در دست مردان باشند.

 | سردبیر

برچسب ها: فمنیست ، زن ، نقش زنان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار