کد خبر: 1329850
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
حمیدرضا‌شاه‌نظری

در انتخابات پارلمانی اخیر در عراق، مردم نه تنها جهت‌گیری پارلمان و تعیین دولت جدید، بلکه نقش راهبردی مقاومت در غرب آسیا را بازنویسی و یادآوری کردند. این انتخابات که در شرایطی حساس و زیر سایه تهدید‌های روزانه صریح رژیم صهیونیستی و فشار همه‌جانبه امریکا برگزار شد، به روشنی سه واقعیت را عیان ساخت؛ توانایی میدانی مقاومت به مشروعیت پارلمانی و مردمی تبدیل شده است، پروژه مهار ایران در عراق با شکست مطلق مواجه گردیده و نقشه خاورمیانه جدید نتانیاهو (اسرائیل بزرگ) و بازآرایی سلطه امریکا در منطقه با موانع بسیار جدی رو به رو است. 
‌نتایج نهایی نشان داد که برای اولین بار پس از سقوط صدام، ائتلاف شیعه با کسب ۱۹۷ کرسی از ۳۲۹ کرسی به اکثریتی مطلق و غیرقابل انکار دست یافته است. این عدد، به معنای مرگ مغزی سیستم سهمیه‌بندی (محاصصه) است که امریکا پس از سال ۲۰۰۳ برای مهار قدرت اکثریت و ایجاد دولت‌های ضعیف و وابسته در بغداد تحمیل کرده بود و از این پس، هیچ دولتی بدون اراده مستقیم این بلوک قدرتمند تشکیل نخواهد شد. 
 مهمترین دستاورد راهبردی این انتخابات، تبدیل حشد الشعبی از یک نیروی میدانی به یک نهاد کاملاً قانونی و پارلمانی با مشروعیت گسترده بود. نتایج انتخابات نشان داد که جریان‌های سیاسی مستقیماً وابسته به حشد مانند «الصادقون» به رهبری قیس خزعلی که از یک کرسی در سال ۲۰۱۴ به حدود ۲۸ کرسی رسیدند، با اقبال گسترده مردم رو به رو بوده و «گفتمان و نیروی مقاومت» نه در حاشیه، که در متن و مرکز قدرت سیاسی عراق جای گرفته است. این امر، هرگونه بهانه‌جویی امریکا و رژیم صهیونیستی برای هدف قرار دادن حشدالشعبی را به حمله به یک نهاد رسمی و نماینده اکثریت مردم عراق تبدیل می‌کند و تبعات جبران‌ناپذیری برای آنان دارد. در واقع رژیم صهیونیستی که عراق را «جبهه بعدی» پس از غزه و لبنان می‌دانست و نتانیاهو چندین بار علناً گفته بود «نفوذ ایران در عراق باید قطع شود» حالا با کشوری روبه‌روست که نیروی مقاومتی‌اش نه فقط باقی مانده، بلکه قانونی، پارلمانی و مردمی شده و امروز نه یک جریان سیاسی عادی که در واقع خود مردم عراق و خواست اکثریت آنان است. 
‌امریکا برای مهندسی این انتخابات، از همه ابزار‌های خود استفاده کرد ولی شکست خورد. تحریم انتخابات از طرف مقتدی صدر با هدف کاهش مشارکت و بی‌اعتبار کردن آن با شکستی کامل رو به رو شد و مشارکت از ۴۱ درصد انتخابات ۲۰۲۱ به حدود ۵۷ درصد رشد کرد. حمایت مالی عربستان و امارات برای تقویت جریان‌های «ضدمقاومت» نیز شکست سنگینی خورد و این جریان‌ها تقریباً به طور کامل از صحنه سیاسی حذف شدند و عربستان و امارات هیچ جریان قابل اعتنایی را نتوانستند به قدرت برسانند. جنبش تشرین ۲۰۱۹ نیز به عنوان یک جریان امریکایی به حاشیه مطلق رانده شد و جریان‌های ضدایرانی مانند خمیس الخنجر، عشایر همسو با امریکا و گروه‌های مدنی مورد حمایت سفارت امریکا تقریباً از صحنه سیاسی عراق حذف شدند. از طرفی تبلیغات گسترده علیه نفوذ ایران نتیجه عکس داد و احزاب همسو با ایران قوی‌تر از همیشه ظاهر شدند و اقبال عمومی را به دست آوردند. فشار سیاسی برای انحلال و خلع سلاح حشدالشعبی نیز از طرف امریکا که یکی از اهداف آن ایجاد فشار روانی بر مردم برای کنار زدن مقاومت و دوری از آسیب امریکا بود نیز نتیجه عکس داد و جایگاه مقاومت در عراق را به یک جایگاه بی‌سابقه راهبردی و سیاسی ارتقا داد. 
‌نتایج این انتخابات سه پیامد راهبردی کلیدی برای معادلات منطقه دارد. از یک سو عراق به سنگری مستحکم‌تر برای مقاومت تبدیل شد و شاید بتوان گفت برای اولین بار، مقاومت عراق از پشتیبانی یک دولت مرکزی با پشتوانه پارلمانی قانونی برخوردار شده است؛ یکپارچه‌ترین و غیرقابل نفوذترین ساختار قدرت مقاومت عراق از ۲۰۰۳ به این سو. از سوی دیگر پروژه «خاورمیانه جدید» امریکا- صهیونیستی در بن‌بست کامل قرار گرفته و یکی از پنجره‌های اصلی آن که عراق بود بسته شد. شکست اسرائیل در غزه و لبنان، و اکنون تثبیت قدرت مقاومت در عراق، حلقه محاصره را بر رژیم صهیونیستی و نابودی پروژه‌های منطقه‌ای آن تکمیل خواهد کرد. همچنین نتایج این انتخابات سبب خواهد شد که خروج امریکا از عراق، نه یک انتخاب یا مستمسک مذاکره، بلکه یک اجبار باشد. واشینگتن اکنون باید از کشوری خارج شود که پارلمان و دولت آن، آشکارا در جهت مخالف منافع آن حرکت می‌کنند. 
نتایج انتخابات ۲۰۲۵ عراق، یک تغییر در سطح تاکتیکی نبود، بلکه یک «ارتقای گفتمانی و راهبردی» بود. این انتخابات ثابت کرد که عراق پس از دو دهه با انتخاب مقاومت توسط مردمش، از «میدان پروژه‌های امریکایی» به «بازیگری تعیین‌کننده در معادلات منطقه» ارتقا یافته است. 
طوفان الاقصی و عملیات‌های وعده صادق و ضربات جانانه ایران به رژیم صهیونیستی، پرده را از چهره واقعی دشمن کنار زد و به مردم عراق نشان داد که خطر دقیقاً از کدام ناحیه است. وقتی تصاویر حملات ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران پخش شد و در مقابل تصاویر پاسخ‌های کوبنده موشک‌های ایرانی که برای اولین بار مستقیماً تل‌آویو، حیفا و پایگاه‌های هوایی اسرائیل را درهم کوبیدند منتشر گردید و وقتی نتانیاهو و سایر مقامات این رژیم دائماً تکرار کردند «پس از غزه و لبنان، نوبت عراق است»، ملت عراق متوجه شدند که سرنوشت بغداد با غزه، بیروت، صنعا و تهران گره خورده است. این آگاهی جمعی، همان چیزی بود که مشارکت را ۱۷ درصد بالا برد، پایگاه اجتماعی جریان تحریم و جریان غربگرا و امریکایی را درهم شکست و رأی‌ها را به سمت نیرو‌های مقاومت هدایت کرد. نتایج این انتخابات، نه یک پیروزی ساده جناحی، که شکستی تاریخی برای هژمونی امریکا در قلب غرب آسیا محسوب می‌شود. در واقع می‌توان گفت که پیام نهایی صندوق‌های رأی به واشینگتن و تل‌آویو این بود: «طوفان الاقصای فلسطینی و وعده‌های صادق ایرانی در بغداد به ثمر نشست ولی این تازه آغاز ماجراست.»

برچسب ها: عراق ، پارلمان ، غرب آسیا
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار