تیمهای لیگ برتری بیش از همه در کانون توجهات قرار دارند و کوچکترین جنجال و حاشیهای از آنها در رسانههای رسمی و غیررسمی بازتاب پیدا میکند ولی تیمهای دستههای پایینتر، ردههای پایه و استانی به لطف جنجالهای زیاد لیگبرتریها، حاشیه امنی برای خود درست کرده و هرازچندگاهی به جان هم میافتند. اخبار درگیریهای سایر لیگها شاید در برخی رسانهها منتشر شود، اما آنچنان در چشم نیستند و مدیران و مسئولان در بسیاری از مواقع اهمیت چندانی به اتفاقات مربوط به آنها نمیدهند. بهار امسال خبری از حمله فردی تبر به دست به یک تیم در لیگ زیر ۱۸ سال دیدیم. گویا برخی تماشاگران تیم سنگآهن بافق به سمت تیم جوانان رامهرمز حمله میکنند و درگیری به حدی شدید و خطرناک بود که بازی نیمهکاره ماند. در باب لیگ زیر ۱۸ سال فوتبال ایران همین بس که در دیدار دو تیم ستارگان افسر بیدگل با سایپای اهواز، وقتی داور یک پنالتی برای تیم خوزستانی اعلام کرد، هواداران کاشانی به سمت داور حمله کردند و این بازی هم نیمهتمام ماند. نمونه تأسفبار دیگر اینکه، مادر یکی از بازیکنان که تحمل شکست تیم پسرش را نداشت شخصاً وارد عمل شد و یک سیلی به گوش داور نواخت! در جدال تیمهای سرخپوشان کویر و یاران فرهاد، داور ۲۳ ساله مجبور به اخراج دو دروازهبان و مربی تیم سرخپوشان شد و این مسئله خشم آن مادر را برانگیخت. همین دو، سه هفته پیش هم دربی شمالیها در لیگ دسته یک بین دو تیم داماش گیلان و نساجی مازندران برگزار شد، البته با کوهی از حواشی. اواخر بازی چند هوادار وارد زمین شده و یک سیلی به صورت دروازهبان داماش زدند. علی نظرمحمدی، سرمربی داماش آنقدر از شعارهای توهینآمیز هواداران خشمگین بود که گفت: «همان کاری که با میرزا کوچکخان کردید و به او خیانت کردید، با من هم کردید.»
خبر وحشتناک اخیر اینکه دو برادر فوتبالیست و عضو تیم پاس همدان در جریان رقابتهای لیگ دسته دوم، سر بازوبند کاپیتانی با دروازهبان تیم خود درگیر و در این درگیری چاقوکشی هم شد. موارد اشاره شده تنها چند مورد از درگیریهای شدید و بیاخلاقیهای موجود در فوتبال پایه و لیگهای پایینتر هستند. هرچه در مورد بیاخلاقیهای حاکم در این سطح فوتبالمان بگوییم در واقع خودزنی کردهایم، چراکه مسئولان امر در خواب ناز هستند و تا یک فاجعه ملی رخ ندهد ترجیح میدهند روی واقعیتها سرپوش بگذارند. نهایت اقدام و حرکت آنها بریدن جریمههای نقدی و چند جلسه محرومیت است، البته همین جریمههای آبکی هم به لطف شکایت به استیناف و بررسی مجدد کاهش مییابند یا بعضاً لغو میشوند. در این میدان جنگ چطور از تیمهای پایه انتظار پیشرفت و شکوفایی استعدادها را داشته باشیم؟ تیمهای دستههای پایینتر چطور و با چهانگیزهای برای صعود به سطوح بالاتر تلاش کنند؟ اگر قرار باشد بعد از هر سوت اخراج یا اعلام پنالتی، همه به جان هم بیفتند و هواداران هم وارد عمل شوند، پس مسئولان برگزاری مسابقه، داور، ناظر و دیگر مسئولان وظیفهشان چیست؟