در حالی که افکار عمومی درگیر مسائل روزمره است، اتاقهای فکر غربی- صهیونی با دقت، بودجه و برنامهریزی، پروژهای را پیش میبرند که هدف نهاییاش تجزیه ایران از طریق فروپاشی انسجام ملی و تخریب هویت ایرانی- اسلامی است. این پروژه با محوریت جنگ شناختی، توسط دشمن با تمام توان اجرا میشود که اگر جدی گرفته نشود، زمینهساز جسارت مجدد برای حمله نظامی به ایران خواهد بود. هویت ایرانی- اسلامی بر هفت ستون استوار است که هر کدام سنگر فرهنگی به شمار میروند:
۱- دینمحوری، روح هویت ایرانی و قطبنمای حرکت.
۲- ولایتمداری و پیوند با امام به مثابه هویت جمعی ملت.
۳- زبان فارسی، حامل حکمت، حماسه و زیبایی، نخ تسبیح وحدت ملی.
۴- تاریخ پرافتخار مقاومت، ملتی که در شکستهای مقطعی تسلیم نشد و مهاجم را استحاله کرد.
۵- خانواده و عفاف، سنگر اصلی در برابر شبیخون فرهنگی.
۶- عقلانیت و معنویت، زیربنای تمدن تاریخی و بنیه علمی ایرانزمین.
۷- پرچم، نماد غرور ملی و استقلالطلبی.
شناخت، تقویت و انتقال این مؤلفهها به نسل جوان، نه تنها از فروپاشی فرهنگی جلوگیری میکند، بلکه با واکسینه کردن جامعه و تبدیل تهدیدها به فرصت، زمینه پیشرفت همهجانبه، سرعتبخشی به نظم نوین جهانی و تحقق تمدن نوین اسلامی را فراهم میآورد.
اسناد منتشرشده از اندیشکدههای امنیتی غرب نشان میدهد راهبرد اصلی در برابر ایران، نه حمله مستقیم، بلکه تغییر تدریجی و فروپاشی هویت است. نتانیاهو بارها تأکید کرده: «برای شکست ایران، باید ریشههای فرهنگی، اعتقادی و هویتی را هدف گرفت». ابرامپراتوری رسانهای ائتلاف غربی- صهیونی به رهبری افرادی، چون رابرت مرداک، با صدها شبکه و پلتفرم، مأموریت یافته این راهبرد را در میدان رسانه پیاده کند.
ائتلاف غربی- صهیونی با شناخت دقیق از ستونهای هویت ایرانی- اسلامی، پروژهای چندلایه طراحی کرده که فرهنگی و امنیتی است، هدف نهاییاش فروپاشی انسجام ملی و فراهمسازی زمینه حمله نظامی یا استحاله سیاسی:
۱- دینزدایی: ترویج شبهات، تحریف مفاهیم، القای ناکارآمدی دین و تمسخر شعائر با طنز و سرگرمی.
۲- تضعیف ولایت: حذف، تخریب و تحریف نقش وحدتبخش ولایت فقیه در ذهن نسل جوان.
۳- تخریب زبان فارسی: رواج واژگان بیگانه و القای ناکارآمدی آن در علم و ارتباطات جهانی.
۴- تحریف تاریخ مقاومت: روایتسازی جعلی و وارونهنمایی پیروزیها برای تضعیف عزتطلبی.
۵- فروپاشی خانواده: نرمالسازی بیعفتی و روابط ناسالم از طریق فضای مجازی.
۶- ترویج نسبیگرایی: حذف عقلانیت دینی و رواج سبک زندگی سطحی و هیجانی.
۷- بیاعتبارسازی پرچم: حذف نمادهای ملی- دینی و جایگزینی با نمادهای سکولار یا جهانی.
این اقدامات تصادفی نیستند، بخشی از کلانپروژه مهندسی فرهنگی با بودجههای کلان و حمایت نهادهای امنیتی ائتلافاند. موفقیت این برنامه هفتلایه در داخل، در گرو همکاری جریان غربگرا (مرعوب، مجذوب و نفوذی غرب) است که دهههاست در پی جابهجایی پارادایم انقلاب با نظام سلطه است.
ائتلاف غربی- صهیونیستی زمانی جسارت حمله مجدد به ایران را پیدا میکند که انسجام ملی فروپاشیده باشد، انسجامی که با فرسایش هویت ایرانی- اسلامی از بین میرود. بنابراین، احیای هویت ملی، نه دغدغه فرهنگی، بلکه ضرورت اجتنابناپذیر ملی است. اگر هویت زنده بماند، ملت ایران یکپارچه، مقاوم و شکستناپذیر خواهد ماند و تمدن نوین اسلامی از دل همین جامعه شکوفا میشود.