جوان آنلاین: آنچه این روزها در قالب حمایت هلدینگها، مؤسسات دولتی و نیمهدولتی و بانکها از ورزش دیده میشود، نهتنها ارتباطی به ورزش نداشته و هیچ نقشی در توسعه و پیشرفت آن ندارد، بلکه کاملاً با اهداف سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد. ظاهراً بانکها و هلدینگها به جای بنگاهداری راه تازهای پیدا کردهاند و آن چیزی نیست جز پولپاشی در ورزش، اقدامی که با برنامههای پرطمطراق و پرزرق و برق و سروصدای زیاد مقابل چشمان نهادهای نظارتی، اطلاعاتی و قوه قضائیه انجام میشود.
در شرایط سخت اقتصادی این روزهای کشور، در شرایطی که مردم با تورم افسارگسیخته و گرانیهای بیسابقه دست و پنجه نرم میکنند، شاهد هستیم برخی شرکتها، هلدینگها، مؤسسات دولتی و نیمهدولتی و بانکها پول همین مردم را بدون حساب و کتاب و به اسم ورزش حیف و میل میکنند. پولهایی که فقط خرج میشود، بدون اینکه حتی برای ورزش سود یا نتیجه درخور توجهی به همراه داشته باشد. پولهایی که خرج شدن آنها هیچ ارتباطی با ورزش و برنامههای توسعهای و پیشرفت آن ندارد. اجرای چنین نمایشهایی مانند آنچه پنجشنبه گذشته انجام شد و هزینههای سرسامآور برای چند تیم خاص، بهطور قطع تنها با هدف دیده شدن بیشتر و البته اهداف سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد، هزینههایی که مطمئناً برای ورزش فسادآور است.
البته آنچه امروز دیده میشود، سابقه هم دارد. آنها که قدیمیترند، حتماً اویل دهه ۷۰ را به یاد دارند که ناگهان برخی تیمهای پولدار ظهور کردند. تیمهایی نظیر بانک تجارت، بهمن و کشاورز که با هزینههای عجیب و غریب شروع به جذب ستارگان آن روزهای فوتبال کردند که چند سالی هم موفق بودند، اما حتی رنگ دهه ۸۰ را هم ندیدند. حالا هم حکایت همان است؛ اینکه پول مردم را خرج تعویض سرمربی یک تیم کنند و خیلی راحت ۵۰ میلیارد بدهند و با مربی بعدی قرارداد یک میلیون و چندصد هزار دلاری ببندند یا اینکه ۷ میلیارد پول و سرمایه ملی ایران را با خندههای چندشآور صرف ۱۲دقیقه حضور ستاره مصدوم و بیرون میدان مانده کشتی روی تشک کنند، ادامه همان راهی است که برخی میخواستند در دهه ۷۰ بروند، اما نشد. تفاوتش این است که در دهه ۷۰ مردم اینقدر گرفتار و در فشار اقتصادی نبودند، اما امروز مدیران منفعتطلب، مدیران سیاسیکار ورزش و مدیرانی که فقط بهدنبال تطهیر چهره خود با سوءاستفاده از چهرههای ورزشی و البته غفلت مسئولان هستند چوب حراج برداشته و به بیتالمال و پول مردم میزنند تا برای خودشان کارنامه درست کنند.
اینکه با رد کردن تمام سقفهای موجود (سقف قرارداد و سقف بودجه) بیش از ۲۰۰ میلیارد خرج فوتبال کنیم، اینکه با سروصدای زیاد و پولپاشیهای آنچنانی و برای فریب افکار عمومی بعد از فوتبال مثلاً متوجه بقیه رشتهها شویم و چهرههای خاص را گلچین و میلیاردهامیلیارد را خرج آنها کنیم، نهتنها کمکی به ورزش نمیکند که باعث پسرفت آن هم خواهد شد. البته در این میان نباید از تقصیر ستارهها، بزرگان و نامداران ورزش هم بهسادگی گذشت که خیلی راحت در زمین چنین مدیرانی بازی میکنند و خیلی راحت اعتبار خود را که با زحمت به دست آمده به باد میدهند. چنین چهرههایی خواسته یا ناخواسته تنها باعث دیده شدن مدیرانی میشوند که فقط خوب یاد گرفتهاند با پول مردم و بیتالمال برای خودشان رزومه درست کنند و بعد هم با آن پز بدهند که چه مدیریت موفق و مؤثری داشتهاند.
این روزهها هلدینگها و بانکها در حال پولپاشیهایی هستند که درصدی از آنها میتواند مشکلات زیادی از مردم کوچه و بازار را حل کند، اما این پولها به اسم ورزش خرج میشود تا صدای کسی در نیاید. آقایان خوب هم متوجه شدهاند که دیگر گند کار فوتبال درآمده، بنابراین متوجه رشتههای دیگر شدهاند و پولی را که باید خرج زیرساختهای ورزش و استعدادیابی شود حالا برای بلند نشدن اعتراضها در رشتههای دیگر خرج میکنند. واقعیت این است که تفاوتی نمیکند این کار کجا و چگونه انجام شود، نام کشتی در میان باشد یا بسکتبال و دوومیدانی یا اینکه مثل همیشه پای فوتبال وسط باشد. بدیهی است که اگر هدف توسعه ورزش باشد این پولها باید در مناطق محروم خرج ساخت اماکن ورزشی و استعدادیابی شود. اگر هدف پیشرفت ورزش است، این پولها باید خرج زیرساختها ورزشی شود، خرج ساخت و مرمت ورزشگاهها، خرج توسعه سختافزاری و نرمافزاری ورزش شود، اما این پولها فقط برای دیده شدن آقایان خرج میشود، ولاغیر!
آهای مسئولان نهادهای نظارتی، آهای آقایان قوه قضائیه، آهای بهارستاننشینان، حواستان هست؛ حواستان هست که عدهای به اسم ورزش مشغول تاراج بیتالمال هستند و پشت چند نتیجه بیخاصیت و ستارههای ورزش و مدالآوران دیروز و باشگاههای پرطرفدار پنهان شدهاند.